مساجد؛ قطبهای معنوی محله
به گزارش یزد رسا به نقل از صبح تفت، تشکیل جامعهٔ اسلامی با احداث مساجد آغاز شد. مسجد به عنوان ابتکاری زیبا و کارآمد پناهگاه مسلمانان، محل عبادت و اخلاص، تعلیم و تربیت قرآن و علوم دینی قرار گرفت. در زمان پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) نیز مرکز همهٔ تصمیم گیریهای مهم و کارهای بزرگ بود. مسلمانان در آنجا گرد هم میآمدند تا با عبودیت و معرفت در جهت پیشبرد تمدن اسلامی گام بردارند و از این طریق حرکتهای اساسی و ماندگار در طول تاریخ شکل بگیرد. پس از آن در بلاد اسلامی هم مسجد آغازگر بیداری مسلمین، نیروبخش نهضتهای انقلابی و پایگاه امنی برای همهٔ قشرها شد.
گسترش انقلاب اسلامی ایران از دل مساجد، یکی از نمونههای اصیل و مثال زدنی است که با دارا بودن گزینههای تعالی بخش شخصیتی و اجتماعی، موجب مهیا ساختن تحولی عظیم در ساختار کشور و جهان اسلام شد. در واقع مسجد، از ابتدا در قالب خانهای مورد اعتماد در قلوب مردم جای گرفت و با جاذبهای متفاوت و اثرگذار باقی ماند. حال باید دید این خانهٔ باعزت و توانمند تا چه حد توانسته ظرفیتهای هویت بخشی ذاتی خود را حفظ کند و در پرورش شخصیتها موثر باشد.
امام علی (ع) در این باره فرمودهاند: «هر که به مسجد رفت و آمد کند، یکی از هشت چیز را به دست میآورد: برادری که در راه خدا از او بهرهمند گردد، دانشی برگزیده، نشانهای استوار، رحمتی مورد انتظار، سخنی که او را از تباهی باز دارد، سخنی که بشنود و او را بر راه هدایت رهنمون شود و یا گناهی را به سبب بیم و حیا ترک کند.»
دوگانههای به هم پیوسته
همیشه مراکز عبادی در بین ادیان دیگر، مکانهایی برای مراقبههای فردی، تزکیهٔ نفس، نیایش و گوشه گیری همراه با آداب و رسوم خاص بوده، اما هویتی که در اسلام به نام مسجد پدید آمد، از ابتدا شامل ابعاد فردی و اجتماعی میشده است. فردی که در مسجد حضور پیدا میکند، با قرار گرفتن در موقعیتی مدون برای یک هماهنگی معنوی آماده میشود و با حفظ نظم جمعی و ارتباطی رو در رو و متقابل به آثار اجتماعی آن دست مییابد. اگر عبادت را ستون یک زندگی بدانیم و در کنار آرامشی که به همراه میآورد آن را به عنوان نیاز فطری بشر و حس مستقل پرستش قلمداد کنیم در این صورت مسجد هم وسیلهای است که با همان نگاه اولیه زمینهٔ رشد معنوی عدهای را فراهم میکند. عدهای که در کنار یکدیگر جمع میشوند تا در نتیجهٔ اعمال عبادیشان اثرگذارتر باشند و با برقراری همدلی اوقاتی از شبانه روز را به نحوی خداپسندانه بگذرانند. همین تمایل سبب میشود تا با اعتماد به امام جماعت و برنامههای فرهنگی مساجد که اغلب توسط پایگاههای بسیج دایر در همان مکان اجرا میشوند، به یک اتحاد فکری و عقیدتی برسند. به این ترتیب افراد علاوه بر خواندن نماز جماعت که خود از جایگاه ویژهای در سبک زندگی اسلامی برخوردار است، به تفکر نیز واداشته میشوند و این اغلب به وسیلهٔ شنیدن سخنان عالم و فقیه دین به دست میآید. به همین خاطر است که مسجد را هم مدرسه و دانشگاه و مرکز تعلیم و تربیت میدانند و هم مرکز تصفیهٔ روح.
کانون پرورش انسانی
وجود یک مسجد فعال در هر محله زمینهٔ گرایش افراد مختلف از همهٔ سنین را به طور طبیعی ایجاد میکند. منطقهای که مملو از آپارتمانهای مسکونی و ساختمانهای تجاری به روز است، میتواند با یک معماری اسلامی و سنت ایرانی در چارچوب مسجد باعث تغییراتی چشمگیر در سبک زندگی ساکنین خود شود. چرا که سروکار داشتن با انواع ابزار تکنولوژی و لوازم مدرن در خانههایی که به دور از روح طبیعت گرای بشری ساخته میشوند عامل مهمی در جذب افراد به سمت ذکر و اتصال زمین به آسمان خواهد بود. از طرفی انسان که در ذات خود ویژگی تعامل اجتماعی را یدک میکشد، به دلیل انزوای اجباری موجود در شیوهٔ زیست کنونیاش با شرکت در جمع اهالی مسجد احساس آرامش و رضایتمندی میکند. بدین شکل کودکان و نوجوانان تاثیرپذیرترین کسانی هستند که با حضور در چنین فضایی به یادگیری و رشدی مثبت میرسند و در مرحلهای قرار دارند که هنوز هویت فردی و اجتماعیشان شکل نگرفته. در این مرحله شرایط، محیط و الگوهای بسیاری برای فرد ایجاد میشود که آنها را معیار و ملاک تکامل میپندارد و تلاش میکند به بهترین نحو خود را شبیه آرمانهایش کند. همهٔ این موارد مقدمهای ضروری هستند تا نقش مسجد در شکل دهی به هویت دینی، اخلاقی و اجتماعی افراد به ویژه در سنین پایینتر، پررنگ و اصیل جلوه کند و جزو الگوهای آرمانی او شود. از آنجا که یکی از عوامل رشد شخصیت اجتماعی، پذیرفتن نقش است و گرایش مذهبی در دوران کودکی و نوجوانی معطوف به سئوالات و شبهات گوناگون ماورایی و عقلی است، مسجد میتواند علیرغم در اختیار گذاشتن وظایف فردی و جمعی به نیازهای ذهنی او نیز پاسخ دهد. کودک یا نوجوانی که خود را در بین گروهی هماهنگ و با هدفی معین میبیند متوجه میشود که احترام به دیگران، رعایت قوانین، حیا و عمل خیر در سایهٔ معنویات جزو هنجارهایی است که باید بپذیرد و نقش یک مومن متعبد را بازی کند. هر چند که در این کار کاملا آموزشهای لازم را فرا نگرفته باشد ولی اهالی مسجد و جو حاکم بر آن به او اجازهٔ جبران و کوشش بدهند. آشنا کردن کودکان با محیط مسجد همانطور که طبق عادت مهدکودک را یکی از بایستهها و ضروریات سنی خود میدانند زمینه ایست تا هویت دینی و نقش خود را در دین هم بپذیرند و برای اجتماعی شدن به جای قرار گرفتن در سبک و سیاق غربی با آثار و برکات تربیت مسجدی پیش روند. تربیتی که ارزشهای اصلی زندگی را برای او با ارزشهای مذهبی و اخلاق اسلامی تعریف و روحیهٔ فضیلت محوری و اصلاح جهانی را در ضمیر روشنش تقویت میکند. در این روش نه تنها ردهٔ سنی پایین، بلکه همهٔ اعضای خانواده با تکیه بر معیارهای دینی، وظایف متقابلشان را میشناسند و در مسیر بهبود جامعه با یکدیگر هماهنگ میشوند.
تحکیم و تسکین بنیان خانواده
تفاهم و هم اندیشی عمیق بین افراد، نیازمند وجود معیار و ملاک ثابتی است که بتواند آنها را در مسیر اعتلای شخصیتی و وحدت نظر مثبت هدایت کند. تا زمانی که تفکر اسلامی در روابط یک خانواده حاکم نباشد اختلاف نظرها بر سر حق و حقوق و باید و نبایدهای یک زندگی مشترک اتفاق خواهد افتاد. خانوادهای که با چنین تفکری ایجاد شود و گسترش پیدا کند در صورتی که پایبند به آن باشد هیچگاه دچار تزلزل نخواهد شد. اهل مسجد با مبانی فقهی و احکام دینی آشنا میشوند، در معاشرت با مومنین قرار میگیرند و در این معاشرت ناخودآگاه از انواع و اقسام جاهلیتها دوری میکنند تا هرچه بیشتر به قوانین دینی و شریعت الهی متکی شوند. حضور در این مکان مقدس با اقامهٔ نماز جماعت، شرکت در مناسبتهای مختلف دینی، منابر، جلسات قرآنی و برنامههای فرهنگی نشان پایبندی خانواده به معتقدات و تعهد آنان نسبت به سفارشات و سیرهٔ نبوی است که تداومش اخلاق مداری، آرامش و روحیهٔ نشاط و همدلی را برای نظام خانواده به ارمغان میآورد. چرا که خداوند و اولیاءش خود وعدهٔ برکاتی عظیم دادهاند و خانهای که قرارگاه ذکر و اجر خداست مایهٔ سکون و آرامش خواهد بود.
یکی دیگر از آثار حضور در مسجد برای خانواده، تنظیم وقت و برنامه ریزی مفید ساعات روزانهٔ اعضای آن است. در حالی که جمعیت کثیری از مردم دچار روزمرگی و بطالت زمان هستند و با بیحوصلگی و بیهدفی زندگی را میگذرانند، خانوادهٔ مسجدی طبق ساعتهایی معین برای خواندن نماز جماعت میروند، وقتشناسی و خوش قولی را تمرین میکنند و افزایش معرفت و بصیرت را جزو اهداف و انگیزههای زندگی جمعی خود قرار میدهند. بدین ترتیب اولین گامها در راه رسیدن به تکامل برداشته شده و میتوان وجود افرادی مقید به اصول و شایسته را به جامعهٔ اسلامی ایرانی نوید داد.
در حقیقت جامعهای که با این سبک زندگی، پرورش دهندهٔ نسل قرآنی شود نگران افزایش ناامنیها در شهر و محلهای که دارای مسجدی مورد اعتماد و اقبال مردمانش است نخواهد بود. جامعهای که وحدت، همدلی و انسجام در میان آحاد مختلف را در مرکز معنوی وسیع و همه جانبهای به افراد آموزش میدهد و آنها را با روحیهای انسان دوستانه، خداپرستانه و متعهد، به زندگی فردی و اجتماعی وارد میکند. بدون شک نیل به چنین جامعهٔ آرمانی و فضیلت گرایی که تمدن اسلامی را رقم میزند نیازمند توجه ویژه به ظرفیتهای گرانبها در کشور همچون مسجد است تا استفادهٔ صحیح از ابعاد مختلف آن نیز صورت بگیرد.
انتهای پیام/م*