مصدق هرچه بود و هرچه کرد، اسطوره نیست!
یزدرسا؛ دکتر محمد مصدق نامی آشنا در سپهر سیاسی ایران است که همچنان موافقان و مخالفان فراوانی را به خود مشغول داشته است.
موافقان با توجه به نقشآفرینی وی در جریان ملیشدن صنعت نفت و مسائل مرتبط با آن، بعضا از او شخصیتی خارقالعاده در حد قدیس میسازند که باید نام و یادش را تا ابد تکریم کرد. مخالفان اما ضمن ارجنهادن به خدمات دکتر مصدق هرگز چشم بر رویکرد ناصواب و آسیبهای وارد از جانب وی و تفکرات سادهانگارهاش نبستهاند.
در دوران موسوم به اصلاحات، رسانههای زنجیرهای در حرکتی هماهنگ به شدت به دنبال بزرگنمایی نقش دکتر مصدق برآمده بودند؛ همان رسانههایی که از هیچ اقدامی برای تخریب و تحقیر امثال آیتا... کاشانی و نواب صفوی و ... دریغ نمیکردند! و این بسیار تاملبرانگیز بود.
با روی کار آمدن دولت یازدهم، بار دیگر جریانی خاص و رسانههای اقماریشان به دنبال اسطورهسازی از دکتر محمدمصدق برآمدند و کوشیدند تا با تمسک به مذاکرات هستهای و سکاندار سیاست خارجی دولت، دکتر محمدجواد ظریف را رهرو راه دکتر محمد مصدق جلوه دهند و او را مصدق معاصر بنمایانند؛ غافل از اینکه چنین مقایسهای با توجه به «تدین» دکتر ظریف، میتواند نوعی تنقیص برای وی به شمار آید.
آنها همچنین از هر بهانهای برای عطف اذهان به دکتر مصدق بهره گرفتهاند که برای یکی از آخرین نمونهها میتوان به تیتر دیروز روزنامه شرق اشاره کرد. «درخواست رفع محدودیت از مزار مصدق»! این تیتری است که به همراه تصویری از دکتر محمد مصدق در صفحه نخست روزنامه شرق درج شده و در ادامه آن نامهای با امضای جمعی از نیروهای ملی-مذهبی آمده است.
به راستی برخی از بزرگنمایی و تطهیر چهره دکتر مصدق چه اهدافی را پیمیگیرند؟ و چرا عدهای از ارزیابی منصفانه شخصیت و عملکرد وی گریزان هستند؟ برخی افراد و رسانهها اصرار خاصی به اسطورهسازی از دکتر مصدق دارند و در مقابل، کمترین اشارهای به نقش امثال آیتا... کاشانی در ماجرای ملیشدن صنعت نفت ندارند.
نادیدهگرفتن تلاشهای دکتر مصدق دور از انصاف است؛ و در عین حال، چشم فروبستن بر قصور و تقصیرهای وی که آسیبهایی چشمگیر به ایران و ایرانی وارد ساخته، دور از درایت و واقعبینی است. تأمل در رفتارهای توجیهناپذیر دکتر مصدق درقبال بزرگانی چون آیتالله سیدحسن مدرس، آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی و سیدمجتبی نواب صفوی و البته رویکرد او درباره برخی مسائل شرعی هم میتواند پرده از برخی ابعاد دیگر روش و منش وی بردارد.
برخلاف تبلیغات و بزرگنماییهای هدفمند جریانهای خاص باید به این نکته تصریح کنیم که مصدق هرچه بود و هرچه کرد، اسطوره نیست؛ او نخستوزیری بود که حمایتهای مردم و علما را قدر ندانست و با نادیدهگرفتن تذکرات دلسوزانه بزرگان، زحمات قیام ملت را برباد داد. این سخن رهبری است که فرمودند «در کشور ما دکتر مصدّق به آمریکاییها اعتماد کرد؛ برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسها نجات بدهد، به آمریکاییها متوسّل شد؛ آمریکاییها به جای اینکه به دکتر مصدّق که به آنها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیسها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم] خورد. (بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان 12/8/92)
نویسنده: امید مهرجردی
Related Assets:
- 28مرداد؛ روزی که مصدق کتک «اعتماد به آمریکا» را خورد/نقش«سوگلی» این روزهای وزارت ارشاد در کودتا
- با نزدیک شدن به غرب ثبات، امنیت و پیشرفت به دست نمی آید/مصدق هم مردم را پشتیبان خود می دانست
- دشمنی آمریکا همانند کودتای 28 مرداد ادامه دارد
- بلایی که آمریکاییها بر سر مصدق آوردند
- وجود 350 واحد تولیدی دارای پروانه بهداشت در یزد