مقایسه نظام صلاحیتسنجی انتخابات ایران با آمریکا
به گزارش یزدرسا، آنچه در ادامه میآید مقایسه تطبیقی نظارت و تایید صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری در نظام انتخاباتی ایران و آمریکا است.
قانون در ایران چگونه است؟
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور. همچنین مسئولیت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری طبق اصل نود و نهم بر عهده شورای نگهبان است.
جزئیات عمل به قانون اساسی در حوزه انتخابات نیز در سال ۶۴ در همان مجلس اول شورای اسلامی تبدیل به یک قانون مجزا شد و در شورای نگهبان مورد تایید قرار گرفت. بر اساس این قانون نیز شورای نگهبان مکلف شد صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را پس از ثبت نام تایید یا عدم احراز کند.
از طرفی طبق سیاستهای کلی انتخابات که توسط مقام معظم رهبری نیز ابلاغ شده است جهت شفافتر شدن شرایط مطرح شده در قانون اساسی وظیفه تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده است.
انتقادها به اصل وجود نهادی مانند شورای نگهبان
شورای نگهبان همیشه مورد نقد برخی سیاسیون و اغلب جریان ضد انقلاب بوده است. مخالفان مدعی هستند اینکه نامزدهای انتخاباتی توسط این شورای تایید صلاحیت شوند مانع دموکراسی است و مردم را مجبور میکند از میان برخی نامزدهای محدود رئیس جمهور را انتخاب کنند.
سوال مهم آن است که در بقیه کشورهای دنیا شرایط چگونه است؟ هرکسی میتواند رئیس جمهور شود؟ یا هرکسی امکان ورود به رقابت انتخاباتی را دارد؟ آمریکا که خود را مهد دموکراسی میخواند چگونه این مسئله را حل کرده است؟
قانون اساسی آمریکا چه میگوید؟
ظاهر ماجرا در آمریکا اینگونه است که طبق قانون اساسی این کشور هر شخصی که شهروند بومی یا تبعه ایالات متحده با حداقل سیوپنج سال و با مدت چهارده سال اقامت در ایالات متحده باشد میتواند در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده و وارد رقابت انتخاباتی شود. اما سوالی که مطرح میشود این است که چرا با وجود ثبتنام های متعدد تنها دو نامزد در این انتخابات بهصورت جدی مطرح میشوند و انگار غیر از این دونامزد هیچ کسی در انتخابات ثبت نام نکرده است. علت چیست؟
مسئله اصلی در آمریکا پول است
شاید اولین چیزی که در آمریکا برای یک شخص صلاحیت ورود به انتخابات را ایجاد میکند توانایی همسو کردن سرمایهداران برای کمک مالی به کمپین انتخاباتیاش باشد. حجم پولی که صرف یک نامزد میشود معمولا بسیار بالا است و در تاریخ آمریکا تقریبا رئیس جمهوری نداریم که کمتر از باقی نامزدهای رقیب خود برای انتخابات هزینه کرده و توانسته باشد پیروز انتخابات شود. گزارش خبرگزاری فارس را در مورد هزینههای تبلیغاتی انتخابات اخیر آمریکا با عنوان « برآورد ۱۱ میلیارد دلاری هزینه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا» با کلیک بر روی تیتر آن بخوانید.
این حجم پول صرفا در اختیار یک طیف سرمایهدار ویژه است که عموما یهودی هستند و یا با کارتلهای یهودی در ارتباط میباشند. این اولین تفاوت ایران و آمریکا در مسئله انتخابات است.
رسانهها، دومین تفاوت در انتخابات آمریکا
رسانهها در آمریکا عموما بصورت خصوصی فعال هستند و البته عمدتا در اختیار کارتلهای اقتصادی یهودی هستند. هیچ نامزدی نمیتواند بدون جلب نظر رسانهها وارد رقابت انتخاباتی شود. برخی رسانههای اصلی آمریکا نیز بصورت حزبی فعال هستند و بدون نظر حزب خود اقدام به تبلیغ هیچ نامزدی نمیکنند. شرایط این رسانهها اینگونه نیست که هرکسی که برای انتخابات ثبتنام کرده باشد بتواند از امکانات رسانهای برای تبلیغات بهره ببرد.
مسئله نظام حزبی در آمریکا
نظام حزبی شاید یکی از مهمترین تفاوتهای جامعه ایران با آمریکا باشد. ایرانیها معمولا نسبت به احزاب اعتماد کافی ندارند در حالی که جامعه آمریکا کاملا بصورت حزبی تقسیمبندی و مرزبندی میشود. نامزدی که از طرف یکی از احزاب جمهوریخواه یا دموکرات به عنوان نامزد اصلی معرفی میشود از طرف جامعه آمریکا پذیرفته میشود و مسئولیت صلاحیت این نامزد بر عهده حزب است. در واقع جامعه آمریکا به جای شورای نگهبان به حزب اعتماد میکند. و حزب اعتبار خود را هزینه ورود یک نامزد به رقابتهای انتخاباتی میکند.
پول، رسانه و حزب به جای شورای نگهبان
شورای نگهبان عملا مانع ورود افراد بدون صلاحیت به میدان رقابت انتخاباتی در ایران است. این رسالت را در آمریکا سه نهاد پول، رسانه و حزب ایفا میکند. نامزدی که بتواند پول و رسانه را همراه سازد خواهد توانست در فضای درون حزبی نیز لابی قدرتمندی ایجاد کرده و حزب را نیز همراه خود کند. عملا در آمریکا این سه نهاد هستند که مانع ورود تمام داوطلبان غیر از دو داوطلب به رقابتهای انتخاباتی آمریکا میشوند.
اگر به جای شورای نگهبان در ایران ساختار آمریکایی حاکم بود
فرض کنید اگر نامزدهای انتخاباتی در ایران بدون حمایت سرمایهداران نتوانند رئیس جمهور شوند چه میَشود؟ این همان چیزی است که ایرانیان آن را وامداری نامزدها به صاحبان زر و زور میدانند و از جهت عقلانی هم به نظر میرسد اقدام نادرستی است. رئیس جمهوری که خود را وامدار یک جریان مالی بداند در درجه اول باید بتواند جبران مافات کند و این یعنی اولویت رئیس جمهور از مردم به سمت سرمایهداران تغییر میکند.
از طرفی در آمریکا هیچ نامزدی غیر از دو نامزد اصلی که توسط دو حزب مطرح آمریکا معرفی میشوند امکان استفاده از ظرفیت مناظرههای رسانهای را ندارند. فرض کنید در ایران غیر از نامزدهایی که توسط اصولگرایان و اصلاحطلبان معرفی شدهاند حق استفاده از صداوسیما و باقی رسانهها را نداشته باشند، چه میشود؟ عملا همه نامزدها حذف میشوند غیر از همین دو نامزد.
فرض کنید در ایران به جای شورای نگهبان بنا باشد فقط ائتلاف احزاب اصولگرا و اصلاحطلب نامزد نهایی و اصلی انتخابات را معرفی کنند، چه میشود؟ جامعه ایران چنین چیزی را خواهد پذیرفت؟ نامزدهای مستقل چه میشوند؟
وجود نهادی مانند شورای نگهبان ظرفیتی است که امکان انتخاب افرادی به عنوان رئیس جمهور را فراهم میکند که بتوانند بدون وامداری به صاحبان ثروت، لابیهای سیاسی و رسانهای وارد رقابت انتخاباتی شوند. در اصل این نهاد در درجه اول باعث حریت و آزادگی روسای جمهور ایران است که در صورت نبود این نهاد ناگذیر باید دل در گرو نهادهایی چون زر و زور و قدرت بسپاریم.
منبع: فارس
انتهای پیام/