یزد رسا؛ علی رغم حاکم شدن طیفی از افراطیون منسوب به اصلاحات بر استانداری یزد در دولت یازدهم، مطالعه و بررسی هوشمندانه ثابت می‌کند این طیف با وجود این که افکار ومنویات تندی که (به فرض محال) در صورت تحقق لرزه بر ارکان و اصول «نظام و انقلاب» می اندازد در سینه حبس دارند ، در عمل تلاش کردند تحت عنوان «اعتدال گرایی» این منویات را در هاله ای از تزویر بپوشانند.

لذا شاهد بودیم اینان در پیگیری برخی منویات ( که شبیه آنها را در دوره اصلاحات به تجربه گذاشتند) در این دوره خویشتن داری به خرج داده و حسب مقتضیات (به صورت گام به گام و دست به عصا) همراه با تنزّل و مماشات پیش می روند تا هم همراهی با اعتدال را بتوانند ادعا کنند و هم بتوانند به زعم خود آینده سیاسی خود را تضمین نمایند.

دراین الگوی رفتاری که افراطیون در پیش گرفته اند اولویت اصلی و کلان،«حفظ قدرت و زمینه سازی برای افزایش و تداوم آن» به حدی است که بتوانند بی پروا بتازند و به زعم خود اندک اندک راه حرکت خود را که از روی بسیاری از اصول و معیارهای انقلاب و نظام می‌گذرد هموار کنند.

ممکن است بگویید: وای! مگر ممکن است؟! آری، از نظر آنان اصول و معیارها را باید دوباره چید و معلوم ساخت! (برای تقریب به ذهن سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری در حرم مطهر امام راحل (ره)را گوشزد می کنم)

به عبارت دیگر اگر در دوره اصلاحات، افراطیون شدیداً و با جسارت، تحقق برخی خواسته های افراط گرایانه که ریشه در تفکرات غربی یا التقاط و انحراف را داشت دنبال می کردند(که کار برخی از آنان آن زمان  به خروج از حاکمیت و در سال 88 به نقش آفرینی در فتنه انجامید و در این رابطه برخی از آنان با تبعاتی همچون فرار از کشور،محکومیت به زندان ،رد صلاحیت و ... مواجه شدند ) در این دوره اصل را بر حفظ قدرت به هر قیمتی ولو فعلاً با تنزّل مصلحتی از خواسته های التقاطی- انحرافی و تا حدی مماشات نسبی با معدود نیروهای نسبتاً معتدل گذاشته اند.

علی رغم در پیش داشتن  این استراتژی بر اساس همان ضرب المثل قدیمی «از کوزه همان تراود که در اوست» افراطیون مدت مدیدی است که با ایجاد محدودیت های زشت اداری و فشار بر برخی نیروهای مدیریتی و کارشناسی نسبتاً معتدل منتسب به هر دو جناح تلاش می کنند این نیروها را در وهله نخست منفعل و خنثی و سپس وادار به استعفای آبرومندانه و بی سرو صدا کنند.

این «تراوش» البته بخصوص با توجه به در پیش بودن انتخابات سراسری مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفندماه سال جاری و حرص افراطیون برای قبضه کردن قدرت و غرور قدرتی که آنها را فراگرفته به نظر می رسد آنان را در این مورد دچار شتابزدگی کرده است.

دراین خصوص ،یزدرسا پنج شنبه گذشته گزارشی مبنی بر احتمال استعفا عبداللهی مدیرکل سیاسی و انتخابات استانداری یزد به بهانه انتخابات منتشر کرد که خبرهای رسیده حاکی است طیف افراطی علی رغم  اشتیاق برای تحقق این استعفا، سرگرم سبک و سنگین کردن منافع و مضار آن است تا جهت تصمیم گیری مسئولان ذیربط همان را القا نماید و تا این لحظه، خبر رسمی در این خصوص منتشر نشده است.(لینک کامل خبر)

استعفای برخی مدیران استانداری به بهانه انتخابات در حدود سه ماه اخیر در حالی صورت می گیرد که بر اساس دستور وزیر کشور مدیران وزارت کشوری در صورت تمایل به نامزدی در انتخابات فوق الذکر باید اسفندماه گذشته استعفای خود را تقدیم و نهایی می کردند.

در مقام تقریب به ذهن به سازمان موسوم به مجاهدین خلق ایران اشاره می‌کنم که علی رغم اختلاف فکری جدی و اساسی با روحانیت و امام وقتی فضای انقلاب را دیدند همصدا شدند و مدتی همزبانی کردند و حتی دنبال گرفتن تاییدیه از امام و بعد انقلاب در پس پرده ای از تزویر دنبال گماردن نیروهای خود در مناصب نظام برآمدند اما چهره نفاق آنان با گذشت زمان بر ملت آشکار گشت.

امروز نیز پس مانده های احزاب منحله مشارکت و مجاهدین و  جیره خورهای آنان در استان با اسم عوض کردن و پنهان شدن در هاله ای از تزویر (توأم با تواضع ظاهری و زبان نرم و محتاط) قصد تحمیل خود بر بدنه اجرایی استان و کشور را دارند.

به هر حال مهم این است که ما خواص و شهروندان بفهمیم در پس این پرستیژ اغواگرایانه (که متاسفانه بر بنیان برخی ضعف‌های مدیران کشوری منتسب به انقلاب بنا نهاده شد) واقعیت های دیگری وجود دارد که باید در مطالبات خود بدان توجه داشته باشیم و به تبیبین موثر آن همت گماریم.

آنچه روشن است این است که همچون گذشته، مرور زمان، چهره واقعی افراد را روشن خواهد کرد و تجربیاتی نوینی برای مردم شریف رقم خواهد خورد و خط اصیل انقلاب صرفنظر از سلایق سیاسی، خط خود را از جریان های التقاطی و انحرافی بیشتر باز خواهد شناخت.

نویسنده: سعید یاسری