مواظب استفاده ابزاری از زنان در انتخابات باشیم!
به گزارش یزدرسا به نقل ازیزدبانو؛ زنان به عنوان نیمی از هر جامعه، با مشارکت سیاسی خود میتوانند نقش تعیین کنندهای در اداره کشور داشته باشند. مشارکت سیاسی از موضوعات مهم در جامعه تلقی شده و تحقیقات متعددی در این ارتباط به انجام رسیده است. مشارکت سیاسی تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرد. این عوامل عبارتند از: عوامل فردی و اجتماعی.
از نظر هابرماس، سیاستگذاری عقلانی بدون مشارکت دموکراتیک مردم قابل اجراء نیست. بر اساس اندیشه هابرماس، میتوان نتیجه گرفت که هر چه میزان تمایلات مشارکت جویان در بین افراد و تعاملات آنان با دیگران در قالب شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فعالیت در انجمنهای مختلف افزایش یابد، میزان مشارکت سیاسی در بین افراد آن جامعه نیز بالا خواهد بود.
خاستگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده، عضویت و فعالیت فرد در انجمنها، فعالیت والدین و دوستان فرد در انجمنهای مختلف، تمایل فرد به مشارکت، تمایل والدین و دوستان فرد به مشارکت از جمله عواملی است که می تواند بر مشارکت بانوان در عرصه سیاسی و انتخابات موثر باشد.
دکتر مجید موحد استادیار و عضو هیئت علمی بخش علوم اجتماعی دانشگاه شیراز در مطالعه ای که با شرکت 218 نفر از زنان شاغل و خانه دار در شهر بندر عباس با موضوع بررسی مشارکت سیاسی زنان در این شهرستان داشته، در یافته است: زنان ايراني تمايل زيادی به مشارکت در امور سياسي حتی در مناطق محروم کشور مانند بندرعباس دارند. در عين حال، بین مشارکت زنان پاسخ گو بر حسب ميزان تحصيلات، نوع اشتغال و طبقهي اجتماعي شان تفاوت معنادار دارد. بدين صورت که با بالا رفتن سطح تحصيلات و در مقابل، اشتغال در مشاغلي که نيازمند سطوح بالاي تحصيلي است سطح مشارکت زنان افزايش يافته و بيشترين ميزان مشارکت سياسي در ميان زنان طبقهي متوسط ديده شده است.
طبق مطالعاتی که بر روی تحقیقات متعدد صورت گرفت، مشخص شد؛ فعالیت فرد در انجمنها بیشترین تأثیر را بر مشارکت سیاسی داشته است در حالیکه این مسئله متأثر از فعالیت والدین، دوستان و اطرافیان در انجمنها و گرایش سیاسی آنان می باشد.
همچنین زمینه خانوادگی فرد و تعامل با همسآلان و دوستان، از دیگر عوامل تاثیرگذار بر این رفتارهای فردی و تمایل وی به مشارکت سیاسی است.
بر اساس نظر هابرماس، حوزههای عمومی و گسترش فضاهای ارتباطی بین افراد، پایه اصلی شکلگیری فرهنگ سیاسی و دموکراتیک کردن قدرت سیاسی است.
حال، پس از بررسی عوامل موثر بر مشارکت بانوان در عرصه سیاست باید انگیزه و نگرش زنان درباره حضور در عرصه سیاست را مد نظر داشته باشیم.
گاه افراد مشارکت بانوان در عرصه های مختلف جامعه را با دید فمینستی می نگرند؛ باید گفت: افکار و جریانهای فمنیستی اساساً در کشور ما که مبتنی بر ارزشهای دینی است قابلیت اجرایی شدن نداشته و در نهایت به شکست منتهی خواهد شد.
در دولت فعلی به افرادی با تفکر فمینیستی میدان بیشتری داده شده است؛ جای تاسف بوده که چرا در دولتی که ادعای اعتدال دارد، اجازه فعالیت به جریانهای فمنیستی که صد در صد رادیکال و سکولار بوده و بر مبنای منافع غرب حرکت میکنند، داده شد؟
در آستانه انتخابات برخی تلاش دارند با افکار فمینیستی زنان به حضور در عرصه های سیاسی ترغیب کنند. این افراد باید برگردند به الگوی سومی که مقام معظم رهبری تعریف کردهاند که نه زن سالاری است و نه مرد سالاری بلکه الگوی حق سالاری است.
پس لازم است زنان با افزایش بصیرت خود و پیروی از خط مشیهای تعیین شده از سوی مقام معظم رهبری، داوطلب اصلح را برای ورود به مجلس انتخاب نمایند.