نام تو را بعنوان مفقود الاثر رد کردیم!
به گزارش خبرنگار یزد رسا ازتفت، اگر سالها از آثار و برکات معنوی دفاع مقدس بیان شود، باز هم ناگفتههایی بسیاری است که شنیدنش سرشار از معنویت و اخلاص است؛ نمونهای از آن این است که گاهی بعضی رزمندگان در دفاع مقدس به علت تلاش چندین روزه در جاه های عجیبی به خواب می رفتند، روایت یکی از رزمندگان دفاع مقدس که چنین رخ دادی برایش پیش آمده در ادامه میآید.
***
سه شبانه روز پی در پی به دنبال شناسایی و تدارک تحویل خط پدافندی شلمچه از یکی از یگانهای ژاندارمری بودیم، همه هماهنگیهای لازم انجام و قرار بر این شد که ساعت یک بامداد نیروها را در یکی از موقعیتهایی که قبلا آماده شده از خودروها پیاده و بسوی خط مقدم حرکت کنیم.
ناگهان دشمن مکان تجمع نیروهای ما را به گلوله بست و بر اثر انفجار یک گلوله توپ، گودالی حفر شده بود که من خودم را به داخل این گودال انداختم و در حال ذکر بودم که بر اثر بیخوابی شدید و خستگی و با آن حجم سنگین آتش گلولههای توپ و خمپاره خواب رفتم!
چند نفر از همرزمان زخمی و شهید شده بودند و بچهها آنها را به عقب فرستاده بودند، بقیه نیروها نیز به سمت خط حرکت کرده و در خط مقدم مستقر شده بودند.
حدودا ساعت ده و نیم صبح بود که بر اثر تابش نور خورشید از خواب بیدار شدم، خوب که نگاه به اطرافم کردم متوجه جریان دیشب شدم.
چون از قبل با مسیر آشنا شده بودم به طرف خط مقدم حرکت کردم، نزدیک سنگرها که شدم رزمندهها متوجه من شدند و همگی با خوشحالی میگفتند: شهیدان زندهاند الله اکبر…
فرماندهام آمد و گفت نام تو را بعنوان مفقود الاثر رد کردیم!
سریع با تیپ تماس گرفتم و خبر سلامتی خودم را اعلام کردم.
راوی: غلامرضا زارع زردینی
نفر سوم از سمت راست غلامرضا زارع زردینی