نحوهی بازگشت حامیان فتنه به سیاست
به گزارش یزدرسا به نقل از بلاغ، فتنه مفهومی چند بُعدی و پیچیده است. این پیچیدگی، هم در خود مفهوم و ارادههای گوناگونی که از معنای آن میشود نمود دارد و هم در حالت عملی و به کارگیری آن در روزهای نیاز برای خواص جلوهگری میکند. فتنهی سال 88 که واقعاً یک فضای غبارآلود و ابهامآلود را برای خواص ما تداعی میکند، از جمله حوادثی بوده که برکات زیادی را به ورطهی سفرهنشینان دشمنان نظام و انقلاب اسلامی، انداخت.
این فتنه به اذعان کارشناسان، ضمن نمایش دروغین انشقاق اصحاب نظام، باعث وارد آمدن آسیبهای مهمی به ملت از منظر ساخت داخلی و یکپارچگی ملی شد. در بعد خارجی نیز، موجب افزایش تحریمهای ظالمانهی غرب، خصوصا آمریکا و خلل جدی در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 که میرفت به مقصود دلخواه برسد، شد.
امروز و بعد از گذشت 5 سال از انتخابات ریاست جمهوری دهم، عدهای از اصحاب وحامیان آن فتنهی سهمگین، بدون هیچ عکسالعملی به گذشته و حوادث و رنجهایی که بر این مردم وارد کردهاند، بازگشت بیچون و چرا به صحنهی سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادهاند. دیدبان در این نوشتار، قصد دارد با نگاهی جدید شرایط و لوازم بازگشت این افراد را برای مخاطبین، تبییین نماید.
علل فتنهگری و حمایت از فتنه
فتنه از شبهه شروع میشود، شبههای که درصدد جواب درست نیست، بلکه فقط به کرسی نشاندن مقصود صاحب خود را میجوید. این چنین بود که در دههی سوم بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) سه جنگ بر حضرت علی(ع) تحمیل شد که همگی دعواها جناحی بود و اصلا دعوی فتنهگران، دعوی حق و باطل نبود. فردی که علی(ع) را ترور کرد نه تنها کافر نبود بلکه از سربازان علی(ع) و مجاهدی رزمنده بود و شمشیری که سر امام حسین(ع) را برید و بر نِی کرد، شمشیر عالمی بود که 35 سال قبل از آن جزو فرماندهان و افسران حضرت علی (ع) بود اما دو دهه بعد در کربلا در صف افسران یزید وارد شد پس هیچ کس نباید به سابقهی خود تکیه و اعتماد کند.
در فتنهی 88 نیز افرادی با سوابق طولانی با یک شبههی بدون دلیل و مدرک به مقابله با نظام اسلامی شتافتند و در این راه از تمام ارزشها چشمپوشی کردند. (1)
هویت حامیان فتنه
حضرت علی(ع) در خطبه 50 نهج البلاغه دو عامل خودخواهی و تغییر یا تحریف اصول را آغاز پیدایش فتنه ها معرفی میکنند. یک عده در اصول و مفاهیم بدعت می گذارند و آن را تحریف می کنند و عدهای هم برای قدرتطلبی و دنیاخواهی پیش میآیند و با فتنه همراه میشوند.
آن حضرت میفرمایند اگر باطل با حق درنیامیزد و مخلوط نشود حقطلبان به راحتی آن را تشخیص میدهند و کار باطل پیش نمیرود. ولی در فتنه، فتنهگران اندکی از حق و باطل را میگیرند و آن را مخلوط میکنند.
در این نوشتار از بیان اسامی اشخاصی که در فتنهی 88 و حوادث آن جزو حامیان درجهی اول فتنهگران محسوب می شدند _و متأسفانه_ میشوند، پرهیز کرده و طبق شاخصی که حضرت امیر(ع) ارائه کردهاند، شناخت این حامیان در سال 88 را به مخاطبین واگذار میکنیم.
گناه فتنهگران و حامیان
در نگاه به عملکرد افرادی که به نوعی در فتنهی 88 دخیل بودند، اصلِ ضرر و زیانی که این افراد به نظام و مردم وارد کردند، باید مورد توجه قرار گیرد.
گناه اصلی ایشان را می توانیم در بیانات رهبری انقلاب به روشنی ببینیم که فرمودند: "آن مسئلهی اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش می کنید؟
البته ممکن است در گوشه و کنار یک حادثهی بزرگ، زد و خوردهائی انجام بگیرد که انسان نتواند ظالم را از مظلوم تشخیص دهد؛ یا یک نفر در موردی ظالم، در موردی مظلوم باشد؛ این کاملاً امکانپذیر است؛ اما در این قضایا، مسئلهی اصلی گم نشود.
خب، در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر می کردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجههی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟
در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟
اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههای مردم به جان هم میافتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟ میبینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهائی که گروه های مردم مقابل هم قرار می گیرند، چه اتفاقی دارد میافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند.
در قضایای سال ۸۸، این مسئلهی اصلی است(1) 92/2/6 آنهائی که آن سال آن خسارت را به کشور و به ملت وارد کردند و برای کشور هزینه درست کردند، اگر تسلیم قانون بودند، اینجوری نمیشد. قانون معین کرده است که اگر کسی اعتراضی دارد، بیاید. 92/2/16(2)
شیوهی رفتار با فتنهگران در مقایسهی دو فتنه
این سوال را میبایست با رجوع به سیرهی ائمهی معصومین(ع) تحلیل کرد و پاسخ گفت. با نگاهی به شیوهی حکومتداری حضرت امیر(ع) در مییابیم که نوع برخورد و رفتار ایشان با فتنهگران و فتنهزدگان سطوح مختلفی داشته است و به فراخور شرایط و نوع ناهنجاریهایی که افراد مرتکب شدهاند، متفاوت بوده است.
آن حضرت در فتنهی جمل که سه تن از بزرگان عصر(طلحه، زبیر و عایشه)، موجد آن بودند، رفتار خود را در پنج سطح به نسبت 1- سران فتنه 2- نیروهای میدانی(قبایل و گروهها)3-فتنهزدگان و اهل تردید 4- اهل بصیرت و صبر 5- افراطیون شکل میدهد. به اقتضای این نوشتار، حضرت علی(ع) ضمن دعوت فتنهگران فرمودند: کسانی که در این جنگ کشته شوند، حسابشان با خودشان است و اما بقیهی افراد می توانند شامل عفو شوند. در واقع این تصور که تمام کسانی که فتنه کردهاند را باید کشت، اشتباه است. این موضع، البته یک تصور حقوقی است و در جای خود مناسب، اما تصمیمات سیاسی لزوماً با تصمیمات حقوقی یکی نیست.
البته همیشه نیز، نباید فتنهگران را عفو کرد، کما اینکه طلحه و زبیر در این جنگ به هلاکت رسیدند و عایشه هم تقریباً به نوعی از حصر خانگی محکوم شد و او راتحتالحفظ به مدینه منتقل کردند. دو شخصیت در فتنهی جمل مورد استفادهی ما هستند. یکی عبداللهبن قیس یا همان ابوموسی اشعری حاکم کوفه است و دیگری أحنف بن قیس در بصره است. ابوموسی اشعری در هنگام فتنهی جمل، فرمان حضرت برای دعوت مردم به جهاد را رد می کند و به امام خیانت میورزد، و به وسیلهی مالک اشتر عزل میگردد. طرف دیگر، أحنف بن قیس، ضمن نوشتن نامهای به حضرت بیان میدارد اگر من به شما بپیوندم، میتوانم 200 نفر از قبیلهام را همراه شما کنم و در عوض4000 نفر از قبیلهی من به جَمَلیون ملحق میشوند. حضرت(ع) دستور میدهند همان جا بمانند و بعدها در جنگ صفین، أحنف جزء فرماندهان حضرت قرار میگیرند.
نحوهی بازگشت حامیان فتنه به سیاست
با مقایسهی بین دو فتنهی جمل و فتنهی 88 به تشابهات زیادی بین رفتار رهبری انقلاب و الگوی حکومتداری جمهوری اسلامی ایران، حضرت امیرالمومنین علی(ع) مشاهده میکنیم.
رهبری انقلاب نیز در ابتدا در تعامل با فتنهگران آنها را به حفظ آرامش ملت و حریمها و ارزشها و تبعیت از قانون و التزام زبانی و عملی به آن سفارش کردند و در این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نداشتند. ایشان با دعوت از گروهها و با ارسال نمایندگانی ارتباط خود را با این افراد حفظ کرد و خواستار عدم تفرقه در جبههی خود و در نتیجه جلوگیری از سوء استفادهی دشمنان از فضای به وجود آمده بودند و ضمن دستور به شورای نگهبان برای تمدید مهلت اعتراضات صبر و مدیریت خودشان را به نحو بارزی نشان دادند، اما حامیان فتنه با اصرار زیاد، نه تنها حاضر به صفبندی و جداکردن خطوط خود از منافقین و فتنهگران نبودند بلکه در فرصتهای گوناگون بر دروغ خودبافتهی خود پافشاری کرده وآ ن پیروزی بزرگ و حماسهی 85 درصدی را به کام ملت تلخ کردند. لذا برای بازگشت حامیان فتنه شروطی وجو دارد که تا آن شروط محقق نشود امکان حضور این افراد نیز ملغی است.
1- توبه و پشیمانی درونی برای خدمت خالصانه و بدون نفاق
در اسلام توبه از موارد زیادی مطرح گشته است در قرآن کریم توبه از انجام گناهان اجتماعی کم دیده نمیشود. مواردی از جمله سوءظن (حجرات آیه ۱۲) سرقت و دزدی و از میان بردن امنیت اقتصادی و اجتماعی جامعه (مائده آیه ۳۸ و ۳۹) شهوترانی و زیادهروی در قوای غریزی و ایجاد تزلزل در ارزشها و هنجارها (مریم آیه ۵۹ و ۶۰) ظلم و ستم به مردم (نساء آیه ۶۴ و مائده آیه ۲۹) غیبت (همان)، قذف و تهمت به زنا و نسبت دادن کارهای ناشایست به دیگران و در خطر انداختن امنیت اجتماعی جامعه (نور آیه ۴ و ۵) کتمان حق و از میان بردن حق و حقوق دیگران به این وسیله (بقره آیه ۱۵۹ و ۱۶۰) قتل و کشتن بی گناهان و نادیده گرفتن امنیت اجتماعی جامعه (قصص آیه ۱۵ و ۱۶) ایجاد جنگ داخلی و محاربه و بغی (مائده آیه ۳۳ و ۳۴) موضوعاتی هستند که اشتباه و گناه در آنها موجب میشود که بستر و زمینههای رشد و تکامل عمومی از جامعه سلب شود و امکان بروز و ظهور کمالات از جامعه و افراد آن گرفته شود.(3) پس اولین گام توبهی درونی حامیان فتنه از کارهای گذشته است.
2- سعی بر جبران گذشته
الف: جبران ظلم ها و خسارتهایی که بر حکومت اسلامی وارد کردند؛
نکتهی کاملاً عقلانی دیگر، افرادی که در یک بازهی زمانی شش ماهه و بعد از آن، آبروی ارزشمند حکومت و سران نظام را به بازی گرفتند و سعی در انشقاق بین حکومت مردمی و مردم داشتند، از مسئولین کشوری و تمام افرادی که دلسوزانه در برگزاری انتخابات 88 مشارکت داشتند، عذرخواهی کرده و به عدم ارتکاب تقلب توسط این افراد و مجموعهی مخاطبانشان در ایام فتنه، اذعان و اعتراف عمومی کنند.
در ضمن این حق را برای حکومت اسلامی مجاز بدانند که به جرایم آنها رسیدگی کرده و روال امور حقوقی و قضایی آنها طبق قانون انجام گیرد. در واقع باید تسلیم بودن خود در قبال قوانین کشور را به این وسیله ثابت کنند. هرچند با شناختی که از نحوهی رفتار حضرت امیر(ع) با اصحاب فتنهی جمل به دست آوردیم، صدور یک حکم سیاسی مبنی بر عفو حامیان فتنهی 88 از جانب ولایت فقیه دور از تصور نیست.
ب- جبران ستمهای وارد شده به مردم و عمومی کردن اشتباه خود؛
حامیان فتنه باید طبق روایتی که حضرت علی(ع) در باب توبه فرمودهاند بایستی پس از پشیمانی قلبی و تصمیم بر عدم ارتکاب مجدد آن گناهان، حق الناس و حق الله را نیز اعاده کنند. این افراد بایستی با عمومی کردن اعترافات خود مبنی بر عدم تقلب در انتخابات 88 هم به درستی روند انتخابات در حکومت اسلامی صحّه بگذارند و از این طریق حق الهی را ادا نمایند و نیز شروع به روشنگری در افکار عمومی کرده و فقط به اعتراف در جلسات خصوصیشان قناعت نکنند، همچنین از ملت ایران به خاطر ظلمی که در حقشان روا داشتهاند عذرخواهی کنند.
نتیجهگیری
حامیان فتنه، افرادی بودند که فتنه ی 88 را در راستای اهداف خود میدیدند و با گسترش آن به جایگاه مطلوبتری در پازل قدرت میرسیدند، از این رو اولاً به عوامل آغازکننده فتنه دامن زدند و ثانیاً آتش آن را به هر طریق ممکن شعلهورتر کردند این افراد، پس از حماسهی ملی 9 دی که دروغ و تهمتشان به نظام بیشتر مشخص شد، اکنون با تشبّث به هر دستآویزی تمایل شدیدی برای بازگشت به قدرت از خود نشان میدهند.
از سویی ماهیت نظام اسلامی نیز دارای آزادی عقلانیای است که از قدرت گرفتن افراد صاحب صلاحیت جلوگیری نمیکند. دیدبان معتقد است حامیان فتنهی 88 نیز برای حضور مجدد در عرصهی سیاست باید صلاحیت و شایستگی جایگاههای سیاسی را کسب کنند. صلاحیت از دست رفتهی این حامیان دیروز و نادمان امروز نیز جز با جبران گذشته و عذرخواهی از عموم ملت ایران امکانپذیر نخواهد بود.