ID : 14500440
ضرب آهنگ اجرا در صحنه های آغازین با کلیت اجرا هماهنگی ندارد

نقدی بر نمایش «همسایه آقا»


نمایش «همسایه آقا» به کارگردانی رضا آقایی از تاریخ 28تیرماه الی... در محل تالار هنری واقع در بلوار شهید صدقی کوچه تالار هنر در ساعت20:30 اجرا خواهد شد.

به گزارش  یزد رسا به نقل از یزدهنر؛ نمایش «همسایه آقا» به کارگردانی رضا آقایی از تاریخ 28تیرماه الی... در محل تالار هنری واقع در بلوار شهید صدقی کوچه تالار هنر در ساعت20:30 اجرا خواهد شد و این نمایش توسط هنرمند توانمند استان محمد رضا امیر خانی مورد نقد قرار گرفته است که متن آن به شرح زیر است:

روز دوشنبه به مورخ پنجم مرداد ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار شمسی بر صحنه تالار هنر یزد شاهد اجرای نمایشی هستیم با نام همسایه آقا به نویسندگی حسین کیانی و کارگردانی رضا آقایی که در حد بضاعت قلم به نقد نمایش فوق می پردازم.

متن:

در همسایگی امامزاده شاهزاده حسین خانواده ای زندگی می کنند که اگر چه به نوعی وابستگی مادی و معنوی به امامزاده دارند  اما در زندگی  نا بهنجارشان به مسیری می روند که نه خواهان  آنند و نه آرزویشان است به همین دلیل... .

آرزوی مادر مبنی بر شهید شدن یکی از از فرزندانش نه تنها به جامه عمل نمی رسد که یک فرزندش درزندان خودکشی می کند و فرزند دیگرش در درگیری به قتل می رسد، متن از نابهنجاری می گوید، پدر خانواده با داشتن فرزندانی ناخلف همچنان می خواهد خادمی امامزاده ایی را بعهده بگیرد که البته از اعتقاداتش فاصله گرفته است.

مادر بیش از حد اصرار به شهید شدن فرزندانی دارد که دو تایشان به دلیل حمل قاچاق مواد مخدر در زندان هستند و وقتی حکم اعدام برای هردو تایید می شود جلال الدین که شریک جرم برادر شده است فرار می کند و حالا می خواهد تعزیه اجرا کند ان هم تعزیه ای متفاوت که این شخصیت به دلیل عدم شناسه اش در سطح مطرح می شود و باورپذیر نیست و شعاری طرح می شود، تنها شخصیت مقبول خانواده نمایش کبوتر است که معصوم می نماید و در پایان به قصد ازدواج با سید علی محمد از همسایگی آقا با حزن و اندوه می رود.

نمایش همسایه آقا به دلیل در سطح ارائه دادن آدم هایش و به نوعی واگذاری تحلیل و چرایی رفتار آنها به مخاطبی که موضوع و مضمون برایش ناشناخنه نیست کارکرد شخصیت در نمایش را با یک رابطه علی و معلولی و تحلیل به مخاطبش نمی شناساند و به همین دلیل در این نمایش بخصوص با تیپ هایی سر و کار داریم که از لحاظ جامعه شناختی تصویرشان در ذهن مخاطب آشناست و البته این نوع پیاده سازی را نمی توان نارسایی دانست که به عکس به نمایش تیپیکال  نزدیکتر است شاید به همین دلیل نویسنده در پایان از کارکرد تعزیه می خواهد بهره بگیرد که به دلیل مضمون سراسر یاس و نومیدانه اش راه به جایی نمی برد.و تنها نقطه امید نمایش رفتن کبوتر با سیدعلی محمد و ازدواج آنهاست که وداع کبوتر و دلبستگی ها و اعتقاداتش به امامزاده شاهزاده حسین تصویر زیبایی است که نویسنده علیرغم نقدش به فضای خلق شده در بستر نمایش به نوعی رگه هایی از امید و واقع نگری را به مخاطبش می نمایاند و اینجاست که باید بگوییم همسایه اقا با همه ضعف در پرداخت شخصیت هایش وسطحی نگرهایش قابل تامل است.

به همین دلیل کیانی را دست کم در ترسیم رنج آدم هایش صادق و تاثیرگذار میابیم و این به مفهوم همسویی و طرح هیچ راه حلی نیست که همسایه آقا فقط به ترسیم می پردازد و ترسیم که البته همین ترسیم هیچ منافاتی با فلسفه نمایش که نشان دادن است ندارد، اگر چه جغرافیایی با شناسه مشخص به مدد نمی آید تا با اصل تعمیم دچار تناقض منطقی نشویم که به هرحال با همسایه آقا با همه پیچیدگی هایش به نوعی به همذات پنداری می رسیم.

اجرا:

رضا آقایی در مقام کارگردان همه تلاش خود را معطوف به این مهم می نماید تا مفاهیم پیدا و پنهان متن به مخاطبش ارائه شود که نخستین و مهمترین تمهید کارگردانی اش شناسه دار نمودن جغرافیای متن است که با انتخاب گویش یزدی گستره متن را محدود نموده است و البته به دلیل وفاداریش به متن حتی نام شخصیت ها را نیز تغییر نداده است به همین دلیل برای مخاطب یزدی نام قافله باجی نا اشناست و اگر چه افزون بر غیرملموس بودن نامها سعی وافری دارد تا با یک طراحی صحنه کاملا رئالیستی و بازی های همگون با فضا مخاطب را با آدم هایش مانوس نماید و باور پذیر که در این تلاش کارگردان می بایستی  نکات ذیل  را یاد اور شوم.

طراحی صحنه، نور، گریم و استفاده از آوای گرم خواننده در زمان تعویض صحنه ها و استفاده از موسیقی نینوا و... همه و همه در خدمت این مهم هستند که نمایش با فضای رئالیستی به مخاطبی ارائه می شود که نهایت تلاش عوامل کمکی و بازیگران به همذات پنداری مخاطب و صحنه منجر شود و البته هماهنگی همه عوامل و گروه بازیگران، کار کارگردان است نمایش در لحظاتی به توفیق می رسد آنجا که ضرباهنگ بازی و موسیقی همخوان است، آنجا که متن از اجرا پیشی نمی گیرد و شاهد تک بازی بازیگران هم با ریتم دادن به لحن و آوای خود نیستیم که از صحنه در تابوت قرار گرفتن مادر و درگیری های دو برادر و در برخی لحظات تک بازی سید علی محمد و پدر خانواده باید یاد کنیم.

شروع نمایش و همراهی مخاطب با قصه از اهمیت ویژه ای برخوردار است که همسایه آقا در اجرا از این مهم بهره نمی گیرد و اگرچه پس از مقدمه تمهیدات کارگردان موثر واقع می شود مع الوصف ضرب آهنگ اجرا در صحنه های آغازین با کلیت اجرا ناهمخوان است، افزون بر این مهم انتخاب بازیگر جلال الدین با آنچه متن و حتی اجرا بر آن تاکید دارد به فضا سازی مورد انتظار کمک شایانی نمی کند که همین صحنه های تاثیر گذار اجرا را با چالش جدی مواجه می نماید.

رضا اقایی گزیده کار است و برای کارگردانی متن منتخبش تلاش زیادی می نماید کار قبلی اش مرده شور قابل تامل بود و برای همسایه آقا زحمت زیادی کشیده است، استفاده از بازیگرانی که تجربه نخستین آنها بر صحنه های اجراست آن هم با اجرای متن سنگینی چون همسایه آقا جسارتی می خواهد که افزون بر تلاش مضاعف در صورت اهمال و یا خدای نخواسته رضایت نسبی به شکست یک اثر مواجه می شود که حاصل همه تلاش رضا آقایی در مقام کارگردان اجرای بالنسبه موفق نمایشی است که می توان به واکاوی و نقد آن پرداخت.

افزون بر تلاش قابل تقدیر کارگردان بهره گیری وی از عوامل حرفه ای، آقایان: سید محسن افزونی طراح صحنه زیبای نمایش و کیخسرو بامسی طراح گریم ورزیده تئاتر و تلویزیون، همچنین بهره گیری از بازی روان امید مستعانی در نقش سید علی محمد و رضا ملک ثابت در نقش پدر خانواده که الحق و الانصاف با همه توان و تجربه خود در خدمت اجرا بودند و آوای گرم حاجی میرزا که با انتخاب اشعار حزن انگیز در تعویض صحنه ها موثر واقع شد همه و همه اجرا را قابل تامل می نماید.

در پایان ضمن خسته نباشید به همه بازیگران و عوامل نمایش به ویژه تارا انتظاری که در لحظاتی هنرمندانه نقش آفرین کبوتر بود و آقای سید مجتبی قریشی و خانم شهره اشقولی که بازی یک دستی را ارائه دادند و آرزوی اجراهای به مراتب بهتر و مردمی تر از گروه اجرایی را دارم.  




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.