هجمه به «شورای نگهبان»؛ تاکتیک روحانی در انحراف افکار عمومی
یزد رسا؛ رئيسجمهور محترم در جمع استانداران، مجلس اول را بهترين مجلس پس از انقلاب اسلامي دانستند و چرايي آن را به نبود شوراي نگهبان ارجاع دادند. البته افرادي مثل فائزه هاشمي مجلس پنجم را بهترين مجلس ميداند و اصلاحطلبان هم مجلس ششم را به دليل ايستادگي در مقابل سياستهاي كلي نظام بهترين مجلس ميدانند. اما آيا مجلس اول بهترين مجلس بود و قابلتكرار است؟ آيا رئيسجمهور واقعاً به دنبال كمرنگ كردن شوراي نگهبان در گردونه انتخابات است؟
بررسيها نشان ميدهد اكثر تنشهايي كه رئيس دولت طراحي و در نسبت با نيروهاي انقلاب يا سياستهاي كلي نظام مديريت ميكند،رد پايي هم در هفتهنامه صدا دارد. براساس بررسيهاي روزنامه جوان آنچه براي به هم خوردن آرامش از سوي برخي مسئولان عالي كشور در فضاي عمومي طرح ميشود، يا قبل از آن در هفته نامه صدا كار شده است يا بعداً در اين هفته نامه كار ميشود! مجلس اول نيز از اين قاعده مستثني نيست و پس از حرف رئيسجمهور، هفته نامه صدا با رديف كردن اعضاي نهضت آزادي در كنار نيروهاي انقلاب در مجلس اول از آن با عنوان «احياي مجلس بزرگان» ياد كرد.
وقتي دكتر روحاني از آن مجلس به عنوان مجلسي بينظير نام برد و نبود شوراي نگهبان را دليل آن دانست، ما چه برداشتي بايد كنيم؟ آيا واقعاً رئيسجمهور كه خود حدود 10 بار از شوراي نگهبان تأييد گرفته و در طول بيش از 33 سال از نظارت جدي شوراي نگهبان و بيش از 20 سال از اجراي نظارت استصوابي حتي يك بار هم انتقاد و اعتراض را در پرونده خود ثبت نكرده است، چرا يك مرتبه به اين وادي وارد ميشود؟ نگارنده بر اين باور است كه رئيسجمهور باطناً و عميقاً هيچ اختلافي با نظارت شوراي نگهبان ندارد، چرا كه اگر داشت در طول 20 سال مسئوليت در شوراي عالي امنيت ملي، تهديدات و آسيبهاي آن را از جايگاه حقوقي و حقيقي گوشزد و خطرات احتمالي آن را براي آينده نظام برجسته ميكرد.
بنابر اين سابقه رئيسجمهور اين را نشان نميدهد، چراكه رئيسجمهور ميداند بعضي افرادي كه در مجلس اول بودند با اشاره اصلاحطلبان فعلي و دستور قاطع امام از ورود به مجلس سوم منع شدند و شوراي نگهبان فقط مّر دستور صريح امام را اجرا كرده است. حال آيا ميتوان گفت روحاني با عبور از امام به دنبال ورود چهرههايي مانند يزدي، بازرگان، مهاجراني، اعظمطالقاني، عزتالله سحابي و... به مجلس است؟ يعني بپذيريم كه رئيس جمهور از تأكيدات صريح امام عبور كرده است؟ اجازه بدهيد چنين باوري را از ذهن دور كنيم و گرنه شوراي نگهبان نيز زير سؤال خواهد رفت.
پس ماجرا چيست؟ چند علت را به عنوان انگيزه دولت براي طرح اين مسئله نبايد از ذهن دور داشت.
1- انگاره ذهني برخي مسئولان عالي اين است كه جريان حزبالله و معتقد به سياستهاي كلي نظام در حوزه انتخابات آنقدر نيستند كه در سبد رأي نگران آنان باشيم، لذا درگيري و كلنجار با آن ميتواند آن سوي كفه ترازو را به نفع ما سنگين كند كه البته انتخابات 1384 و 1388 اين را نشان نميدهد.
2- هنر رئيس جمهور در عرصه سياسي خلق مسائلي است كه نيروهاي انقلابي را عصباني و با آنان قطببندي كند كه روي ديگر اين سكه سركار گذاشتن اصلاحطلبان است. اصلاح طلبان احساس ميكنند ذائقهشان سيراب ميشود و بعضاً كف ميزنند. البته برخي كه عميقتر هستند و روحاني را در شاخصهاي اصلاحطلبي پيدا نميكنند از فهم تاكتيكي بودن اين مباحث غافل نيستند و در بازي كف و سوت وارد نميشوند.
3- اكنون كه پايان هفته دولت رسيد معلوم شد كه دست دولت در هفته دولت امسال خالي بود و اگر ديدار با مقام معظم رهبري هم نبود شايد تقويم اين تاريخ به اذهان عمومي وارد نميشد.
بنابراين در حالي كه رسانهها منتظر افتتاحها و سفرهاي وزرا به استانها بودند يك مرتبه «نخودهاي سياه» از كيسه درآمد و با هجمه به شوراي نگهبان و بازگشايي سفارت انگليس و همچنين با به كارگيري جملاتي چون «امام در كار دولتها دخالت نميكرد» و «هيچ كس بالاتر از قانون نيست» هفته را سپري كردند. لذا دولت در زير سايه عصبانيت اصولگراها و تيترهاي پرطمطراق اصلاحطلبان هنرمندانه هفته دولت را مديريت كرد و بدون ارائه كار و بيلان مشخصي قهرمان قطبسازي و قطببندي شد.
روحاني ميداند كه طومار حمايت از منافقين در مجلس اول به امضا رسيد كه از جمله امضاكنندگان عطاءالله مهاجراني بود. دولت ميداند كه مجلس اول قبل از تثبيت انقلاب و روشن شدن قوانين و نهادهاي اصلي نظام بود و «دوران گذار» را نميتوان براي «دوران تثبيت» به كار گرفت، اما بنابر تلاشي كه هفته نامه صدا براي تئوريزه كردن سخنان رئيس جمهور به كار گرفت ميتوان فهميد كه روحاني با عرض ارادت تصنعي به اعضاي نهضت آزادي و جبهه ملي هم دنبال سبد رأي بود و هم در هفته دولت همه را به وادي ديگري فرستاد.
در امر سياست اين رفتار هنرمندي است كه البته با «اخلاق اسلام سياسي» چفت و بست نميشود. بعيد است كسي باور كند كه در جمهوري اسلامي مجلسي باشد كه اعضاي نهضت آزادي، طرفداران بنيصدر و حاميان طومارنويس منافقين در كنار نيروهاي اصيل انقلاب كنار هم بنشينند. روحاني در صحنه عمل دنبال چنين مجلسي نيست اما اين هنرمندي وجود دارد كه در غياب كارآمدي، انسجام صفهاي پشت سر را حفظ نمايند. آنچه ماندگار ميماند و با هيچ پتكي نميتوان از ذهن مردم بيرون كرد فقط خدمت صادقانه، عدم تخريب ديگران و بزرگواري در منش سياسي و اجتماعي است. فقط اين دسته راست قامتان هميشه تاريخند.
جوان/