هجمههای مسموم علیه عالمی مظلوم با محوریت «اتاق تخریب»
یزدرسا؛ این روزها بار دیگر هجمهها علیه یکی از انقلابیون شدت گرفته است و این برای ما تازگی ندارد. مدافعان راستین اسلام همیشه در معرض تهمتهای ناجوانمردانه بودهاند و گاه در راه دفاع از آرمانها سر به چوبه دار سپردهاند.
نقبی به گذشتههای نهچندان دور راهگشاست. مگر شیخ فضلالله نوری را به جرم کیاست و دفاع از «مشروطه مشروعه»، به بالای چوبه دار نبردند؟ و مگر با تبلیغات مسموم خود، فضا را چنان وارونه جلوه ندادند که بسیاری از انقلابیون مشروطهخواه و حتی فرزند شیخ شهید، در زیر نعش پدر هلهله میکردند و غریو شادی سر میدادند؟!
مگر شهید بهشتی آماج هجمههای ناجوانمردانه قرار نگرفته بود؟ هجمههایی از جنس «تهمت»؛ هجمههایی که حتی برخی موجَهین را تحت تاثیر قرار داده و آنان را درباره آن مجتهد خبیر به تردید افکنده بود.
مگر هجمهها ضد ایشان چنان نبود که امام راحل در وصفش فرمود: «و آنچه که من راجع به ایشان متاثر هستم شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان است . ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگی بود . تهمتهای ناگوار به ایشان زدند»
و همایشان افزود: «از آقای بهشتی اینها می خواستند یک موجود ستمکار دیکتاتور معرفی کنند، در صورتی که من بیش از بیست سال ایشان را می شناختم و بر خلاف آنچه این بی انصافها در سرتاسر کشور تبلیغ کردند و مرگ بر بهشتی گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، متدین، علاقهمند به ملت، علاقهمند به اسلام و به درد بخور برای جامعه خودمان می دانستم.»
آن پیر فرزانه به ما آموخت که مخالفان انقلاب، افرادی را بیشتر مورد هدف قرار میدهند که متعهدتر و مؤثرتر در انقلابند، و از همین روست که زمانی آیتالله بهشتی را با تیر «تهمت» نشانه گرفتند و اینک آیتالله جنتی را آماج «هجو»های ناجوانمردانه قرار دادهاند. شهید بهشتی مظلوم تهمت و افترا بود و آِیتالله جنتی، مظلوم هجو و استهزاست؛ هجو و استهزایی که از اتاق فکری نامرئی سرچشمه میشود و کسانی با ترویج آن، خواسته یا ناخواسته اهداف دشمنان انقلاب را پی میگیرند.
متولیان «اتاق تخریب» به هر رطب و یابسی دست مییازند تا مانع از تامل اذهان در ویژگیهای ناب آیتالله جنتی شوند؛ ویژگیهایی چون صداقت و صلابت و محور قراردادن مصالح انقلاب و منافع ملت و منفعلنشدن در برابر شانتاژها. آنها با تولید و انتشار پیامکهایی موهن با محوریت سن بالای این عمار انقلاب و شایعههایی بیپایه، میکوشند افکار مخاطبان خود را چنان شکل دهند که با شنیدن نام آیتالله جنتی، مسئولی خموده و تندمزاج و پرخطا برایشان تداعی شود؛ نه عالمی شجاع و انقلابی.
از همین رو هرگز به این واقعیت آموزنده اشاره نمیکنند که آیتالله جنتی در چالش انتخاب بین فرزند ناخلف و انقلاب، بدون ذرهای تردید، انقلاب را برگزید و اجازه نداد تا حبَ فرزند، بین او و انقلاب فاصله اندازد؛ در حالی که برخی استخوانداران مورد حمایت «اتاق تخریب»، نتوانستهاند آنگونه که باید و شاید، از فرزند -یا فرزندان- خلافکار خود برائت جویند و فرزندان و بستگان خویش را با بهرهمندی از انواع رانتها، در نعمتهای مادی و ... غوطهور ساختهاند.
آنها علاقه ندارند که افکار عمومی دریابند آیتالله جنتی برای دیگر فرزند خویش، حتی شغل پیشپاافتاده اداری هم دستوپا نکرده است و «حسن جنتی» با 65 سال سن، همچنان به کار یدی(نجاری) مشغول است و هیچ شباهتی به برخی آقازادگان ندارد!
آنها به هیچوجه تمایل ندارند که افکار عمومی بهویژه نسل جوان بدانند آیتالله جنتی نمادی است از عالمان انقلابی با روحیه شجاعت و قوه کیاست که شخصیتها و جریانها را به خوبی رصد میکند و تهدید و تطمیعها و ذم و مدحها نتوانسته او را از عمل به تکلیف قانونی و پاسداری از مرزهای محوَلشده بازدارد.
آنها نمیخواهند که نسل جوان دریابند آنچه برای این مرد امتحانداده اهمیت دارد، عمل به تکلیف قانونی و شرعی است و در این راه ابایی از تحمل انبوه هجمههای توهینآمیز ندارد؛ هجمههایی در قالب درشتگویی، وارونهنمایی، پیامکهای موهن و تمسخرهای کودکانه که به صورت حسابشده تولید و مدیریت میشود.
از همین روست که نمیتوان تولید و انتشار انبوه پیامکهای موهن برضد این روحانی برجسته را عادی پنداشت و از صحنهگردانان پشت صحنهاش غافل شد. بهراستی چرا اینگونه پیامکها در حجم کم-وشاید بی-نظیر- تنها این روحانی شجاع را نشانه رفته است و هیچگاه دامن کسانی را نمیگیرد که به ناحق، برای خود و فرزندان خویش از بیتالمال آلاف و الوف تدارک دیدند؟!
سخن دراین باره بسیار است. «اتاق تخریب» میکوشد با فضاسازیهای دور از انصاف، شورای نگهبان و در رأس آنها شخصیت برجسته و امتحاندادهای چون آیتالله جنتی را به انفعال کشاند و قشرهایی از جامعه بخصوص نسل جوان را با غبارآلودکردن فضا و قلب واقعیتها، در موضع مقابل آنها قرار دارد.
در این میان تمییز حق از ناحق، چندان دشوار نیست اگر معیارها را از یاد نبریم. اعتماد خاص رهبری به شخص آیتالله جنتی که گاه در کلماتشان جلوهگر میشود، بهترین دلیل برای پیبردن به نیات واقعی متصدیان اتاق تخریب و تحقیر است. بهراستی، هجوکنندگان اصلی آیتالله جنتی از کدامین گروهند: عاشقان نظام و ملت، یا گامزنان در صراط دشمنان دین و ایران؟ و صدالبته منتقدان دلسوز در زمره عاشقان نظام و ملت قرار دارند.
نویسنده: مرتضی میبدی