هفته حقوق بشر آمریکایی
به گزارش صبح مهریز، با توجه به حمایت تمام قد نظام سلطه از رژیم پهلوی، پیروزی انقلاب اسلامی برای بسیاری از سیاسیون غربی کاملا غیرمنتظره بود. بهعنوان مثال، جیمی کارتر رئیسجمهور وقت ایالات متحده در خاطرات خود مینویسد: «من از رئیس وقت سازمان سیا که به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد پرسیدم: یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجهای که صرف میکنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیشبینی کنید؟ او در پاسخ گفت: آنچه در ایران روی داده است یک بیتعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمیفهمند»!
از همین روی، نظام جمهوری اسلامی ایران از روزهای آغازین شکلگیری مورد هجمه ناجوانمردانه دشمن قرار گرفت.
هفته دوم تیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، هفتهای پرحادثه است و با ورق زدن تقویم به رویدادهایی برمیخوریم که هر یک از آنها کافی است به دلیل جنایاتی که با حمایت مدعیان جهانی در حق مردم ایران شده است، آسودگی را از وجدان بشریت بگیرد.
این جنایات که از جمله آنها میتوان به بمباران شیمیایی سردشت، فاجعه هفتم تیر و حمله به هواپیمای مسافربری ایران اشاره کرد برخی مستقیم از سوی آمریکا انجام شده است و برخی دیگر نیز از سوی گروهها و رژیمهایی که مورد حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی هستند.
البته اینها تنها گوشهای از هزینههایی است که مردم ایران برای انقلابشان پرداختهاند و اگر بخواهیم در مورد 17 هزار شهیدی که در اقدامات تروریستی دشمنان انقلاب به شهادت رسیدهاند، صحبت کنیم چند کتاب میتوان منتشر کرد. نکته تاسفبار این که آن کسانی که این ترورها را انجام دادند، امروز آزادانه در کشورهای غربی در حال رفت و آمدند و هر روز نیز با بهانههایی، ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند.
اگرچه تاریخ جمهوری اسلامی ایران سرشار از چنین رویدادهایی است ـ که همگی از بیصداقتی آمریکا و مدعیان حقوق بشر حکایت دارد ـ اما هفته دوم تیر را با توجه به رویدادهای شاخص آن میتوان، هفتهای منحصربهفرد در تاریخ کشورمان به حساب آورد. رهبر معظم انقلاب در سخنانشان در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر تاکید کردند: «امروز کشور به شناخت دشمن [نیاز دارد]. دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را به وسیله انواع و اقسام اقلام آرایشی رسانهای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم. آمریکا را بشناسیم. در همین چند روز مشاهده کنید. فردا هفتم تیر است، حادثه حزب اتفاق افتاده است. در سال ۶۶ در همین روز هفتم تیر، حادثه بمباران شیمیایی سردشت اتفاق افتاده است؛ بله، صدام آن کار را کرد، اما پشت سر صدام چه کسی بود؟ آمریکاییها بودند، غربیها بودند، همان کسانی بودند که بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل این جنایت بزرگ و این قتلعام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر، ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است؛ در روز دوازدهم تیر، حادثه اسقاط هواپیمای ایرباس روی خلیج فارس است. از هفتم تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتلعام و کشتار [انجام شد]؟ [چقدر] زن، کودک، عالِم، سیاستمدار، به وسیله عوامل آمریکا آماج این جنایتها قرار گرفتند؟ اگر طراح این حوادث هم سرویسهای امنیتی آمریکا و غرب نبودند، حداقل کمککننده بودند. حداقل تشویقکننده بودند. این دشمنها را بشناسیم. به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته «حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم. واقعا حقوق بشر آمریکایی در این چند روز در کشور ما یک چیز واضح و بارزی است و از این قبیل الی ماشاءالله. پس احتیاج داریم دشمن را بشناسیم. آن کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا ـ که سیاستهای آمریکایی و سیاستهای بعضی دنبالهروهای آمریکاست ـ یک چهره موجهی معرفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثتآلود را در زیر پردههای توجیه میپوشانند، اینها دارند خیانت میکنند به این ملت. کشور ما و ملت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد. عمق دشمنی را بفهمد.»
ترور مقام معظم رهبری در 6 تیر سال 60
ترور آیتالله خامنهای در 6 تیر سال 60، اولین مورد از سلسله اقدامات تروریستی منافقین علیه مقامات جمهوری اسلامی بود. البته درباره انتساب این ترور به منافقین، میان پژوهشگران اختلافنظر است. در گزارشهای مطبوعاتی آن روزها اعلام شد روی ضبط صوت نوشته شده بود هدیه گروه فرقان.
برخی دیگر میگویند: این ترور توسط افراد باقیمانده از گروه فرقان و تحت لوای گروه دیگری به نام رهروان فرقان انجام شده است؛ اما در سایت مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای آمده که منابع غیررسمی همچنان این ترور را به مجاهدین خلق منسوب کردند، بخصوص این که این گروه از شش روز قبل علیه نظام جمهوری اسلامی اعلان جنگ داده بود.
اما شرح ماوقع چه بود. پس از شروع سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران، ضبط صوتی میان مردم دست به دست میشود و سمت راست سخنران، حضرت آیتالله خامنهای قرار میگیرد تا قلب ایشان را نشانه رود؛ اما در میانه سخنرانی به دلیل مشکل صدا، ایشان کمی جابه جا میشوند و ضبط از جلوی قلب فاصله میگیرد. همین مساله باعث میشود آسیب جدی در نهایت به دست ایشان وارد شود و دست راست، صدمه زیادی میبیند. هر چند وضعیت قلب هم بحرانی بوده به نوعی که بعد از انتقال ایشان به یک درمانگاه در خیابان قزوین و سپس بیمارستان بهارلو در پل جوادیه، آیتالله خامنهای در نهایت به بیمارستان قلب شهید رجایی منتقل میشوند تا ادامه درمان آنجا صورت گیرد.
فاجعه هفتم تیرسال1360
در هفتم تیر 60، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در حالی که جمعی از بلندپایهترین مسئولان نظام همچون آیتاللّه بهشتی رئیس دیوان عالی کشور، چهار وزیر، 12 معاون وزیر و حدود 30 نماینده مجلس در آن جلسه حضور داشتند، با بمبگذاری منافقان منفجر شد و ۷۲ یار وفادار انقلاب و امام به شهادت رسیدند.
این فاجعه آن قدر بزرگ بود که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بهطور طبیعی باید منجر به شکست انقلاب اسلامی میشد اما به برکت خون این شهدا، درست عکس آنچه تصور میرفت اتفاق افتاد و بعد از این حادثه، ملت متحد شد و انقلاب در مسیر واقعی و صحیح خود قرار گرفت»
در شبی که این اقدام تروریستی انجام شد حزب جمهوری اسلامی، علاوه بر حضور اعضای شورای مرکزی خود، میزبان تعدادی از نمایندگان مجلس، وزرا و معاونان وزرا بود. طبق ساعت مقرر یعنی 8 و 30 دقیقه شب با تلاوت کلامالله مجید، جلسه به طور رسمی آغاز شد و بعد نوبت رئیس حزب بود تا به عنوان سخنران اصلی آغاز سخن کند؛ جلسهای که با دو موضوع مهم تورم و انتخابات آینده ریاست جمهوری، آن هم چند روز پس از عزل بنیصدر تشکیل شده بود.
انفجار آنقدر عظیم بود که صدای آن تا یکی دو کیلومتر اطراف سرچشمه تهران شنیده شد. مردم محل، سراسیمه به سمت ساختمان حزب آمدند؛ اما فقط توانستند تعداد اندکی را از زیر آوار نجات دهند و بقیه افراد به فیض عظیم شهادت نائل آمدند. فاجعه هفتم تیر، دقیقا شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری و حدود 24 ساعت بعد از حادثه تروریستی مسجد جامع ابوذر ـ که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران بشدت زخمی شده بود ـ رخ داد.
بمباران شیمیایی سردشت در هفت تیر سال1366
عصر روز هفتم تيرماه سال 1366 شهر سردشت در حاليكه از شدت بمباران هوايي رژيم بعثي عراق تا حدي كاسته شده بود و در آرامش نسبي بسر ميبرد ناگهان غرش رعد آساي هواپيماهاي جنگي دشمن،آرامش شهر رابه هم زد و در يك لحظه با انداختن بمب هاي ويرانگر چند نقطه شهر را مورد اصابت قرار داد در چند لحظه اول مردم فكر ميكردند بمباران عادي است و براي كمك به آسيب ديدگان در محل حاضر شدند ناگهان متوجه شدند بوي متعفن گازهاي شيميايي به مشام ميرسد همه وحشتزده به اين طرف و آن طرف ميدويدند زن ومرد،كوچك و بزرگ، پيرمرد و جوان در كوچهها و خيابانها و در زيرزمين خانهها افتاده و صداي ناله همه جا را فرا گرفته، طفلان بي مادر وزنان و مردان داغدار از مصدوم شدن نزدیکان خود هراسان و بي مقصد به اين سو و آن سو ميدويدند.
بمباران شیمیایی سردشت یکی از نقاط تاریک تاریخ است که حمایت مدعیان حقوق بشر از اقدامات تروریستی و انفعال نهادهای بینالمللی را در این زمینه نشان میدهد. با گذشت سالها از بمباران شیمیایی دشمن بعثی، هنوز فجایع ناشی از آن التیام نیافته و آثار مصیبتبار آن و قصور و اغماض عامدانه حامیان صدام را ـ که با کمک و مساعدت به این رژیم و تجهیز آن به سلاحهای ممنوعه شیمیایی، او را در ارتکاب این جنایات یاری کردند ـ نمیتوان فراموش کرد.
این فاجعه که یکی از نمونههای استفاده از سلاحهای کشتار جمعی بود به شهادت 109 نفر که تعداد زیادی از آنها را زنان و کودکان خردسال تشکیل میدادند منجر شد و هزاران شهروند سردشتی نیز هنوز مصدومیتهای ناشی از آن اقدامات تروریستی را با خود به همراه دارند.
بر اساس گزارشها، 400 شرکت خارجی در تهیه مواد مورد نیاز بمبهای شیمیایی با رژیم بعث عراق همکاری داشتند، ولی هیچگونه اقدامی برای احقاق حقوق مردم این شهرستان در مجامع بینالمللی انجام ندادهاند.
وزارت امور خارجه بیش از 12 هزار صفحه مدرک و سند در محکومیت شرکتهای اروپایی در اختیار دادگاه بینالمللی لاهه قرار داد؛ ولی این دادگاه تاکنون فقط به محکوم کردن یک نفر هلندی در این زمینه اکتفا کرده است.
تاکنون یک دلار نیز در راستای کمک به مردم بیدفاع سردشت و جبران خسارتهای وارد شده از سوی مجامع بینالمللی پرداخت نشده است.
فاجعه سردشت نشان داد کنوانسیونها و معاهدات حقوقی درباره منع استفاده از سلاحهای کشتار جمعی چگونه تحت تاثیر ملاحظات سیاسی و منفعتنگری قدرتهای به اصطلاح حامی حقوق بشر قرار میگیرد که امروز نیز همین کشورها مانع اجرایی شدن کنوانسیون منع استفاده از سلاحهای شیمیایی هستند. امروز شاهدیم رژیمهای سلطهگر با شگردهای مختلف در کشورهای منطقه از سلاحهای شیمیایی استفاده میکنند و مسلمانان را به خاک و خون میکشند.
شهادت آیتالله صدوقی در 11 تیر 1360
آیتالله صدوقی که از یاران دیرین نهضت اسلامی بود، پس از پیروزی انقلاب توسط امام خمینی(ره) به امامت جمعه یزد منصوب شد. وی به دلیل تاثیرگذاری فراوان در جریان انقلاب، بشدت مورد خشم دشمنان انقلاب قرار داشت و چند بار نیز مورد سوءقصد قرار گرفت. سرانجام در ماه مبارک رمضان مصادف با یازدهم تیر 60 (ه.ش) بعد از نماز پرشکوه جمعه مورد حمله انتحاری مزدور منافقین محمدرضا ابراهیمزاده ـ اهل نائین ـ قرار گرفت و در 75 سالگی به شهادت رسید که به شیخ الشهدای محراب لقب گرفت.
در این عملیات تروریستی، در حالی که شهید صدوقی پس از ادای نماز جمعه جایگاه نماز را ترک میکرد، عامل تروریست منافقین که ملبس به لباس ارتشی و حامل دو قبضه نارنجک جنگی بود، خود را به ایشان نزدیک کرد و او را در آغوش کشید و انفجار رخ داد. در این حادثه علاوه بر شهید آیتالله صدوقی، تعدادی از پاسداران محافظ ایشان مجروح شدند و سه نفر از نمازگزاران نیز به شهادت رسیدند.
به گزارش پایگاه هابیلیان، گروهک تروریستی منافقین با بازسازی صحنه ترور و بررسی نحوه عملیات انتحاری توسط یکی از اعضای این سازمان در تلویزیون خود، از این عملیات تروریستی به عنوان عملیاتی فدایی یاد میکند! و عملا مشی تروریستی خود را به تصویر میکشد.
منافقین با انتشار اطلاعیهای به ترور آیتالله صدوقی اعتراف و به این عمل ننگین و تروریستی خود افتخار میکنند. در این اطلاعیه به ترور آیتالله مدنی، دستغیب و هاشمینژاد نیز اشاره شده است.
پرواز بیبازگشت ایرباس ایرانی در 12 تیر 1367
حمله موشکی ناو جنگی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی، لکه ننگی است که در کنار دیگر جنایات این کشور بخوبی بیصداقتی مقامات آمریکایی را در زمینه حقوق بشر نشان میدهد.
در اقدام تروریستی 12 تیر 67، پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر از مبدأ بندرعباس به مقصد دبی، با شلیک دو موشک کروز از ناو هواپیمابر یو.اس.اس.جک وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز آبهای نیلگون خلیج فارس مورد هدف قرار گرفت و سقوط کرد.
در پی این حمله تروریستی، همه 290 سرنشین ایرباس ایرانی شامل ۱۵۶ مرد، ۵۳ زن، ۵۷ کودک ۲ تا ۱۲ ساله و ۸ کودک زیر دو سال و ۴۲ نفر با ملیتهای یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عربی و ۱۶ خدمه پروازی در دم جان باختند.
بر اساس گزارشها، اولین موشک، بال سمت چپ هواپیما را جدا میکند و موشک دیگر نیز مستقیم به قسمت دم هواپیما شلیک میشود که پس از برخورد، آن را از جا میکند. هواپیما مستقیم به سمت دریا شیرجه میرود و تنها 84 ثانیه پس از شلیک موشکها، هواپیما به سطح دریا برخورد میکند و منفجر میشود.
بلافاصله پس از این حادثه، مقامات آمریکایی تلاش کردند با بازی رسانهای، خود را در این اقدام تروریستی بیگناه نشان دهند و ابتدا مدعی شدند به اشتباه تصور کردهاند یک فروند هواپیمای اف14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند؛ ادعایی که البته طبق شواهد و اسناد به دست آمده باز هم رد شد.
آمریکا ادعا میکرد هواپیمای ایرباس خارج از دالان هوایی پرواز میکرده و رزمناو آمریکایی نیز هفت بار اخطار رادیویی برای هواپیما مخابره کرده، ولی در پی آن جوابی دریافت نکرده است؛ در حالی که مطابق اسناد و مدارک موجود ایرباس شماره 655 در مسیر پروازی خود در دالان تجاری آمبر 59 و در ارتفاع 14 هزار پایی در حال پرواز بوده است.
علاوه بر این، هواپیما تمام اطلاعات پروازی خود را در اختیار کشتیها و هواپیماهای مستقر در منطقه قرار داده بود. این هواپیما همچنین در پاسخ به پرسش ناو آمریکایی، خود را هواپیمای مسافربری معرفی کرده بود، اما ناو آمریکایی هشدارهای خود را روی موج نظامی که برای هواپیماهای مسافربری غیرقابل دریافت بوده، ارسال کرده بود.
این موارد تنها پارهای از مستندات حقوقی بینالمللی است که اقدام نابهنجار آمریکا را قابل سرزنش و پیگیری جدی میداند؛ اقدامی که در لابهلای هزاران جنایت این کشور علیه مردم ایران همچنان خودنمایی میکند.
سخن آخر:
حال بازخوانی ماجراهای پر فراز و نشیب این هفته چه پیامدهایی دارد؟ با توجه به رویارویی جمهوری اسلامی ایران با آمریکا بر سر میز مذاکرات هستهای نباید فراموش کنیم که با چه کسانی سر میز مذاکرهایم. آمریکا همچنان رفتارهای ضدبشری را با ابزارهای متفاوت ادامه میدهد. تحریم و تهدید دو نمونه از ابزارهای فعلی آمریکا در مواجهه با ملت ایران است.
در حال حاضر رژيم غاصب صهيونيستى به پشتوانه آمریکا به جنایات گستردهای دست زده است. علاوه بر این، زندان گوانتانامو و ابوغریب،حمله به مردم بیگناه توسط هواپيماهاى بىسرنشين در افغانستان و پاكستان و تجهیز گروهکهای تروریستی در غرب آسیا و حمایت همهجانبه از جنایات این گروهکها نیز از جمله اقدامات ضدبشری آمریکا میباشد.
این امر برکسی پوشیده نیست و حقیقت بسیار روشن و آشکاری است که ایالات متحده به دلیل دخالتهای خود در امور مناطق دیگر و عدم رعایت حریم ملی و تجاوز به حقوق آنها به عنوان بزرگترین کشور ناقض حقوق بشر در جهان شناخته شده است.
این کشور استعمارگر که همواره خود را به عنوان پایهگذار حقوق بشر و ناجی کشورهای جهان معرفی میکند، حتی در خاک خود نیز به اقدامات ضدبشری دست میزند. نژادپرستی در ایالتهای مختلف آمریکا اکنون به مصداقی روشن از نقض حقوق بشر تبدیل شده است و سیاهپوستان تنها به دلیل رنگ پوستشان توسط پلیس این کشور مورد حمله قرار گرفته و به قتل میرسند و حتی دادگاه نیز قاتلان را تبرئه میکند.!
واقعیت آن است که اکنون حقوق بشر به ابزاری در دست آمریکا برای فشار بر کشورهای مستقل بدل شده و گزارش جدید حقوق بشر آمریکا علیه کشورمان، جدیدترین مصداق این روش میباشد.