ID : 37192535
پروپاگاندای آمریکا برای تسلیم دولت‌ها؛

همگرایی با آمریکا برای کشورها چه آورده‌ای داشته است؟/ نتیجه مقاومت و تسلیم برای ایران


شبکه گسترده رسانه‌ای غرب تلاش دارد تا اینگونه القا کند که پیشرفت کشورها با تسلیم در مقابل آمریکا اتفاق می‌افتد، این در حالی است که مصادیق زیادی وجود دارد که خلاف این را نشان می‌دهد.

به گزارش یزدرسا، ارتش رسانه‌ای آمریکا برای تسلیم کردن دولت‌ها سال‌ها است که این گزاره را القا می‌کند که راه پیشرفت هر کشوری رابطه با آمریکا است و اگر کشوری رابطه خوبی با آمریکا نداشته باشد نمی‌تواند پیشرفت کند.

این خطی است که به طور گسترده از سوی شبکه رسانه‌ای غرب تبلیغ می‌شود و آن‌ها با این ترفند سعی می‌کنند دولت‌ها و ملت‌ها را در برابر خواسته‌هایشان تسلیم کنند. در کشور خودمان نیز جریان غرب‌گرا برای تحمیل خواسته‌هایش بر مردم و کشور سال‌ها است تلاش می‌کند این توهم را القا کند و به آن دامن بزند.

ایران قبل و بعد از انقلاب؛ ماحصل تسلیم و مقاومت در برابر آمریکا

اما این در حالی است که نه تنها مصداق عینی که تأییدکننده این ادعای غربگرایان باشد وجود ندارد، بلکه مقایسه میزان پیشرفت ایران قبل از انقلاب اسلامی که در همگرایی کامل با آمریکا و غرب بود با ایران بعد از انقلاب که در مقابل زیاده‌خواهی آمریکا ایستادگی کرده مصداق مهمی است که بطلان ادعای غربگرایان را نشان می دهد.

پیشرفت‌های ایران بعد از انقلاب اسلامی در زمینه‌های متعدد، چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد. آمارهای بانک جهانی در حوزه‌های مختلف مانند افزایش قدرت خرید مردم، امور بهداشتی و پزشکی، خدمات و زیرساخت‌ها، درآمد ملی و تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی، نانو و فناوری و... به وضوح بر این واقعیت صحه می‌گذارد.

همچنین فارغ از پیشرفت در حوزه‌های مختلف، انقلاب اسلامی در زمینه عدالت اجتماعی -که هدف مهم انقلاب محسوب می‌شود-، نیز در مقایسه با دوران قبل از انقلاب کارنامه قابل دفاعی دارد.

ضریب جینی که به واسطه آن وضعیت عدالت اجتماعی در هر کشوری را می‌توان سنجید، یک واحد اندازه‌گیری پراکندگی آماری است که معمولا برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری استفاده می‌شود.

این ضریب با نسبتی تعریف می‌شود که ارزشی بین صفر و یک دارد. هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد صفر باشد، برابری بیشتر در توزیع درآمد را نشان می‌دهد و بالعکس هرچقدر ضریب جینی نزدیک به عدد یک باشد، توزیع نابرابر درآمد را مشخص می‌کند. اگر ضریب جینی مساوی با عدد صفر باشد یعنی همه درآمد و ثروت یکسان دارند (برابری مطلق) و اگر مساوی با عدد یک باشد یعنی نابرابری مطلق.

طبق آمار بانک جهانی، ضریب جینی در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی بالای 0.50 بود به‌طوری‌که این ضریب در سال 1354 به رقم بی‌سابقه 0.50200 رسید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هر چند نوساناتی در ضریب جینی داشته‌ایم، اما روند بلندمدت این ضریب نزولی بوده و در سال 1390 به 0.37500 کاهش یافته است.

شاخص دیگر در بررسی توزیع عادلانه درآمد، بررسی سهم درآمد 10 درصد ثروتمندترین افراد کشور به 10 درصد فقیرترین مردم است که این شاخص در سال 1354، رقم بی‌سابقه 33.8 برابر را ثبت کرده بود، یعنی ثروتمندترین دهک کشور 33.8 برابر فقیرترین دهک درآمد داشته‌اند. این در حالی است که در سال 1390 این رقم به 12.2 برابر رسید.

مقایسه عدالت اجتماعی در ایران و برخی کشورهای پیشرفته

بر اساس گزارش توسعه انسانی که توسط سازمان ملل اعلام شده شکاف درآمدی در برخی از کشورهای صنعتی و توسعه یافته بیشتر از ایران و یا تقریبا در سطح ایران است. از جمله این کشورها آمریکاست که شکاف درآمدی بیشتری از ایران دارد. ضریب جینی آمریکا 41.1 اعلام شده است. انگلیس نیز با ضریب جینی 38 نزدیک ایران قرار دارد.

برخی دیگر از کشورها که شکاف درآمدی بیشتری نسبت به ایران دارند عبارتند از: روسیه با ضریب جینی 39.7، برزیل با ضریب جینی 52.7، ترکیه با ضریب جینی 40،‌ و آرژانتین با ضریب جینی 43.6.

در سال 1979 (سال وقوع انقلاب اسلامی در ایران) ضریب جینی ترکیه 40 بود. این عدد در این مدت نوساناتی خیلی کمی داشته و در آخرین بار در سال 2015 نیز همان 40 بوده است. یعنی در این مدت تغییری صورت نگرفته است.

در سال 1979 ضریب جینی ژاپن، 33.9 بود، که این عدد در سال های گذشته تغییری زیادی نکرده به طوری که در سال 2008، به 32.1 رسیده است. در کره جنوبی در سال 1997 ضریب جینی 33 بوده که این عدد در سال 2012 به 31.6 رسیده است.  

اما همانطور گه گفته شد در ایران در سال های منتهی به انقلاب اسلامی ضریب جینی حتی به بالاتر از 50 هم رسیده بود، که این عدد در سال های اخیر به 38 رسیده است.

کشورهای همراه با آمریکا به کجا رسیدند؟

از سوی دیگر مقایسه وضعیت کشوری چون جمهوری اسلامی ایران که طی چهار دهه اخیر تمام قد مقابل آمریکا ایستادگی کرده با برخی کشورهایی که از جهات مختلف شرایط مشابه ایران داشته اند اما در سیاست خارجی در همگرایی کامل با آمریکا بوده‌اند خلاف این القای جریان غربگرا را نشان می‌دهد.

به عنوان نمونه مصر کشوری است که از نظر جمعیتی و جغرافیایی شباهت‌های زیادی با ایران دارد با این تفاوت که ایران بعد از انقلاب اسلامی در تقابل تمام عیار با آمریکا و اسرائیل قرار داشته ولی مصر کشوری بود که بیشترین همگرایی را با آمریکا و رژیم صهیونیستی داشت.

شاخص «توسعه انسانی» شاخصی ترکیبی برای سنجش موفقیت در هر کشور بر اساس سه معیار پایه، «سطح زندگی مناسب»، «زندگی طولانی و سالم»، «دسترسی به دانش و معرفت» است.

بر اساس گزارش سایتِ «برنامه توسعۀ سازمان ملل متحد» (UNDP)، ایران با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 742/0، رتبه 76ام را در سال2012 دارد، اما خوب است بدانید که مصر با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 622/0، رتبۀ 112ام (پایین‌تر از جامائیکا، فیجی و مالدیو) را در بین 186 کشور در سال2012 دارا است.

این در حالی است که در سال 1980 (یعنی سال اول انقلاب) این شاخص برای ایران 434/0 و برای مصر 407/0 بوده است. یعنی ایران در سال 1980 تنها 027/0 از مصر پیشی داشته، لیکن فاصلۀ ایران از مصر در سال 2012، به 120/0 افزایش یافته و ایران با فاصلۀ زیادی از مصر پیشی گرفته است. به عبارت دیگر ایران، طی سال‌‍‌های 1980 تا 2012، فاصلۀ اندک خود با مصر در سال 1980 را به 4/4 برابر (از027 /0 به 120/.) بیشتر در سال 2012 افزایش داده است.

در حالی که مطابق با گزارش پایگاه علم سنجی و استنادی اسکوپوس، ایران در سال 2013 به جایگاه 15اُمِ تولید علم جهان صعود کرده است، اما در بین 30 کشور نخست نامی از مصر وجود ندارد. افزون بر این در بین 30 کشور نخست در نظام استنادی آی اِس آی، نیز به جز ایران و ترکیه، نه فقط نامی از مصر نیست بلکه نام هیچ کشوری از کشورهای اسلامی نیز مشاهده نمی‌شود.

در همان گزارشی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ایران را هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان در سال 2012 معرفی کرده است، مصر در رتبۀ بیست و هفتم قرار دارد.

این مقایسه منحصر به کشور مصر نیست، بلکه در یک دامنه وسیع‌تر برای مقایسه، بسیاری از کشورهای آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا که از دهه 50 و 60 با رویکردی کاملا متفاوت با جمهوری‌اسلامی مسیر توسعه یافتگی را دنبال کرده‌اند و در مدار کشورهای غربی قرار گرفتند را می‌توان به‌عنوان نمونه بیان کرد که به جز چند کشور که به طور نسبی موفقیت‌هایی در توسعه یافتگی کسب کرده‌اند، اکثریت کشورهای دنیا جزء توسعه نیافته‌ها و جهان سوم و چهارم و پنجم قلمداد می‌شوند.

تجربه دولت کنونی ایران

این در حالی است که نگاهی به عملکرد دولت‌ها و دستگاه‌های داخلی کشور خودمان در حال حاضر نیز میزان موفقیت گفتمان مقاومت و گفتمان تسلیم مقابل غرب را نشان می‌دهد.

دولت کنونی که در هفتمین سال عمر خود قرار دارد طی شش سال گذشته همه انرژی خود را جهت مذاکره و توافق با آمریکا و غرب گذاشت و ادعا کرد با انعقاد توافق می‌توان مشکلات اقتصادی کشور را حل کرد اما ماحصل سال‌ها مذاکره با غرب وضعیتی است که امروز در کشور شاهد هستیم.

این در حالی است که در همین مدت در مقابل تجاوز داعش به منطقه، رویکرد مقاومت توانست بر این گروه تروریستی غلبه کند و کار به جایی رسید که حتی دشمنان جمهوری اسلامی نیز بر نفوذ ایران در منطقه و نقش آفرینی موثر در مناسبات اعتراف کردند.

انتهای پیام/




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.