همیشه به چیزهای مثبت فکرمیکردم/ منتظر رتبه تک رقمی بودم/امیدوارم روزی چشمان مردم به روی حقیقت هنر باز شود
به گزارش یزد رسا به نقل از اردکان گویا، آرزو دهستانی رتبه 11 هنر را به خود اختصاص داده است . بر آن شدیم تا با خانم دهستانی یکی از دانش آموزان موفق اردکانی در کنکور سال 93 به گفتگو بنشینیم.
از روز کنکور بگویید، چه احساسی داشتید؟
بسیار سر حال و پرانرژی بودم .اصلا استرس نداشتم چون اطمینان داشتم؛ اول به خدا و بعد به خودم.
اگر موافق هستی ابتدا برویم سراغ درصدها؟
ادبیات فارسی 52%
زبان عربی 36%
معارف اسلامی 57%
زبان خارجی 80%
چه شد که به سراغ هنر آمدید؟ یک اتفاق بود یا یک پروسه؟
همیشه به هنر علاقه داشتم .زمان انتخاب رشته که رسید بین گرافیک و تجربی مردد بودم .اول تصمیم گرفتم تجربی بخوانم و بعد دانشگاه هنر را انتخاب کنم .به مدت یک هفته در رشته تجربی بودم اما نهایتا تصمیم خودم رو گرفتم و تغییر رشته دادم ورشته گرافیک را انتخاب کردم .
شما ناب ترین هنر را چه می دانید؟
هنر ذاتا منحصر به فرد هست اما ناب ترین آن به نظر من" زیبا زندگی کردن" هست
در رشته های دیگر برای انتخاب رشته سنت خاصی است که نخبگان کنکور رشته های خاصی انتخاب می کنند آیا در هنر اینگونه است؟
با الطبع نخبگان هر رشته میتوانند رشته های دانشگاهی ایده آل رشته خود را انتخاب کنند اما در هنر علاوه بر رتبه و توانایی؛ روحیه هنرمند بسیار در انتخاب رشته نقش دارد.
آدمهایی که به صورت جدی به کنکور هنر فکر میکنند با دو مسیر هنرستان و دبیرستان روبرو هستند؛ به نفعشان است کدام یک را انتخاب کنند؟
کسی که واقعا خود و هدفش را شناخته می داند که هنرستان بهترین گزینه هست.البته باید بیشتر تلاش کند چون در هنرستان علاوه بر کار عملی باید تئوری هم بخواند.(هنر برخلاف اعتقاد اغلب مردم اصلا رشته ی راحتی نیست البته برای کسی که واقعا قصد موفق شدن در رشته هنر را دارد.)
حدس می زنید چه دانشگاهی قبول شوید؟
در یکی از دانشگاه های هنر تهران
از چه زمانی شروع به درس خواندن برای کنکور کردید؟
تابستان سال سوم برای کنکور کاردانی شروع کردم اما از اول مهرسال پیش دانشگاهی به طور جدی درس می خواندم.
روزانه چند ساعت مطالعه می کردید؟
به طور متوسط بین 9 الی 12 ساعت
هر وقت خسته می شدید به چه چیز پناه می بردید؟
به خدا و افکار خوب .همیشه به چیزهای مثبت فکر میکردم و اجازه نمی دادم خستگی و برخی حوادث مرا از هدفم دور کند.(البته من همه ی تفریحات خود را قطع نکرده بودم.مثلا در دوران کنکور2روز درهفته به کلاس زبان می رفتم و باتوجه به علاقه ای که به زبان دارم این برای من یک استراحت ذهنی به حساب می آمد . )
پاشنه آشیل موفقیت شما چه بود که اگر آن را نداشتید موفق نمی شدید؟
اول توکل به خدا و بعد خانواده ام .من تمام زندگی و تمام موفقیت های به دست آورده ام را مدیون خانواده ام میدانم .
خاطره شیرینی از ایامی که برای کنکور آماده می شدی داری؟
خاطرات شیرین بسیاری دارم. اینکه یک بار در آزمون میدیا در استان اول شدم یکی از آنها است.
خاطره تلخ؟
معلومه که داشتم ولی بهتره از چیزای خوب صحبت کنیم.
کلاس کنکور هم شرکت می کردید؟
خیر
نحوه مطالعه شما چگونه بود؟
اولویت اول را به دروس پیش دانشگاهی داده بودم . سعی میکردم درس های هر روز را همان روز مطالعه کنم .و بقیه وقتم را به مطا لعه منابع آزاد و تست و کتاب های سال های قبل اختصاص می دادم .
چه پیشنهادی به کسانی دارید که می خواهند امسال کنکوری شوند؟
تنها باور داشته باشند که هر کس به اندازه تلاشش نتیجه می گیرد و بدانند که استرس و منفی گرایی مهم ترین عامل های شکست هستند.
شب کنکور چه احساسی داشتید؟
خیلی آرام و عادی بودم . با خانواده ام رفتیم امام زاده نزدیک شهر.فقط به این فکر می کردم که فردا روزی هست که من نتیجه تمام تلاشم رو می گیرم.
بعد از کنکور چطور؟
بعد از کنکور احساس میکردم یک بار بزرگ از دوشم برداشته شده و بسیار از کنکورم راضی بودم.
کی رتبه ات را دیدی؟
ساعت 6:30 صبح یک شنبه 12مرداد.(البته من خودم رفته بودم اردوی شهر کرد با دوستانم و رتبه م رو مادرم بهم خبرداد.)
چه حسی داشتی؟
لحظه ای که رتبه ام را از پشت تلفن شنیدم انگار دنیا را به من دادند اما این خوش حالی به خاطر رتبه ام نبود بلکه بخاطر این بود که توانسته بودم بخشی از زحمات پدر و مادرم را با این موفقیت جبران کنم.
در خانواده چه کسی از همه خوشحال تر بود؟
من پیش خانواده ام نبودم اما از اشک های شوق مادرم پشت تلفن و صدای رضایتمندی پدرم میشد فهمید که چقدر خوشحال هستند اما کلا همه ی فامیل خوش حال بودند و زنگ می زدند و تبریک می گفتند.
نقش خانواده ،بخصوص پدر و مادرتان در موفقیت شما چقدر بود؟
همانطور که گفتم آنها من تمام زندگی خود را مدیون آنها میدانم خانواده ام محیط آرام خانه را برای درس خواندن من فراهم کردند و این نقش مهمی در تمرکزمن روی درس خواندنم داشت.
البته از خواهر کوچکم هم به طور خاص متشکرم چون با وجود سن کمی که دارد بسیار مراعات حال من را کرد.
انتظار داشتی چنین رتبه ای را کسب کنی؟
راستش من منتظر رتبه تک رقمی بودم اما به هر حال راضی ام.
رتبه ات را به چه کسی اهدا می کنی؟
به تمام کسانی که برای موفقیت من زحمت کشیدند و دعا کردند به خصوص پدر و مادرم .
کادر مدرسه تان در این موفقیت نقشی دارند؟
البته ؛ آنها هم به نوبه خود در امیدواری من به پیروزی نقش مهمی داشتند.
چه توصیه ای به دانش آموزان دارید؟
درس بخوانند نه برای به دست آوردن نمره و رتبه ی خوب بلکه برای یاد گرفتن.
جو مدرسه تان برای درس خواندن چگونه بود؟
در کلاس ما تا حدودی جو رقابتی بود و این رقابت باعث تشویق من به تلاش بیشتر میشد.
در صورت پذیرفته شدن در دانشگاه راه دور دلت برای خانواده تنگ می شود؟
مسلم است که دلم تنگ می شود اما برای پیشرفت و رسیدن به هدف باید سختی ها را تحمل کرد.
تا کجا می خواهی ادامه تحصیل بدهی؟
تا هرکجا که عمرم اجازه دهد.
موفقیت به نظرت چه رنگی است؟
شنگرف
حرف آخر:
حرف آخرم رو به کسانی است که رشته های هنری را سهل و آسان می پندارند و برای هنر ارزش چندانی قائل نیستند.
به گفته ی پیکاسو :هنر دروغی است که چشمانمان را به روی حقیقت باز می کند.
امیدوارم روزی چشمان این مردم هم به روی حقیقت هنر باز شود .