هنر انقلاب،هنر عاشقانه نگریستن است/ هرگزنمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
یزد رسا به نقل ازیزد هنر؛ عالیه مهرابی از شاعران برجسته استان به مناسبت هفته هنر انقلاب یادداشتی را به رشته تحریر در آورد که متن یادداشت به شرح زیر می باشد:
شیدایی، تبسم شیرین شاخه هایی است که خنکای سایه سار امن خویش را به جان های تشنه تعارف می کنند، درختانی ریشه دار که در طلب چشمه های زلال معرفت، ریشه دوانده اند و آوازه ی بلندای طبعشان سر به فلک کشیده است و هرچه درخت ریشه دارتر، سایه اش رساتر و میوه هایش نوبرانه تر، نه آن را از تند باد حوادث هراسی هست و نه از بوران و برف روزمرگی، درختانی که طبع بلندی دارند در برابر طوفان سرخم نمی کنند:
رونق عهد شباب است دگر بستان را می رسد مژده ی گل، بلبل خوش الحان را
و این درخت ایستاده و نستوه، درخت هنر انقلاب است که در زمین حاصلخیز حقیقت ریشه می دواند و از چشمه های زلال معرفت ، جرعه جرعه آب می نوشد وبا اندیشه ی به آسمان رسیدن ، بهار زیبایی ها را بر شاخه های خویش می آفریند تا سررسید روزهای ایران اسلامی را سرشار از نفحات ذوق و هنر اسلامی و انقلابی نمایند، درختی که ریشه در حماسه ی کربلا دارد و سر در آسمان انتظار:
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
آری! زمین حاصلخیزی که با خون شهید «آوینی» ها معطر شده است و در رگهایش، نبض هزاران شهید می تپد، باید نخل هایی چنین پر ثمر در دامانش قد بکشند که شهد خوشه های هنرش را به تشنگان معرفت و عشق و هنر تعارف نماید:
می شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی بر سرم سایه ی آن سرو سهی بالا بود
هنر انقلاب، هنر عاشقانه نگریستن است، هنر ایستادگی و مقاومت، هنر پایداری و سربلندی، هنری برخاسته از فطرت الهی و هنرمند انقلابی، پروانه ای است که بالهایش در آتش عشق و اشتیاق میسوزد تا حقیقت سوختن را به زیبایی روایت کند:
آتش آن نیست که از شعله ی او خندد شمع آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
آری باید سوخت تا سوختن را روایت کرد، باید بیکرانه بود تا راز آسمان را به تصویر کشید، آری به وسعت دل هنرمند، فرق است از هنر تا هنر:
نه هرکه چهره بر افروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند
هنر انقلاب، هنر شیدایی است و شیدایی چیست: جز تبسم عاشقانه ی قلم مویی که تصویری از پرواز سینه سرخان را بر بوم سپید هنر به تجلی میکشد و شیدایی چیست: جزنبض کلمات در رگهای قلم شاعرانی که حقیقت عشق را به روایت می نشینند.
شیدایی، حقیقت سربندی است که رازش را از دل یک نگاتیو سوخته بیرون می کشند و تصویر آخرین لبخند شهیدی است که در قاب یک تصویر، جاودانه میشود.شیدایی، سماع قلم خوشنویسی است که با جوهر عشق، نستعلیق معرفت را و حقیقت را خط می نویسد و کلمات را بر نوک قلم خویش به معراج میبرد.
هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما
آری هنر شیدایی، هنری است که خاک را به افلاک می رساند و هنری که امروز، نستوه و سربلند ایستاده است تا مبادا طوفان جنگ نرم، ساقه ی ایمان این سرزمین را خم کند. نخلی سربلند که با سربند «یا مهدی» در سنگر این انقلاب، حماسه می سازد و حماسه ای به وسعت یک قاب عکس، یک بیت حماسه ی شورانگیزو یک سکانس بی نهایت از عشق.
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق هرکه عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
سخنی از شهید آوینی سید شهیدان اهل قلم:هنر، شیدایی حقیقت است همراه با قدرت بیان آن شیدایی، و هنرمند کسی است که علاوه بر شیدایی حق، قدرت بیان آن را نیز از خداوند متعال گرفته است.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
انتهای پیام/ع