پاره شدن برگه امتحانیم، عزمم را برای ورود به حوزه علمیه جدی کرد/ طلبه نمایی که قصد ترور آیت الله صدوقی را داشت
به گزارش یزدرسا؛ شیخ حسن جعفری که در دوران پیروزی انقلاب اسلامی نوجوانی 15 ساله بود در گفتگو با خبرنگار یزد آوا، گفت: با توجه به اقتضائات سنی خبرهایی از قم داشتم و آنها را در دبیرستان منعکس می کردم و برای یکی از معلمانم نیز تعریف میکردم که با اشتیاق به آنها گوش میداد و برایش جالب بود ولی با وجود یک همکلاسی که شنیده بودم پدرش ساواکی است سعی می کردیم صحبتهای ما به گوش او نرسد.
وی ادامه داد: مسئوین مدرسه دوست نداشتند که امثال ما که اسباب دردسر برایشان هستند در مدرسه باشند، مدیر مدرسه ما به ظاهر فرد متدینی بود و در ایام ماه مبارک رمضان جلسات دوره خوانی قرآن کریم برگزار میکرد ، با این حال ما را تهدید کرد که با ساواک تماس میگیرد و در نهایت با برخوردی که با معاون مدرسه در جلسه امتحان داشتم و برگه امتحان من را پاره کرد تصمیم گرفتم که به حوزه علمیه بروم.
این مبارز انقلابی افزود: حوزه علمیه یا مدرسه خان شامل سه فضا است، فضای اول که از بازار پنجعلی وارد میشود به عنوان مدرسه اول و فضای میانی و بعد از فضای میانی، فضایی که منتهی به خیابان قیام میشود که حجره ما در این فضای سوم قرار گرفته بود. این حجره معمولا پاتوق افراد انقلاب بود و حتی چریکهای فدایی هم به این حجره می امدند .
جعفری ادامه داد: حوزه فضای مذهبی بود و تنها نقطه اشتراک ما با افرادی که در این حجره رفت و آمد داشتند مبارزه بود نه اینکه عضو تشکیلاتی اینها باشیم و با آنها رفت کنیم و درواقع حجره ما حکم باشگاهی بود که از طیفهای مختلف و طلبههایی از قم اطلاعیه های امام را می آوردند و درآنجا رفت و آمد داشتند.
این روحانی ادامه داد: داخل حجره از پنجه بکس، چاقو و نارنجکهای دست ساز، کالیبر 22 و انواع اسلحهها وجود داشت و معمولا ما مسلح به بیرون رفت و آمد میکردیم ولی با توجه به سن و سالی که داشتم و به این دلیل که دوره ندیده بودم هیچ موقع در عملیات مسلحانه شرکت نکردم ولی در نظر داشتیم یکی از پلیسهای هتاک طاغوت را به قتل برسانم که با دوستم در این مورد صحبت کردم ولی از آن موقع دیگر وی را ندیدم و بعدا این پلیس اعدام شد.
وی افزود: انفجاراتی در یزد اتفاق افتاد، یحیی زاده از عناصر ساواک تیر خورد و با توجه به آسیبی که نخاعش وارد شد، تا پایان عمر قطع نخاع بود. ما اطلاعیه های امام را تا میزدیم تا از نظر حجم کوچکتر شود و در راهپیمایی ها و مراسمهایی که برپا میشد پخش میکردیم.
جعفری گفت: از بام مدرسه خان بام به بام به میدان شهدا راه داشت و زمانی که نیروهای طاغوت جمع میشدند و به نوعی مانع تجمع مردم میشدند بردارانم که در حوزه درس می خواند و مجموعه ای که در حجره رفت و آمد داشتند سلاح های دست ساز به سمت نیروهای طاغوت پرتاب میکردند .
وی با اشاره به اقدامات منافقین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد: با توجه به سابقهای که حجره ما در مبارزات انقلابی داشت، یکی از عناصر منافقین به نام علی مغاری که بعدا متوجه شدیم قصد ترور آیت الله صدوقی را داشته است، با طلبهها ارتباط قوی برقرا میکرد تا بتواند به خانه آیت الله صدوقی(ره) رفت و آمد داشته باشد و خود را آدمی معتقد و متشرع نشان میداد که بعدا دلایلی از جمله اسلحهای که به همراه داشت نشان داد که قصد ترور آیت الله صدوقی(ره) را داشته است و این فرد برای رسیدن به هدف خود حتی حاضر به خودفروشی نیز بود.
انتهای پیام/