چرا ادعای روحانی پیرامون آزادی باورپذیر نیست؟ کارگردان فیلم تبلیغاتی روحانی پاسخ میدهد!
یزدرسا؛ نگاهی به شعارها و مواضع حسن روحانی در هفتههای اخیر نشان میدهد که سیاست اصلی تبلیغاتی وی مانور بر روی مسئله آزادی و ارائه تصویری مردمی و طرفدار آزادی از خود است. این چیزی است که هم در سخنرانی وی در وزارت کشور بعد از نام نویسی برای انتخابات مشهود بود و هم در مواضع بعدی او. به طوری که شب گذشته نیز روحانی در برنامه گفت وگوی ویژه خبری سعی کرد با اتهام و تهمت وارد کردن به رقبای خود، از آن ها چهره ای خشن ارائه دهد و خود را طرفدار آزادی و مردم معرفی کند.
اما چالش اساسی روحانی با این مسئله جایی است که عملکرد او به ویژه در چهار سال اخیر، دقیقا برخلاف این ادعای وی است. سبک برخورد روحانی و دولت مردان با مردم و منتقدین در چهار سال اخیر به گونه ای بوده که برای مردم باورپذیر نیست که او چهره ای مردمی و طرفدار آزادی باشد. به عنوان مثال روحانی بارها منتقدان خود را با عناوین اهانت آمیز و تند خطاب کرده و القابی چون بی شناسنامه، بی سواد، بزدل، ترسو، افراطی و... به آن ها داده است. این در حالی است که برخورد دولت روحانی با رسانه های مستقل و منتقد در چهار سال اخیر نیز به گونه ای نبوده که بتوان قبول کرد که حسن روحانی طرفدار آزادی است. به طوری که برخی روزنامه ها و نشریات منتقد دولت، در طول چهار سال، چهار بار توقیف شده اند.
دم زدن روحانی از آزادی بیشتر شبیه لطیفه می ماند، چرا که چند ماه قبل همین دولت از تشکل های دانشجویی دانشگاه بین المللی قزوین به خاطر استفاده از علامت تعجب های مکرر و به کار بردن وایژه دولت چهار ساله شکایت کرده بود! یقینا دولتی که همراهان آن در روز کارگر، کارگران را مزدور می خوانند و آن ها را تهدید به خرد کردن دهانشان می کنند؛ نمی تواند دم از آزادی بزند.
لذا تلاش های روحانی برای قالب کردن خود به عنوان کاندیدای مردمی و حامی آزادی، بیش از آنکه با واقعیت نسبتی داشته باشد؛ نوعی تصویرسازی و فیلم بازی کردن است. تصویرسازی که کارگردان فیلم تبلغیاتی روحانی در سال 92، همین چند روز قبل به آن اعتراف کرد. حسن دهباشی در این رابطه می گوید: «هیچ کس تصور نمیکرد آقای روحانی رئیسجمهور شود بنابراین کسی اطراف او نبود چون کسی احتمال نمیداد رئیسجمهور شود لذا من رئیس تبلیغات شدم؛ چون کسی طمع در این نداشت که با آقای روحانی عکس یادگاری داشته باشد چون تصور نمیکرد اقبالی داشته باشد.»
وی در رابطه با این که متنهای سخنرانی روحانی را در سال 92 مینوشته، نیز میگوید: 27-28 جمله طراحی شده بود که قرار بود آقای روحانی بگوید. مثلاً جمله «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد هم چرخ زندگی مردم» را من طراحی کرده بودم و میخواستیم به هر صورت که شده آقای روحانی بگوید.
دهباشی پیرامون مطالبی که حسن روحانی در فیلمی که در ماشین نشسته و جملاتی راجع به جامعه میگوید، نیز نکات قابل تأملی بیان داشته است. وی میگوید روحانی پیشنهاد من در این زمینه را قبول کرد، ابتدا میخواستیم خودش پشت فرمان بنشیند ولی گفت که خیلی وقت است پشت فرمان ننشسته لذا من پشت فرمان نشستم.
دهباشی درباره این جمله روحانی در آن فیلم که میگفت: «من سالهاست که وقتی بین منزل و اداره تردد میکنم و مردم را میبینم و چهرهها را مطالعه میکنم میبینم چقدر گرفته و چقدر عبوس است و خنده در چهرهها نیست»؛ تأکید میکند که این جمله هم متعلق به روحانی و واقعی نبوده بلکه این جمله را خود دهباشی به او یاد داده است تا بگوید!