چه عرض کنم؟!
به گزارش یزد رسا به نقل از طنین ایران، حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور در همایش سراسری فرمانداران که در تالار وزارت کشور برگزار شد، گفت....
گفت: اعمال و رفتار همه ما به عنوان اعمال و رفتار نظام تلقی میشود.
گفتم: پس باید بیش از پیش بکوشید تا اعمال و رفتارتان در جهت تقویت نظام اسلامی باشد؛ نه اینکه خدای ناکرده، دلسردی عدهای را از نظام موجب شود.
گفت: مردم تفاوت زیادی بین این و آن قائل نیستند.
گفتم: بستگی دارد رویکرد «این» و «آن» چه باشد. به هر میزان، گفتار و کردارشان در مسیر خدمترسانی صادقانه و دفاع از آرمانهای دینی و ملی مردم باشد، بیشتر مورد علاقه و حمایت قاطبه ملت خواهند بود.
گفت: هر کس در هر سمتی، مخصوصا در سمت مجری عالی در کشور حضور دارد، عمل، رفتار، نگاه، برخورد و تعامل او را به عنوان نمونهای از برخورد و تعامل نظام و مردم تلقی میکنند. به همین دلیل اعمال و رفتار ما اهمیت خاص دارد.
گفتم: حرف حساب جواب ندارد. به همین دلیل باید بکوشیم همیشه بخصوص هنگامی که مسئولیتمان سنگینتر و جایگاهمان بالاتر است، مراقب گفتار و رفتارمان باشیم و خدای ناکرده تعابیر ناشایستی از ما صادر نشود. اما به راستی برخی تعابیر ناصواب صادره شده از رئیس جمهور محترم که حتی واکنش مراجع را هم به دنبال داشته، چه نسبتی با این سخنان دارد؟
گفت: دولت به عنوان نماینده مردم در یک انتخابات رقابتی پرشور در خرداد 92 این بار مسئولیت را بر دوش گرفت.
گفتم: اگرچه جناب روحانی با آرایی لرزان به ریاستجمهوری رسید، اما همه امیدواریم که ایشان بتواند به طیبخاطر به شعارها و وعدههای دادهشده در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری پایبند باشد و مردم هم تحقق شعارها در عرصه عمل را شاهد باشند.
گفت: قدرتی که در اختیار دستگاه اجرایی قرار دارد، یک امانت است.
گفتم: و انتظار مردم از متصدیان دستگاه اجرایی این است که امانتداران خوبی باشند؛ بهگونهای که از حقوق آنان در عرصههای گوناگون داخلی و خارجی و در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و ... پاسداری کنند.
گفت: مردم در انتخابات گفتند که انتظار ما از شما آن است که اخلاق، راستگویی و امانتداری مدنظرتان باشد.
گفتم: پس احتمالا تایید میشود که استفاده از برخی تعابیر تند در قبال منتقدان و مخالفان، دور از انتظار اخلاقمداری بوده است. همین گونه است افزایش ناگهانی قیمت سوخت علیرغم قول قبلی سخنگوی محترم دولت در اواخر سال گذشته مبنی بر افزایش نیافتن قیمت سوخت.
گفت: همه شما این صدا را از مردم در انتخابات شنیدید که گفتند از اختلافات و دعواها خسته شدهایم.
گفتم: البته. مردم نه فقط در سال 92، بلکه همیشه مخالف دعواهای مورداشاره هستند. اما چرا علیرغم سپریشدن قریب به دوسال از آغاز به کار دولت محترم، برخی مسئولان اجرایی هنوز هم توپ را به زمین دولت سابق میاندازند؟ راستی چه کسی بود که سال گذشته با وجود گذشت چندین ماه از شروع به کار دولت، هر از گاهی سخن از گذشته به میان میآورد و گاهی از «آواربرداری» ویرانههای سابق سخن میگفت؟
گفت: از مردم در انتخابات شنیدید که گفتند ما ملت صلح و آشتی هستیم و میخواهیم با جهان تعامل سازنده داشته باشیم.
گفتم: البته مراد ملت، صلح و آشتی همراه با حفظ عزت و احترام بود و منظورشان از تعامل سازنده با جهان، عقبنشینی یکجانبه نبود.
گفت: در تمام سخنرانیها آنگاه که سخن از آشتی صلح و تعامل، رونق اقتصادی، نجات اقتصادی، احیای اخلاق و تعامل سازنده با جهان مطرح میشد، مردم با فریاد بلند آن را تایید میکردند.
گفتم: اینها شعارهای کلی است و کسی با آن مخالفتی ندارد؛ مهم، چگونگی تحقق این شعارها و تعیین مصادیق آن است. طبیعی است اگر تعامل سازنده به انفعال و کوتاهآمدن از حقوق مسلّم تغییر یابد، مردم آن را تایید نمیکنند.
گفت: این دولت شعارش دولت فراجناحی است.
گفتم: آيا دولت در تحقق این شعار موفق بوده است؟ برکناری همه استانداران و اکثر قاطع فرمانداران دولت قبلی، چه نسبتی با شعار فراجناحی دارد؟ آیا هیچیک از استانداران دولت دهم، شایستگی و توانمندی لازم برای باقی ماندن در مسئولیت خود را نداشتند؟!
گفت: مردم با ما خویشاوندی نداشتند، مردم به دلایل واهی به ما رای ندادند، بلکه با دقت رای دادند، انتخاباتی شگفتانگیز که آراء را ما در تهران، مرکز استان، شهر، روستا و حتی روستای کوچک پشت کوه همه را مشابه میدیدیم و این یک پیام عمومی از سوی کل ملت ایران بود.
گفتم: مردم اصولا با هیچمسئولی خویشاوندی ندارند و به هرکس که بتواند دین و دنیای آنان را در چارچوب ارزشهای دینی و ملی و رهنمودهای امام(ره) و رهبری تامین کند، علاقه دارند و حمایت میکنند. شعار شما مبنی بر امکان حفظ حقوق هستهای همراه با رونق اقتصادی و کاهش مشکلات معیشتی جامعه برای عدهای دلنشین بود و از همین رو اندکی بیش از 50درصد به شما رای دادند. اما اینکه دولت در این مدت تا چه حد توانسته است به شعارهای خود و انتظارات ملت جامه عمل بپوشاند، نکتهای است که قضاوت درباره آن چندان دشوار نیست.
گفت: اگر عدهای آزادانه و به راحتی بدون لکنت زبان از دولت انتقاد میکنند به معنای راه صحیح دولت است. به دولت اعتماد کردهاند که این دولت به وعده اش عمل کرده که انتقادپذیر است.
گفتم: چه عرض کنم!
گفت: تلاش دولت در طول 21 ماه گذشته بر این بوده که ما نسبت به وعدههایمان به مردم عامل باشیم و به آنها عمل کنیم.
گفتم: یکی از وعدهها تدبیر و کار کارشناسی بود. حال از باب نمونه، آيا شیوه توزیع سبد کالا در سال 92 که اسباب زباندرازی رسانههای خارجی و دشمنان ملت را فراهم کرد، تداعیگر تدبیر دولت بود؟!
گفت: ما به مردم وعده داده بودیم که در زمینه زندگی و اقتصاد، آرامش و ثباتی را حاکم کنیم. به مردم گفتیم دولتی خواهیم بود که اگر برای خرید جنسی به مغازهای مراجعه کردی 8 صبح آن با 9 صبح تفاوتی نداشته باشد، صبح و عصرش فرقی نکند، بین امروز و فردایش فرقی نباشد. به مردم وعده دادیم که اقتصادی را بسازیم که نوسانش همپای نوسان معقول اقتصاد جهانی باشد.
گفتم: آیا آرامش و ثبات اقتصادی به قیمت رکود واحدهای تولیدی، پذیرفتنی است؟ افزایش چشمگیر حق اشتراک آب و برق و نیز افزایش ناگهانی قیمت نان و سوخت و ... چه نسبتی با شعار فوق دارد؟
گفت: چه جور میخواهیم دنیای اسلام را به الگوی جمهوری اسلامی دعوت کنیم، مگر قرار نیست این الگو را الگوی مستضعفان جهان قرار دهیم؟
گفتم: یکی از لوازم توفیق در این راه، پایبندی عملی مسئولان ارشد به سادهزیستی و سلامت اقتصادی است. اعلام لیست اموال رئیسجمهور به مردم که در دولت گذشته انجام شد، گام مناسبی در این مسیر بود که متاسفانه در دولت یازدهم آن حرکت پسندیده، استمرار نیافت.
گفت: نکند به خاطر انتخابات دین و آخرتمان را بفروشیم تا اینکه یک آقایی وکیل شود و یا کارهای شود.
گفتم: خدا کند همه بخصوص مسئولان دولتی که امکانات و اختیارات بیشتری دارند، این سخن را بشنوند.