چه کسی اصلاحطلبان را به بنبست انتخاباتی کشانده است؟
به گزارش یزدرسا، روز گذشته حسن رسولی رئیس ستاد انتخابات شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان که عالیترین نهاد این جریان برای ارائه فهرستهای انتخاباتی است اعلام کرد که در جلسهی پیشرو برای آمدن یا نیامدن در عرصه انتخابات و معرفی لیست تصمیمگیری میشود!
این گفته رسولی با اظهارات قبلی وی و محمدرضا عارف رئیس شورای سیاستگذاری در تعارض بود چراکه آنها از حضور صددرصدی اصلاحطلبان و قطعی بودن ارائه لیست سخن گفته بودند. بهانه اخیر اصلاحطلبان از نیامدن در انتخابات ردصلاحیت برخی ثبتنام کنندگان اصلاح طلب است.
اگرچه اصلاحطلبان وانمود میکنند که مشکل آنها، ردصلاحیتها و عملکرد شورای نگهبان است اما آنچه این جناح که تا روزهای گذشته بهشدت دنبال آمدن به عرصه بودند را به فکر فروبرده که در انتخابات لیستی معرفی کنند یا نه، انتقادات وسیعی است که به عملکرد آنها و همچنین کابینه مورد حمایت آنها وارد است. پایین آمدن محبوبیت شخصِ رئیسجمهور و همچنین افزایش مشکلات معیشتی و اقتصادی در دولت دوم روحانی موجب شده تا مردم با دیده تردید به برنامههای اصلاحطلبان نگاه کنند. تردیدی که حتی پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را فراگرفته است و افت محبوبیتی که دامان روحانی را گرفته به دیگر شخصیتهای موثر این جریان همچون رئیس دولت اصلاحات و ظریف هم سرایت کرده و دعوت عمومی آنها از حامیانشان برای رأی دادن تاثیر چندانی نخواهد داشت.
از سوی دیگر نظرسنجیهای صورت گرفته نشان میدهد پایگاه رای اصلاحطلبان نسبت به سایر گروههایی که در انتخابات شرکت دارند مانند مستقلین یا اصولگراها دستکم تا این لحظه پایینتر است و آنها حتی با تایید صلاحیت همه کاندیداهایشان باز هم برخلاف آنچه تبلیغ میکنند شانس پایینی برای پیروزی در انتخابات دارند.
2- ضمن آنکه درباره ردصلاحیتها نیز بررسیهای دقیقتر خلاف ادعاهای اصلاحطلبان را نشان میدهد و ردصلاحیتها به اندازهای نیست که آنها را ناتوان از معرفی کاندیدا کند. طبق اطلاعات بهدست آمده از 6800 نفری که تاکنون تایید صلاحیت شدهاند حدود 580 نفر اصلاحطلب قطعی هستند. همچنین از جمع 114 نفر اصلاحطلب «حزبی» که از حوزه انتخابیه تهران ثبتنام کرده بودند نزدیک 25 نفر تاییدصلاحیت شدند و با لحاظ کاندیداهای اصلاحطلب تایید شده غیرحزبی در تهران، دست اصلاحطلبان برای بستن فهرستی(بدون ائتلاف با اعتدالگراها یا اصولگرایان میانهرو) کاملاً باز است.
از سوی دیگر، طبق آخرین نظرسنجی مراکز معتبر افکارسنجی، در میان شاخصهای دیگر مانند اعتراض به وضعیت بد اقتصادی و مسائل دیگری که موجب میشود مصاحبهشوندگان اعلام کنند به آن دلیل در انتخابات شرکت نمیکنند، عملکرد شورای نگهبان آخرین رتبه را در تاثیر دارد. البته این بدان معنی نیست که عملکرد شورای نگهبان بدون نقص است و یا ایرادی نمیتوان به آن وارد کرد، بلکه این موضوع در جای خود قابل بررسی است؛ با این حال طبق نظرسنجیها مردم به آن میزانی که اصلاحطلبان تبلیغ میکنند، اینچنین متصور نیستند که عملکرد شورای نگهبان موجب شده مجلس کارآمدی یا مناسبی تشکیل نشود.
بلکه آنچه برای مردم جهت حضور در پای صندوقهای رای مهم است برنامهمحوری کاندیداها و همچنین عملکرد و سابقه گروههای سیاسی است که وضعیت اصلاحطلبان از این منظر بدتر جلوه میکند؛ بویژه آنکه مجلس و دولت فعلی به عنوان نمادهای ناکارآمدی در دست اصلاحطلبان و یا در ائتلاف و اتحاد کامل با اصلاحطلبان است.
این تجربه در گذشته نیز به اثبات رسیده است. برای مثال، در انتخابات سال 81 شوراهای شهر و روستا همه طیفهای فکری و سیاسی از اصلاحطلبان گرفته تا ملی-مذهبیها و نهضت آزادی نیز لیست داده بودند و به گفته علی تاجرنیا رئیس هیئت نظارت مجلس ششم تنها کاندیداهای وابسته به کومله و گروهک منافقین رد شده بودند! با اینحال میزان مشارکت در این دوره پایینترین رقم را نشان میداد و بهرغم حضور فهرستهای مختلفِ اصلاحطلب، لیست اصولگرایان پیروز میدان شد.
3- شرایط کنونی اصلاحطلبان را با یک پارادوکس و بنبست مواجه کرده است. اگر بخواهند در انتخابات شرکت کنند و لیست ارائه دهند، احتمال شکست آنها با توجه به نظرسنجیهابالاست و این مسئله آغاز درگیری های درون اصلاحطلبی میشود. از سوی دیگر اگر بخواهند در انتخابات شرکت نکنند، هم عرصه را به رقیب واگذار کردهند و هم موجب سرخوردگی حامیان خود میشوند که این هم به نوعی شکست تلقی میشود. همچنین احتمال شکسته شدن تحریم دستهجمعی وجود دارد. در انتخابات مجلس نهم که اکثر گروههای اصلاحطلب در انتخابات شرکت نکردند، احزابی همچون مردمسالاری، خانه کارگر و حزب اسلامی کار لیست داده و وارد عرصه شدند. بینتیجه ماندن جلسه دو شب قبل اصلاحطلبان نشان اشتیاق برخی احزاب برای شرکت در انتخابات و همچنین انسداد درونی این جریان است.
یادداشت دیروز محمدرضا تاجیک از تحلیلگران سیاسی مطرح جبهه اصلاحات نشان میدهد که اصلاحطلبان برنامهای برای آینده حضور خود در قدرت ندارند. تاجیک با بیان اینکه «حتی اگر اصلاحطلبان در تسابقهای بزرگ پیشاروی (مجلس و ریاستجمهوری و...) پیروز هم بشوند، از امکان و استعدادی بیش از دولت کنونی برای بهبود امور (داخلی و خارجی) برخوردار نیستند؛» پیشنهاد کرده است «عِرض خود نبرند و زحمت مردمان ندارند و عاقلانه چندی از دیار قدرت رخت بربندند...».
پیشنهاد اخیر تاجیک را پیشتر برخی اصلاحطبان مانند ملکیان و زیدآبادی مطرح کرده و از لزوم دورماندن این جریان از قدرت و بازنگری در رفتارهایشان سخن گفته بودند. آنچه موجب شده تا جریان اصلاحات این روزها اینگونه در بنبست گرفتار شود، پیوند دادن خود با دولت روحانی و تکرار رئیس دولت اصلاحات در سال 94 است. آنها برای حضور دوباره در قدرت بعد از حوادث سال 88، سرنوشت خود را با حجتالاسلام روحانی پیوند زدند و به حمایت یکپارچه از روحانی پرداختند. این گره خوردن سرنوشت اصلاحطلبان با روحانی در سال 96 تشدید شد و حالا که او با افت محبوبیت و کاهش پایگاه اجتماعی روبهرو شده و نتوانسته به وعدههای انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند، جریان اصلاحات نیز به تبع وی در سراشیبی سقوط است و مردم اوضاع بد اقتصادی را از چشم آنها میبینند.
منبع: تسنیم