ID : 21182190

کمیسیون فرهنگی مجلس و اقدامی که باید انقلابی باشد


یکی از مولفه‌هاي مهمی که كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي باید در بدو فعالیت خود به آن توجه کند؛ مردمي نگه‌داشتن و مردمي ماندن فرهنگ است.

صبح تفت؛ با گذشت بيش از 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي و با آغاز فعاليت دوره جديد مجلس شوراي اسلامي به نظر مي‌رسد نمايندگان اين نهاد به ويژه كميسيون فرهنگي، در تبعيت از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب بيش از همه بايد استقرار فرهنگ انقلابي را پيگيري كنند.

در شرايطي كه انقلابي بودن و انقلابي ماندن در ماه‌هاي اخير به يكي از كليدواژه‌هاي سخنراني‌هاي مقام معظم رهبري تبديل شده است و آن را در ديدارهاي مختلف با اقشار گوناگون براي اجرا در عرصه‌هاي مختلف از اقتصاد گرفته تا سياست و دين مطرح مي‌كنند، توجه به مولفه‌هاي انقلابي ماندن در زمينه فرهنگ كه اشتراكات و شباهت‌هاي فراواني با ساير عرصه‌ها دارد، از اهميت فراواني برخوردار است.

 

شکست در جهاد کبیر فرهنگی زمینه ساز دیگر شکست هاست

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در ديدارهاي خود از ايستادگي در برابر خواست‌هاي دشمن به عنوان جهاد كبير ياد كرده‌اند، اما اين جهاد در عرصه فرهنگ مولفه‌هاي خاص خود را دارد و به نوعي تضمين‌كننده جهاد كبير در ساير عرصه‌ها است، به گونه‌اي كه تهي شدن از انگيزه براي مقابله با دشمن در عرصه فرهنگ رقم مي‌خورد و اگر جمعيت و ملتي انگيزه ايستادگي در برابر خواست‌هاي دشمن را از دست بدهد، ديگر نه در عرصه اقتصاد، نه در عرصه سياست و نه در عرصه دين و اخلاق در برابر دشمن نخواهد ايستاد و تلاش‌ها در ساير عرصه‌ها براي بقا و حفظ اقتدار در مقابل جريان سلطه بي‌نتيجه خواهد بود.

 

بقای فرهنگ مردمی، تضمین شده است

از جمله مولفه‌هايي كه كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در آغاز فعاليت دور جديد خود بايد به آن توجه كند و در برخي موضع‌گيري‌هاي رهبر انقلاب نيز مورد اشاره قرار گرفته است،‌ مردمي نگه‌داشتن و مردمي ماندن فرهنگ است. اين موضوع از جهات مختلفي محل توجه است. نخست آن‌كه بقاي فرهنگ در اختيار مردم است و اين مردم هستند كه تعيين مي‌كنند كدام رفتار فرهنگي جاري و ساري باشد و كدام رفتار فرهنگي به فراموشي سپرده و نابود شود، از اين صرف بودجه‌هاي فرهنگي تا زماني توجيه‌پذير است كه بتواند رفتار مردم را تغيير دهد و مردم را با خود همراه سازد، كه اگر چنين شد فرهنگ مردمي به حيات خود ادامه مي‌دهد زيرا وقتي مردم فرهنگي را پذيرفتند ضامن بقاي اقتصادي آن نيز خواهند بود،‌ به بيان ديگر اقتصاد فرهنگ متعلق به مردم است و ضامن بقاي اقتصادي رفتارهاي فرهنگي مردم هستند. تامين بودجه‌هاي فعاليت‌هاي فرهنگي از سوي مردم علاوه بر ضمانت بقاي فرهنگ موجب نظارت مردمي نيز مي‌شود، چه اينكه مردم براي آن‌چه مستقيما پولي پرداخت كرده‌اند، دلسوزي بيشتري خواهند داشت و بر حيف و ميل نشدن پول خود بيشتر مصر خواهند بود.

گرچه نهادهاي حكومتي مي‌توانند با صرف بودجه به هدايت رفتارهاي فرهنگي كمك كنند، اما هرگز نبايد فراموش كرد كه فرهنگ متعلق به مردم است و ضمانت بقاي رفتارهاي فرهنگي پذيرش آن از سوي مردم است.

نمونه بارز رفتارهاي فرهنگي مردم،‌ رفتارهاي مذهبي است كه در مناسبت‌هاي مختلف مذهبي به چشم مي‌خورد. هزاران مراسم و جلسه ديني با بودجه مردم اداره مي‌شود. مسلما اگر قرار بود دولت يا حكومت هزينه اداره اين جلسات فرهنگي و مذهبي را تامين كند، وقتي درآمدهاي دولت با كاهش مواجه مي‌شود، اين جلسات نيز دچار ركود مي‌شد.

نمونه ديگر حضور مردم در فرهنگ، نقش مردم در اداره حوزه‌هاي علميه است. اداره شدن حوزه‌هاي علميه كه نقشي اساسي در فرهنگ مردم دارند، از محل وجوه شرعي ضامن حيات و بقاي حوزه‌هاي علميه است، زيرا كساني كه هزينه ساخت حوزه‌هاي علميه را پرداخت مي‌كنند، فرزند خود را نيز راهي حوزه مي‌كنند تا درس دين بخواند و به فرهنگ و دين خدمت كند، اما جايگزين شدن بودجه‌هاي دولتي به جاي كمك‌هاي مردمي نتيجه‌اي جز عقب‌رفت مردم و ايجاد ترديد در مردمي بودن حوزه‌هاي علميه ندارد و رونق را از حوزه‌هاي علميه مي‌گيرد. آن‌چه موجب شده است حوزه‌هاي علميه در دوران خفقان‌هاي شديد و فشارهاي دشوار اقتصادي و سياسي به حيات خود ادامه دهند،‌ نه بودجه‌هاي دولتي بلكه اعتقاد مردمي و مردمي بودن آنها بوده است.

مساله ديگري كه بايد مورد توجه كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي قرار گيرد، حمايت از توليدات فرهنگي بومي سازگار با فرهنگ اصيل اسلامي و انقلابي است. بر اساس برخي نظرسنجي‌ها، مردم بزرگ‌ترين نقطه ضعف دولت فعلي را در عرصه فرهنگ مي‌دانند و البته اين مساله به دولت فعلي منحصر نمي‌شود و در دولت‌هاي قبلي نيز شاهد كم‌توجهي به فرهنگ بوده‌ايم.

با توجه به گسترش روزافزون مجاري انتشار اطلاعات و كالاهاي فرهنگي كه بخشي به صورت طبيعي ناشي از روند پيشرفت تكنولوژي و بخشي ديگر به ويژه در عرصه نرم‌افزاري با هدف توسعه جريان يك‌سويه اطلاعات به سوي كشورهاي كمترتوسعه‌يافته انجام شده، سرمايه‌گذاري به منظور توليد كالاهاي فرهنگي كه ضمن دارا بودن خصويت جذابيت، تقويت‌كننده هويت ايراني و اسلامي هم‌ميهنان باشند،‌ از اهميت بسيار برخوردار است.

توام شدن ناتواني سازمان صدا و سيما به عنوان مهم‌ترين سازمان فرهنگي كشور در جذب مخاطبان كه آمارها بيان‌گر افزايش روزافزون آن است، افزايش دسترسي به اطلاعات از طريق اينترنت و قشون‌كشي دشمن در عرصه فرهنگ از طريق توليد محتوا در اينترنت و شبكه‌هاي ماهواره‌اي، اهميت توليد كالاهاي فرهنگي براي رقابت در اين بازار آزاد را صدچندان كرده است.

به اين مسايل بايد لزوم ايجاد وفاق و همدلي در ميان نهادهاي دست‌اندر كار فرهنگ كشور را افزود. يكي از عللي كه كارشناسان آن را در شكست طرح‌هاي فرهنگي دخيل مي‌دانند، فقدان وفاق و سياست واحد در برابر معضلات فرهنگي است. از ميزان و نحوه صرف بودجه يا كمك به نهادهاي فرهنگي داخل نظام تا نحوه و چارچوب مواجهه يا مقابله با ابزارهاي فرهنگي دشمن.

يكي از چالش‌هاي فراروي سازمان صدا و سيما كه در افت كيفيت توليدات و در نتيجه كاهش تعداد مخاطبان بي‌تاثير نبوده است،‌ چالش بودجه است كه به دليل اختلاف نظر با دولت، موفق به جذب آن نشده است. نمونه ديگر نحوه مواجهه با گيرنده‌هاي ماهواره است. از يك سو عده اي از صاحب‌منصبان بر طبل برچيدن ماهواره‌ها مي‌كوبند و در اين راه نيروي انتظامي حتي از راپل استفاده مي‌كند تا به پشت بام خانه‌ها برود و ماهواره‌ها را جمع‌آوري كند و از سوي ديگر عده‌اي به بهانه برنامه‌هاي مفيد ماهواره در برابر جمع‌آوري دستگاه‌هاي گيرنده برنامه‌هاي ماهواره‌اي موضع‌گيري مي‌كنند.

دودستگي يا چنددستگي در برابر معضلات فرهنگي در ساير عرصه‌ها مانند بدحجابي نيز به چشم مي‌خورد، اما آنچه‌ مساله را اسف‌ناك‌تر مي‌كند، صف‌كشي سياسي در پشت موضع‌گيري‌هاي فرهنگي است كه ايجاد وحدت رويه در اين زمينه را دشوار مي‌كند. بخشي از اين صف‌كشي‌ها از وادادگي و فقدان روحيه انقلابي در ميان برخي از مسئولان و صاحب‌منصبان نشات مي‌گيرد و بخشي از منافع سياسي و اقتصادي در پس چنين موضع‌گيري‌هايي كه پي بردن به انگيزه‌هاي واقعي اشخاص را دشوار مي‌سازد.

به هر حال اگر بپذيريم وظيفه اصلي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي قانون‌گذاري و نظارت است، تصويب قانون‌هاي زمينه‌ساز تعالي فرهنگي جامعه و همچنين نظارت بر دستگاه‌هاي فرهنگي به همراه اتخاذ راهكارهاي اصولي به منظور همراه كردن آحاد مسئولان و مردم در اجراي چنين تصميم‌هايي كه بايد با چاشني پختگي همراه باشد، مي‌تواند فرهنگ انقلابي را به عنوان فرهنگ هويت‌ساز و جريان غالب در جامعه پياده كند و از اين طريق روحيه انقلابي را در عرصه‌هاي گوناگون كشور جاري سازد و اقتدار كشور را در برابر جريان فرهنگي سلطه و اجزاي آن و نيز از حملات قداره‌بندهاي فرهنگي مصون نگه دارد.

نویسنده: مصطفی اردانی زاده

انتهای پیام/




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.