ID : 3720354
به دنبال خصوصی سازی سنگ آهن بافق:

“هل من ناصر” بافقی ها انگار شنیده نمی شود


حرف یکی دو روز نیست که مردم شریف شهرستان بافق در تب محرومیت ها و بی عدالتیها می سوزند و کسی مرحم زخم های آنان نیست.این شهرستان از بسیاری از زیرساختهای توسعه شهری محروم است و با داشتن معادن با عظمتی چون فلات مرکزی بهره ای که شایان این همه درآمد از این همه معادن باشد را به چشم خود ندیده و به وعده های مسئولین هم ذره ای دلگرم نیستند.

یزدرسا، حرف یکی دو روز نیست  که مردم شریف شهرستان بافق در تب محرومیت ها و بی عدالتیها می سوزند و کسی مرحم زخم های آنان نیست.این شهرستان از بسیاری از زیرساختهای توسعه شهری محروم است و با داشتن معادن با عظمتی چون فلات مرکزی بهره ای که شایان این همه درآمد از این همه معادن باشد را به چشم خود ندیده و به وعده های مسئولین هم ذره ای دلگرم نیستند.بحث خصوصی سازی حراج این سرمایه عظیم حیاتی ابتدا از تجزیه شدن فلات مرکزی و تقسیم آن به ده قسمت کوچک شروع شد و امروز شاهدیم که مافیای قدرت و ثروت به بهانه اینکه اصل خصوصی سازی مورد سفارش مقام معظم رهبری است و هر که با آن مخالفت کند با رهبری نیست.مقاومت به حق مدیر بومی قبلی را ندیده گرفته و وقتی ایشان را تحت فشار قرار دادند که یا استعفا بدهید یا برکنارتان می کنیم هیچ کس جز عده ای از دلسوزان روشن  وبیدارتابوت استعفای ایشان را تشییع نکردند.آن شب در امامزاده عبدلله به مردم هشدار داده شد که خصوصی سازی مد نظر رهبری چیزی نیست که اینها دنبال آن هستند.وآنچه رهبری می خواهد مردمی سازی است  که سمت و سویش به عدالت اجتماعی است که خصوصی سازی که سرمایه داری را نوید می دهد.و فاصله طبقاتی را باعث می شود و عیناً خلاف عدالت است.کسی به این فریاد روشن توجهی ننمود و قول و وعده ای که مدیر جدید بابت برگزاری همایش انفال و معادن دولتی به ما دادند که قراربود از اساتید حوزه علمیه در این همایش دعوت شوند و ثابت شود که معدن از انفال است و به هیچ وجه اصلا جزء اصل ۴۴ نیست و بلکه شامل ماده قانونی اصل ۴۵ انفال می شود نیز به جایی نرسید .اما امروز مردم عزیز شهرمان هشیارتر از همیشه همه مسائل را رصد می کنند و می دانند که این شهر بدون این معدن ویرانه ای خالی از هر گونه فایده خواهد بود و بدون توسعه و تکمیل صنایع جوار معدنی و سایر زیرساخت ها آینده ای شوم و فساد آوری را برای خیلی جوانان بیکار این شهرستان رقم خواهد زد  که ذره ای تعلل در اتفاقات امروز یک عمر حسرت و پشیمانی غیر قابل جبرانی را برایمان به ارمغان خواهد آورد.

امروز مردم عزیز در وحله اول مدعی آنند که این معدن جزء انفال است و به هیچ وجه نباید شامل اصل ۴۴ گردد.

ثانیا اگر بحث از خصوصی سازی شد باز هم این این معدن را شامل نمی شود.چون شرط اول خصوصی سازی در کلام رهبری عظیم الشان را که عدالت اجتماعی است را در بر ندارد و اگر این معدن به مدیریت خصوصی و بنگاه تجاری صرف بیفتد نه تنها مردم به عدالتی نمی رسند بلکه به وضعیتی خواهند رسید باید برای پر کردن اوقات فراغت خود و تامین رزق و روزی دست به قمار بزنند.

ثالثا اگر قرار شد این معدن به فروش برسد ابتدا تا انتهایش باید به خود مردم شهر تعلق بگیرد و سهام اصلی آن در بنگاه مردمی که در شهر باید تاسیس شود به خود مردم این شهر فروخته شود و باید مردمی سازی جای خصوصی سازی را پر کند و ریشه سرمایه داری را بخشکاند.

حالا میدان به دست مسئولین است موقع امتحان آنها در گرفتن حق مردم است وامام جمعه محترم ،استاندارو فرماندار محترم بچه های شورای شهر مردم نوبت را به شما بزرگواران داده اند و با دقت رفتار شما را می سنجند.همت خودتان را نشان دهید.اما نمی دانم چرا دارند با بی تدبیری و اشتباه مردم را وارد یک جریان تلخ می کنند به صراحت باید گفت که اگر فولاد خوزستان این معدن را بخرد پر مسلم است که دیگر دلش برای فولاد بافق و سایر صنایع جوار معدنی آن نخواهد سوخت و اگر این قرار داد غیر قانونی ملغی نگردد و مسئولین زورشان به آنها نرسد مردم وارد صحنه خواهد شد و نخواهند گذاشت سنگی از این شهر بیرون رود و این بدترین سیاست و برنامه در حال اجراست و آینده تاریک و تلخ این شهر است که مردم بخواهند با زور از خود دفاع نمایند. دیگر این مردم عصبانی را یگان ویژه و مقابله پلیس نمی تواند به سوی آرامش بکشاند .این هشداری است از این طلبه ناچیز که فردا نگویند کسی نگفت و تذکر جدی داده نشد.امروز اگر صدای" هل من ناصر" مردم شنیده نشود فردادر این شهر هر روز دعوا و آشوب خواهیم دید چرا که اگر شرکت خصوصی یک نفر جوان را از کار اخراج کرد ترس و دلهره بقیه را نیز خواهد گرفت و نگرانی ها هر روز بیشتر شده و سر از آشوب ها و زد و خورد ها در می آورد و برای مردم عصبانی از دولت و مسئولین نه دیگر دینی باقی می ماند و نه تعهدی.این ها را گفتم نه از باب سیاه نمایی بلکه از باب روشن گری و پیشگیری قبل از وقوع حادثه.بنابراین همه اقشار مختلف شهر باید در این دفاع و حمایت پا به پای هم بایستند نه فقط کارگران معدن بلکه روحانیت معزز ،اصناف و فرهنگیان و دانشجویان شهر همه باید یکپارچه باشیم وگر نه دود هر گونه محرومیتی بعدها در چشم همه ما خواهد رفت و پشیمانی دیگر سودی نخواهد داشت.در آخرین جملات به همه مسئولین پیگیر به عرض می رسانم که هیچ راهکاری جز لغو همه قراردادها وجود ندارد ودرصدی از این  معدن نباید خصوصی شود و کوتاه آمدن از این موضع عواقبی سخت برای زندگی در این شهر را در پی خواهد داشت که غیر قابل وصف است و هزینه ای بس گران خواهد داشت که غیر قابل حساب است زیرا تا بحال که این معدن دولتی بوده چقدر از درآمدش خرج آبادانی بافق شده است که وقتی خصوصی بشود.و باید واقعا به فکر توسعه و آبادانی این شهر با جلب رضایت مردم و تامین امنیت روحی و روانی آنها برآمد امروز ماندگارترین افراد از در ذهن این مردم شجاع ترین و دلسوزترین افراد در این مسئله هستند و منفورترین آنها خائنان و منافقان منفعت طلب که هرگز مورد بخشش قرار نخواهند گرفت.ان شاءالله خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.

والله المستعان

طلبه حقیر حمید جیحانی




summary-address :
Your Rating
Average (2 Votes)
The average rating is 3.0 stars out of 5.


محمد رضا
سلام دوست عزیز جناب آقای جیحانی
اینجانب محمدرضا زین الدینی بعنوان یک طلبه هم رای ونظر شما می باشم وبرای شما ومردم شهرستان بافق تا رسیدن به خواسته بر حق وقانونیتان دعا می نمایم . انشا الله

باتشکر
0 (0 Votes)
Posted on ۱۳۹۳/۰۳/۲۵ ۱۱:۳۰.