شناسه : 6289208
زندگینامه و خاطرات شهدای جمعه خونین دارالعباده(1)

شهیده ربابه همتی: شهیدی که به دفعات از خداوند طلب مغفرت وشهادت می کرد


بانوی شهیده ربابه همتی در حادثه تروریستی مسجد ملااسماعیل یزد در تاریخ 11تیر1361همزمان با شهید محراب دیارمان به شهادت رسید.

به گزارش یزد رسا ، به سال ۱۳۲۲ در شهرستان یزد چهارمین فرزند خانواده همتی با نام ربابه چشم به حیات گشود. پدرش کشاورز بود و مادرش به خانه داری می پرداخت.

نان حلالی که پدر بر سر سفره می گذاشت، موجب یکرنگی و دلگرمی افراد خانواده نسبت به هم بود. خانه آنها سرشار از رحمت و برکت خداوند بود. نام پدر و مادرش ، علی بود و فاطمه . آنها می خواستند فرزند خویش را زینب وار تربیت کنند. ربابه پس از ازدواج با حسین جوکار صاحب دو فرزند به نام های شعبانعلی و فاطمه شد.

رابطه وی با اعضای خانواده به خصوص همسر و فرزندانش بسیار صمیمی بود. او قلبی مهربان و دلسوز داشت.

ربابه نسبت به مسائل پیرامون خود در جامعه بی تفاوت نبود و در برابر اجتماع و محیط زندگی خویش احساس مسؤولیت می کرد.

از همین رو به شرکت در تظاهرات پیش از انقلاب و همچنین پس از انقلاب همت می گمارد و دیگران را نیز به همگامی در این امر سرنوشت ساز تشویق می نمود.

اودر زمان جنگ در پشت جبهه حضوری مستمر داشت و با پخت نان برای رزمندگان اسلام انجام وظیفه می کرد.

وی مسلمانی معتقد بود که پیوسته در نماز جماعت و جمعه حاضر می شد.

در سال ۱۳۶۱ اسم ربابه از بین نام نویسان برای عزیمت به سفر حج بیرون آمد ولی خودش از رفتن به سفر اطمینان قلبی نداشت .

هر گاه همسایگان توفیق رهسپاری به مکه را به وی تبریک می گفتند او می گفت: « اگر قسمت باشد می روم و اگر نباشد نمی روم » او تسلیم اراده خداوند بود و در طول زندگی اش هر گونه سختی را با نیروی اراده و ایمان پشت سرمی گذاشت

ربابه ، امام خمینی(ره) را نایب امام زمانش می دانست و اینکه او بتواند از پیروان واقعی ایشان باشد، آرزویش بود.

او به دفعات از خداوند طلب مغفرت و شهادت می کرد .

خاطره ای از شهید :

در تاریخ ۱۳۶۱/۰۴/۱۱ ربابه خواست طبق معمول در نماز جمعه شرکت کند، به همین منظور غسل جمعه کرد. سپس دخترش فاطمه را صدا زد تا او نیز آماده شود. آنگاه خود به گرفتن وضو مشغول شد.

همسرش که حرکات وی را زیر چشم می گذرانید ، از او پرسید: « راستی برای رفتن به حج ، فکر لباس احرام و سایر لوازم سفر را کرده ای ؟ » او در جواب گفت : « اگر از نماز جمعه بازگشتم در مورد آن صحبت می کنیم. »

( حالات ربابه در آن روز فرق کرده ، صورتش را هاله ای از نور فرا گرفته بود و شوهرش به خوبی متوجه تغییر چهره او بود. )

ربابه به همراه دخترش راهی مسجد ملا اسماعیل ، مکان برگزاری نماز جمعه در یزد شدند. آن روز در مسجد صدای مهیب و دلخراشی به گوش رسید و رعب عجیبی در دل ها انداخت ؛ هر کس به سمت در خروجی مسجد می دوید. ربابه توانست خود را به بیرون مسجد برساند اما فاطمه را در کنار خود ندید، با نگرانی و اضطراب دوباره به مسجد بازگشت ولیکن این بار توانش را از دست داد و در اثر ازدحام بیش از حد جمعیت بی هوش گشت .

در آن روز یکی از عمال منافقین در عملیاتی تروریستی موجب به شهادت رسیدن عالمی ربانی – امام جمعه یزد – حضرت آیت الله صدوقی شد. در این واقعه چندین نفر مجروح و شهید شدند ، ربابه نیز به بیمارستان منتقل شد. او پس از یک هفته بستری شدن در بیمارستان به شهادت رسید.

جسم خسته و وارسته وی در گلزار شهدای خیر آباد ( یکی از محلات یزد ) به خاک سپرده شد.

خوشا آنان که جانان می شناسند/ طریق عشق و ایمان می شناسند/ خوشا آنان که در حین عبادت/ شهادت را به مردم می شناسند.

منبع : یزد رسا




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


یادداشت یادداشت

محتوا با برچسب آیت الله محمدی.

هیچ نتیجه ای وجود ندارد

گفتگو گفتگو

محتوا با برچسب آیت الله محمدی.

هیچ نتیجه ای وجود ندارد

گزارش گزارش

محتوا با برچسب آیت الله محمدی.

هیچ نتیجه ای وجود ندارد