ID : 32219902
تحلیل رهبر انقلاب از شخصیت سردار جنگل؛

میرزاکوچک‌خان حاضر نشد سازش کند


هم با انگلیسی‌ها جنگید، هم با قزّاق‌های روس جنگید، هم با لشکر رضاخانی - و قبل از رضاخان، آن کسانی که بودند - مبارزه کرد؛ با احسان‌اللَّه‌خان و دیگران هم کنار نیامد.

به گزارش صبح مهریز به نقل از یزدرسا، 11 آذر سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی است. او شخصیتی بود که نسبت به حضور بیگانگان در کشور حساس بود و برایش سخت بود که بپذیرد اجنبی و قدرت‌های سلطه‌گر برای ایران و ایرانی تصمیم بگیرند، همین امر موجب شد تا او در برابر آن‌ها ایستادگی کند و در نهایت در این مسیر مقدس به شهادت برسد.

رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت ماه سال 80 در دیدار با جوانان و فرهنگیان استان گیلان با اشاره به روحیه سازش‌ناپذیری میرزا کوچک‌خان فرمودند:

«میرزا کوچک، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا - یعنی روس‌ها و انگلیسی‌ها - یک "نه"‌ی بزرگ گفت. نه با روس‌ها ساخت، نه با انگلیسی‌ها؛ اما در کنار او کسانی بودند که می‌خواستند با دستگاه حکومتِ آن روز - بعد هم با رضاخان که تازه می‌خواست سرِ کار بیاید - مبارزه کنند، اما به روس‌ها پناه می‌بردند؛ به باکو رفتند و بند و بست‌هایشان را کردند و به ایران برگشتند و سرسپرده آن‌ها شدند.

اما میرزاکوچک‌خان قبول نکرد و حاضر نشد سازش کند؛ او، هم با انگلیسی‌ها جنگید، هم با قزّاق‌های روس جنگید، هم با لشکر رضاخانی - و قبل از رضاخان، آن کسانی که بودند - مبارزه کرد؛ با احسان‌اللَّه‌خان و دیگران هم کنار نیامد. وقتی جوان گیلانی سرِ قبر میرزاکوچک‌خان می‌رود و می‌بیند این مرد تنها، این مرد باایمان و باصفا، اگرچه در وسط جنگل‌های گیلان در مظلومیت مُرد، اما شخصیت خودش را در تاریخ ایران تثبیت کرد؛ مُرد، اما یک مشعل شد.

ما در دوران مبارزه خودمان، هر وقت نام میرزاکوچک‌خان را به یاد می‌آوردیم و شرح حال او را می‌خواندیم، نیرو می‌گرفتیم. او از همت و اراده و شخصیت و هویّت خود خرج کرد، برای این‌که به یک نسل هویّت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد. این بسیار ارزش دارد. امثال او تعدادی بودند که در غربت مبارزه کردند، در غربت هم مُردند؛ اما می‌بینید که امروز غریب نیستند.

جریان تاریخ، جریان عجیبی است. نگذاشت و نخواهد گذاشت شیخ فضل‌اللَّه‌ها و میرزاکوچک‌خان‌ها و خیابانی‌ها و امثال این‌ها، همچنان که غریب مُردند، غریب بمانند. دشمنان می‌خواهند این مفاخر را از دست جوان ایرانی بگیرند.»

قضیّه‌ی جنگل یک قضیّه‌ی ویژه است

ایشان همچنین در سخنرانی دیگری که در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت میرزا کوچک‌خان جنگلی در آبان ماه سال 91 ایراد کردند، به منشأ صددرصد دینی و اعتقادی اقدام میرزا تأکید کردند:

«قضیّه‌ی مرحوم میرزاکوچک جنگلی یک قضیّه‌ی ویژه است؛ اگرچه که در آن دوره‌ی خاص -یعنی در دوره‌ی فاصله‌ی بین مشروطیّت و سرِ کار آمدن رضاخان - حوادث گوناگونی در کشور به‌وجود آمده و هم‌زمان با نهضت جنگل، چند کار بزرگ دیگر هم در گوشه و کنار کشور - مثل مرحوم شیخ محمّد خیابانی در تبریز، یا کلنل محمّدتقی خان پسیان در مشهد - اتّفاق افتاده که این‌ها همه تقریباً هم‌زمان است، لکن قضیّه‌ی جنگل یک قضیّه‌ی ویژه است.

خب ما قضایای تبریز را و حضور مرحوم شیخ محمّد خیابانی و این‌ها را خوب می‌دانیم دیگر، هم در تاریخ نوشته شده و هم قضایای خصوصی و اطّلاعات زیادی داریم، امّا آن صبغه‌ی مردمی و نجابتی که در کار مرحوم میرزا کوچک‌خان جنگلی هست، در هیچ کدام از این دو سه کار دیگری که هم‌زمان در آن دوره اتّفاق افتاد در سرتاسر ایران، نظیر ندارد.

میرزا کوچک یک روحانی است، یک طلبه است. البتّه من شنیده بودم، نقل شد برای ما از سال‌ها پیش که ایشان مرحوم میرزای شیرازی را درک کرده، لکن خیلی باورکردنی نیست. این را مرحوم پدرم نقل می‌کرد از مرحوم آ سیّد علی اکبر مرعشی - که شوهر خواهر پدر ما بود، یعنی باجناق مرحوم شیخ محمّد خیابانی بود - که او از بزرگان علمایی بود که منزوی بود در تهران؛ او گفته بود که میرزا کوچک درس میرزا را درک کرده. به نظرم نمی‌آید این خیلی قابل تأیید باشد، زیرا که سنّ میرزا کوچک در وقتی که میرزای شیرازی از دنیا رفته، چهارده پانزده سال بیشتر نبوده، بعید به نظر می‌رسد که ایشان توانسته باشد درک کند مرحوم میرزای شیرازی را؛ لکن در اینکه طلبه بوده، در اینکه روحانی بوده، هیچ شکّی نیست؛ در حوزه‌ی خودِ رشت، بزرگانی هم در آن وقت بوده‌اند که می‌توانسته از آنها استفاده کند، در این هیچ تردیدی نیست.

منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است

بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است. رفتار او هم یک رفتار دینی و اعتقادی است، یعنی انسان مشاهده می‌کند با اینکه در درون تشکیلات خودشان مخالفینی داشت، بعضی از اقشار گوناگون ممتاز هم با او مخالفت میکردند، امّا مرحوم میرزا کوچک در برخورد با اینها کاملاً حدود شرعی را رعایت میکرده و اهل درگیری با داخل نبوده. مثلاً کسانی بودند که‌ مخالفتهای اعتقادی با ایشان داشتند؛ همراهان ایشان - آن افراطیها - میگفتند اینها را بزنیم سرکوب کنیم! میرزا کوچک نمیگذاشته، جلوی اینها را میگرفته و مانع میشده از اینکه این کار را بکنند؛ یعنی رفتار هم یک رفتار دینی است. و حرکت، یک حرکت صددرصد اسلامی و ایرانی است.

خب آن زمان - میدانید دیگر - آن غوغای نهضت مارکسیستی و تشکیل شوروی و هیاهویی که در دنیا و در بین ملّتها راه افتاده بود و جاذبه‌ای که برای بعضی از ملّتها به‌وجود آورده بود، طبعاً یک عده‌ای را مجذوب خودش کرده بود و دوروبریهای ایشان هم از این طریق به ایشان خیانت کردند؛ لکن این مرد، هم به‌خاطر پایبندیاش به اسلامْ جذب تفکّر مارکسیستی نشد و رد کرد به‌طور صریح و قاطع آن نظریّه را - با اینکه جزو نزدیکترین‌هایی که با او از اوّل همراه بودند، گرایش پیدا کردند؛ البتّه آنها هم ناکام از دنیا رفتند، هیچ‌کدام آنها هم خیری از این زندگی ندیدند و از آن جریان بلشویکی هیچ خیر و تجاوب جوانمردانه‌ای مشاهده نکردند - و مخالفت کرد، هم با اجنبی مخالف بود؛ یعنی چون سیاستی بود که از طرف اجانب بود، با اینکه اینها مقابله‌شان با دستگاه‌های حاکم مثل انگلیس و روسهای قزّاق و مانند اینها بود، امّا درعین‌حال به آن طرف هم جذب نشد؛ استقلال را حفظ کرد. یک نمونه‌ی خیلی برجسته‌ای است میرزا کوچک خان؛ خداوند ان‌شاءاللّه درجاتش را عالی کند.»

انتهای پیام/ج






آخرین عناوین آخرین عناوین