به گزارش صبح مهریز؛ کارشناس مسائل سیاسی استان یزد در مصاحبه با یزدامروز؛ در تحلیل وضعیت کنونی عربستان سعودی و زیاده‌خواهی‌های رژیم آل سعود در منطقه و جهان اسلام گفت: در یک تحلیل عام و کلی از وضعیت عربستان و بحران‌آفرینی‌هایی رژیم آل سعود در منطقه و جهان اسلام باید گفت: انگیزه اصلی این رژیم در ایجاد بحران‌های منطقه‌ای مثل بحران نظامی حمله به یمن، سرکوب مردم بحرین، سرکوب شیعیان منطقه قطیف در عربستان، حمایت‌های گسترده مالی، تجهیزاتی و سیاسی که از داعش در اشغال عراق و سوریه و همچنین بحران‌های اقتصادی مثل کاهش قیمت نفت که در منطقه بر کشورهای نفت‌خیز ایجاد کرده و همچنین بحران‌های ایدئولوژیکی که از طریق توسعه تفکر وهابیت، جریان تکفیری و حمایت از جریان‌های افراطی در کشورهای اسلامی با ایجاد مؤسسات فرهنگی، حوزه‌های علمیه و جذب و آموزش افراد و جوان‌های افراطی متمایل به جریان‌های تکفیری و سلفی دنبال کردن دو هدف مهم است.

رهبری در جهان اسلام و مقابله با بحران هویتی؛ مهم‌ترین اهداف عربستان

غلامحسین دشتی در تشریح این دو هدف اظهار داشت: اولین هدف ایجاد یک هژمونی برای طرح ادعای رهبری در جهان اسلام و دوم نوعی پیش‌دستی و فرار روبه‌جلو نسبت به بحران هویتی و مقابله با مشروعیت ازدست‌رفته به‌ویژه بعد از شکست جریان تروریستی داعش در منطقه و خالی ماندن دست این رژیم از هر نوع دستاورد است.

دشتی خاطرنشان کرد: عربستان برای دستیابی به این اهداف، دشمنی با انقلاب اسلامی را به‌عنوان یک رقیب نیرومند و قدر که در همه حوزه‌ها مثل حوزه‌های سیاسی، نظامی، مردمی، ایدئولوژیک و... از اقتدار برخوردار است را انتخاب کرده و درواقع از منظر عربستان ایران با این مختصات و با این اقتدار، رقیب جدی او محسوب می‌شود.

جمهوری اسلامی دشمن فرضی عربستان سعودی

وی با اشاره به اینکه ازآنجایی‌که عربستان تصور می‌کند با تخریب اقتدار منطقه‌ای ایران می‌تواند به اهداف بلندپروازانه خود برسد، جمهوری اسلامی ایران را به‌عنوان دشمن فرضی خود انتخاب و در همین راستا مؤلفه‌هایی مثل همکاری تنگاتنگ با آمریکا از طریق واگذاری امتیازات سنگین اقتصادی به این کشور مثل خرید تسلیحاتی ده‌ها میلیاردی و تعهد به پیشبرد اهداف آمریکا در منطقه مانند ضربه زدن به ایران اسلامی همچنین حمایت از اسرائیل و تضمین امنیت آن، مقابله با جبهه مقاومت اسلامی در منطقه، ضربه زدن به آرمان فلسطین و نهایتاً تضمین منافع آمریکا از طریق هماهنگ کردن کشورهای حوزه خلیج‌فارس را به کار گرفته است.

معاون سابق سیاسی امنیتی استانداری یزد خاطرنشان کرد: مؤلفه دیگری که عربستان تصور می‌کند به‌واسطه آن می‌تواند به اهدافش برسد، وحدت استراتژیک با اسرائیل با حمایت از رژیم صهیونیستی و تقابل با محور مقاومت در منطقه است.

بررسی نقاط قوت و ضعف رژیم آل سعود

این کارشناس مسائل سیاسی برخورداری عربستان از ثروت هنگفت، کلیدداری کعبه، پیوند دینی با علمای وهابی و استفاده از آن‌ها جهت پیشبرد اهداف را از نقاط قوت این کشور برای پیشبرد اهدافش بیان کرد و اظهار داشت: بااین‌وجود، نقاط ضعفی در عربستان وجود دارد که کار را برای این رژیم خیلی سخت کرده و مهم‌ترین آن به وضعیت شکننده حاکم بر ساختار سیاسی این رژیم برمی‌گردد.

وی اضافه کرد: حتی کارشناسان و استراتژیست های آمریکایی و غربی نیز، اضمحلال هیئت حاکمه و ساختار سیاسی عربستان را بعید نمی‌دانند و قبل از این، نسبت به آن هشدارهایی داده بودند.

دشتی در تشریح عوامل شکنندگی ساختار حاکمیتی آل سعود اذعان داشت: تندروی‌های مذهبی که حتی با محکومیت اهل تسنن روبرو شده و این موضوع علمای اهل تسنن را به این نقطه رسانده که فرقه وهابیت را جز گروهای اسلامی به شمار نیاوردند. همان‌طور که در کنفرانس اخیری که دریکی از این کشورهای جداشده از شوروی سابق برگزار شد، علمای اهل سنت فرقه وهابیت را فاقد وجاهت دینی اعلام کردند.

داعش؛ مشروعیت رژیم سعودی را برای رهبری جهان اسلام از بین برد

کارشناس مسائل سیاسی در استان در ادامه یادآور شد: اگر عربستان قبل از ظهور داعش می‌توانست جریان فکری تکفیری خود را مخفی کند، اما در حال حاضر و بعد از جنایت‌های متعدد و گسترده این گروهک در منطقه و حتی در اروپا، دیگر تفکر تکفیری و سلفی وهابیت هیچ‌گونه وجاهتی نداشته و جایی برای دفاع از آن نگذاشته چراکه جریان داعش با جنایت‌های متعدد خود، آخرین میخ را بر تابوت جریان تکفیری و وهابی گری و رویکرد سیاسی آل سعود وارد کرده و مشروعیت این رژیم را برای رهبری جهان اسلام –به‌عنوان هدف استراتژیک عربستان- برای همیشه از بین برده است.

عربستان هیچ‌گاه توانایی درگیری با ایران را ندارد

وی دومین مشکل اساسی و ساختاری عربستان را ساختار قبیلگی، گسستگی از مردم و غیر دموکراتیک بودن این کشور دانست و ابراز داشت: این مسئله موجب شده تا عربستان فاقد وجاهت برای رهبری جهان اسلام باشد؛ بنابراین برخی تحلیلگران رفتارهای این رژیم مانند توهین به مقدسات شیعیان، کشتار مردم یمن و شیعیان عربستان و... را مقدمه‌چینی آل سعود برای آغاز جنگ با ایران می‌دانند. لکن نکته قابل‌توجه این است که با توجه به مشکلات ساختاری که آل سعود دارد، این رژیم توانایی درگیری نظامی با کشورهای منطقه ازجمله ایران را نداشته و تجربه یمن، نمونه‌ای از این عدم توانایی عربستان است.

دشتی در پایان تصریح کرد: مسائلی چون تندروی ایدئولوژیک توسط این رژیم و عدم مقبولیت این دیدگاه در بین دیگر کشورها، عدم مردمی بودن رژیم آل سعود، شکنندگی اقتصادی، صرف هزینه‌های هنگفت برای همکاری با آمریکا و اقتصاد وابسته به نفت عواملی هستند که موجب می‌شوند، عربستان هیچ‌گاه توانایی درگیری با ایران را نداشته باشد.

انتهای پیام/ج