یزدبانو؛ در زندگی امروز روند حاکم بر جامعه از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تغییر زیادی کرده است. یکی از این تغییرات حضور بانوان در جامعه و فعالیت گسترده تر اقتصادی است. در عصر حاضر عده زیادی با اهداف مختلف بر این باورند که بانوان باید به عرصه جامعه آمده و دوشادوش مردان فعالیت شغلی داشته باشند.

شاغل بودن مردها و زن‌ها در کنار یکدیگر از نظر مدیران اجتماعی پسندیده است؛ آنها بر این باورند، در جامعه‌ای که از پتانسیل کامل نیروی انسانی استفاده شود نسبت به جامعه‌ای که تنها 50 درصد(مردان) نیروی کار داشته باشد، پیشرفته‌تر است.

بانوان شاغل که اغلب بدلیل مشکلات اقتصادی به اشتغال روی می‌آورند، سعی دارند تا با استفاده از پتانسیل خود وضعیت نابسامان اقتصادی خانواده را بهبود بخشند.پر واضح است که بانوان برای لزوم فعالیت‌های اجتماعی و استفاده از وقت خود می‌توانند به زمینه های دیگری روی بیاورند. و در این میان با مشکلاتی روبرو هستند؛ اضطراب و استرس یکی از مشکلات شایع زنان است که این ناهنجاری به دلیل مسئولیت مضاعف در بانوان شاغل بیشتر مشاهده می‌شود. همچنین دغدغه نگهداری از کودکان، در ساعاتی که در منزل نیستند، مسئله ای است که بانوان شاغل با آن روبرو هستند.

هر خانواده باید به تناسب موقعیت و شرایط خود انتخاب کند که آیا بانوی خانواده علاوه بر مدیریت خانه، همسر و فرزندان به شغلی دیگر هم مبادرت ورزد یاخیر؟ آیا اشتغال بر روی مدیریت بانو بر خانه و خانواده تاثیرگذار است یا خیر؟ تاثیر آن تا چه میزان است؟

اینکه برخی بانوان شاغل و خانه دار آرزو می کنند جای یکدیگر باشند، این سوال را به وجود می آورد که مگر در روند زندگی آنها چه می‌بینند که این آرزو به ذهنشان خطور می‌کند؟

البته بانوان باید این نکته را در نظر بگیرند که هیچگاه خود را با دیگری مقایسه نکنند؛ و باید تنها در پی ارتقاء کیفیت زندگی خود و خانواده‌شان باشند. اما آنچه در بررسی ها بدست می‌آید معمولا خانم‌های خانه‌دار رفاه و استراحت بیشتری نسبت به زنان شاغل دارند اما از طرفی اغلب عزت نفس کسانی که در جامعه فعال‌اند، بیشتر بوده و این حس مزایای زیادی از جمله سلامت روان، مدیریت زمان، سلامت جسمی، تامین نیازهای عاطفی و ... دارد.

نمی‌توان گفت از نظر سلامت روانی کدامیک (زن شاغل یا خانه دار) اوضاع مطلوب دارند، چرا که نمی‌توان برای همه یک نسخه واحد پیچید و هر فرد بسته به دیگر شرایط موثر می‌تواند از سلامت روانی برخوردار باشد.

اما در صورت کلی با توجه به نقش کلیدی بانوان در خانواده، اگر برخی موازین عرفی و دینی در زمینه اشتغال بانوان رعایت نشود، می‌تواند مشکلات عدیده‌ای را در پی داشته باشد. اگر زنان حضور اجتماعی بیش ازحد داشته باشند، باعث تغافل آنها از خود، خانه و خانواده شده و در نهایت به بنیان خانواده آسیب خواهد زد.

در واقع اگر کیفیت حضور بانوان در خانه افزایش یابد و مشارکت مردان در امور خانه بیشتر باشد، می‌توان از ضربه‌های احتمالی کودکان به خاطر نبود مادر درمنزل در ساعاتی از روز جلوگیری کرد.

مبرهن است که بانوان با داشتن مهارت تطبیق و مدیریت بین کار در منزل و کار بیرون می‌توانند موفق باشند و بر مشکلات موجود فائق آیند.

اشاره به این نکته هم خالی از لطف نیست که حضور زنانی با چهره‌های بزک کرده، بدحجاب و عفاف و با رفتارهای بیمارگونه و ارتباط نا متعارف با مردان طلاق عاطفی را در جامعه رواج خواهد داد. سریال های ماهواره‌ای که در صدد عادی‌سازی روابط نامشروع و گسترش بی‌بند و باری هستند، بر این مسئله نیز تاثیر گذاشته است.