انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا؛ از “دعوای ناموسی” تا استفاده ابزاری از زنان
به گزارش یزدبانو به نقل از زنان خبر؛ انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، اولین سهشنبه ماه نوامبر هر چهار سال برگزار میشود. همچون ایران، در آمریکا نیز قانون نانوشتهای وجود دارد که به بیشتر رؤسای جمهور، از هر حزبی، تضمین نسبی برای پیروزی در دور دوم را میدهد؛ هرچند رؤسایجمهور کماقبالی چون کارتر نیز در این میان به چشم میخورند که تنها یکبار به کاخ سفید راه یافتهاند. در حال حاضر، بعد از چهار دوره متناوب از دورههای هشتساله حضور جمهوریخواهان و دموکراتها در کاخ سفید در دوران جرج بوش پدر، بیل کلینتون، جرج بوش پسر، و باراک اوباما، انتظار برای ورود دوباره یک جمهوریخواه به کاخ سفید، توجیه تاریخی و تحلیلی مستحکمی دارد. این چرخش نخبگان حزبی در آمریکا را تحت عنوان نظریه «بار اضافی» تحلیل کردهاند که در آن تشریح میشود روند جابهجایی قدرت در سیستم دو حزبی آمریکایی (میان جمهوریخواهان و دموکراتها) بسته به شرایط مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و نیز عملکرد دولت پیشین، به صورت دورههای سیساله قابل پیگیری است.
در شرایط فعلی و با ورود گفتمانهای جدید قدرت به عرصه سیاسی آمریکا در سالهای بعد از ۲۰۰۰ و دوران بعد از جنگ عراق و افغانستان، شاهد بروز نوعی بینظمی در روال تاریخی انتخابات آمریکا در تناوبهای منظم دو دورهای آن هستیم. به این معنی که آنچه طبق نظریه مذکور در بالا میباید طلیعه ورود بار دیگر یک جمهوریخواه به کاخ سفید باشد، تا حد قابلتوجهی مورد تردید قرار گرفته و نیازمند تعمیق و تحلیل ویژه است. برخی از عوامل نوظهور تعیینکننده در این موضوع را باید در موضوع «جنسیت» و «سکسوالیته» خلاصه کرد و شاید بتوان گفت مهمترین این عوامل را باید در این دو موضوع جستجو نمود.
سیستم اجتماعی و سیاسی آمریکا از دیرباز و از زمان پیدایش، حول ارزشهایی تکامل یافته است که مردسالاری و نژادپرستی دو مؤلفه اصلی آن هستند. این دو مؤلفه عامل آن بوده است که در بخش قابل توجهی از نظام سیاسی و انتخابات این کشور، شاهد تبلور نوعی گرایش رأیدهندگان به نامزدهای مرد، سفیدپوست و مسن، برای ورود به عرصه قدرت باشیم. این در حالی است که بخشی دیگر از این نظام ارزشی نیز شامل مؤلفههایی چون برابریطلبی و رؤیای آمریکایی است که به نوعی دموکراسی ختم میشود. در شرایط تاریخی فعلی، دسته اول ارزشهای آمریکایی از سوی حزب جمهوریخواه نمایندگی میشود و دسته دوم، از سوی دموکراتها. طبیعی است که این دو دسته ارزشی در این کشور رودرروی هم قرار گرفته و تعیین اینکه کدام ارزشها رأیدهندگان بیشتری را در پایبندی به خود وادار به انتخاب یک دموکرات یا یک جمهوریخواه کند، کار دشواری است.
بااینحال، نگاهی به سیر پرقدرت خواستههای لیبرال مدنی برای کثرت بخشیدن به اقلیتهای جنسی موسوم به الجیبیتیکیو (همجنسگرایان) از سالهای آغازین ۲۰۰۰ و بهرهبرداری بنیاد کلینتون از ظرفیتهای آن بخش از جمیعت آمریکا که خود را به نحوی متعلق به جامعه الجیبیتیکیو دانسته و یا حقوق این گروه را به دلیل اعتقاد به لیبرالیسم، پذیرفتهاند، چارچوبی فراهم میکند، و نیز هواداری آن از حقوق و مشارکت حداکثری زنان، در تحلیل شرایط ناپایداری که حزب جمهوریخواه در حال حاضر و کمتر از یک ماه مانده به انتخابات نهایی ریاستجمهوری، با آن روبهروست، کلیدی بهنظر میرسد.
انتخابات ۲۰۱۶: حقوق همجنسگرایان یا خرید آراء؟!
موضوع حقوق اقلیتهای جنسی که این روزها تحت عنوان «لایحه برابری» از آن یاد میشود (در اشاره به حق برابر همجنسگرایان، تراجنسیها، دوجنسیها و کوییرها برای ثبت قانونی ازدواج و بهرهمندی از مزایای این ثبت همچون بیمه و اشتغال)، در چند دوره اخیر انتخابات آمریکا، چه آنجا که کلینتون دو قانون برای منع ازدواج برابر را امضا کرد، و بوش از حزب مخالف راه او را ادامه داد، و چه آنجا که اوباما با دلایل صرفاً سیاسی برای کسب رأی، بهناگاه آراء خود را در دومین دور انتخاباتیاش در باب آن تغییر داد و وعدههایی در این زمینه داد که سال گذشته در قالب تصویب قانون ازدواج برابر در سطح دولت فدرال به تحقق پیوست، نقشآفرینی جدی داشته است.
جامعه الجیبیتیکیو که بین ۸ تا ۱۰ میلیون آمریکایی، یعنی ۵٫۳ درصد جمعیت بزرگسال و دارای حق رأی را تشکیل میدهد، اذعان دارد که در صدد است تا از شرایط رقابت سیاسی احزاب برای پیشبرد اهداف و حداکثری کردن خواستههای خود بهره ببرد. برای مثال، الجیبیتیکیو ۱۳ هدف جدید بعد از تصویب قانون برابری، نظیر پیگیری خواستههای تراجنسیها و درخواست بودجههای مازاد برای اهداف و منافع مختلف این گروه در سطح ملی و ایالتی را در دستور کار قرار داده است. این اوضاع، شرایطی ایجاد کرده است که برگ برندهای برای جناح یا کاندیدایی محسوب میشود که بتواند رأی الجیبیتیکیو را با خود همراه کند.
از سویی، این خواستهها با مقاومتهایی هم روبهروست. برای مثال، در سطح محلی مخالفتهایی با رأی دیوان عالی مبنی بر به رسمیت شناختن حقوق الجیبیتیکیو صورت گرفته است: مثلاً فرماندار آرکانزاس و از نامزدهای حذفشده حزب جمهوریخواه عنوان کرده بود در صورت رسیدن به ریاستجمهوری از قانون برابری پیروی نکرده و بههمراه تد کروز، دیگر نامزد همحزباش در تظاهرات حمایت از کیم دیویس -کارمندی که در کنتاکی از امضای اوراق ازدواج دو همجنسگرا خودداری کرده بود- شرکت کردند.
به لحاظ سنتی، حزب جمهوریخواه حافظ منافع مسیحیان راست افراطی است که موضوع اقلیتهای جنسی را تحت هیچ شرایطی نپذیرفته و از مخافان سرسخت مباحثی چون سقط هستند. بااینحال، اقدام اوباما برای بهرهبرداری از آراء همجنسگرایان و وعدههای متقابلی که به آنان داد، لابی الجیبیتیکیو را به حدی قدرتمند کرده است که در انتخابات جاری، ترامپ بهعنوان تنها نامزد جمهوریخواه که حاضر شد دیدگاههایش دررابطه با الجیبیتیکیو را «درحال تکامل» معرفی کند، موفق شد در انتخابات اولیه حزبی، نهایی شده و برای رقابت با هیلاری کلینتون از حزب مقابل، ادامه دهد.
در این میان، الجیبیتیکیو که پیگیری «حقوق» خود را بخشی از «حقوق مدنی» و «حقوق بشر» میداند، به صورت پیشفرض، حزب دموکرات را مورد حمایت قرار داده است. از سویی، اقدام اوباما برای طرح موضوع شبهتابوی الجیبیتیکیو برای اولینبار در انتخابات و نیز تلاشهای هیلاری جهت معرفی چهرهای دوستدار زنان و دوستدار اقلیتهای جنسی در سالهای اخیر در قالب فعالیتهای بنیاد کلینتونها، این امر را بیشتر مسجل میکند که هیلاری دلیل بیشتری برای حساب باز کردن روی ۳٫۵ میلیون رأی الجیبیتیکیو دارد.
زنانی که ترامپ را شکست خواهند داد؟!
لحن و گفتار معروف ترامپ در برخورد با زنان و اقلیتهای قومی، زبانزد است. او به وضوح رفتاری جنسیتزده دارد که در جامعه امروز آمریکا کمتر از قرون اولیه پیدایش این کشور طرفدار دارد. او توانسته است بهخوبی رأی اقلیتهای مذکور و زنان را ازدست بدهد. برای بررسی این موضوع، نگاهی به نظرسنجیهای پیش از انتخابات مناسب است.
نظرسنجیهای روز سهشنبه، یعنی کمی پیش از آخرین مناظره هیلاری و ترامپ، حاکی از آن است که هیلاری در بخشهای مختلف کشور، بین ۵ تا ۱۱ درصد از ترامپ پیش است. البته این نتایج مربوط به قبل از رو شدن نوار ویدئویی ۲۰۰۵ ترامپ است که در آن او با زبانی کوچهبازاری درباره زنان و میلاش به رفتارهای جنسی زننده سخن میگوید. با این حساب، اگر متوسط پیشرو بودن کلینتون را در کل کشور مدنظر داشته باشیم، میتوان گفت کلینتون ۸۴ درصد آراء را طبق نظرسنجیها در دست دارد.
در این میان، آن بخش از نظرسنجیها و تحلیلها که نتایج را با تفکیک جنسیتی ارائه کردهاند، قابل توجه است. یکی از این تحلیلها که به سفارش روزنامه آتلانتیک صورت پذیرفته، حاکی از شکاف جنسیتی جدی در میان آراء مکسوبه ترامپ و هیلاری است؛ بهصورتیکه طبق آن، ترامپ ۱۱ درصد رأی بیشتری از سوی مردان دریافت کرده است، درحالیکه هیلاری ۳۳ درصد آراء بیشتری از سوی زنان دارد. بهعبارت دیگر، ترامپ کلینتون را با اختلاف ۱۱ درصدی در آراء مردان شکست داده است، و کلینتون ترامپ را با اختلاف ۳۳ درصدی آراء زنان.
باید گفت ارقام منتشرشده از سوی آتلانتیک بعد از مقایسه با یافتههای منتشرشده دیگر رسانههای آمریکایی، کمی اغراقآمیز بهنظر میرسد. ازاینرو، با مراجعه به جدول مقایسهای آراء به تفکیک جنسیت، مشخص میشود میانگین اختلاف درصد آراء دو نامزد در میان زنان بهترتیب ۵ (بهنفع ترامپ در میان مردان) و ۱۵ (برای هیلاری در میان زنان) است. با این مقدمه، راه برای تحلیل نهایی و پیشبینی محاسبه آراء باز میشود.
زن مرد
CBS News Clinton +18 Trump +11
CNN Clinton +14 Trump +4
Fairleigh Dickinson Clinton +24 Trump +7
Fox News Clinton +10 Trump +7
Google Consumer Surveys Clinton +13 Trump +3
Ipsos/Reuters Clinton +9 Clinton +5
Morning Consult Clinton +6 Clinton +4
PRRI/The Atlantic Clinton +33 Trump +11
Quinnipiac University Clinton +20 Trump +12
Rasmussen Reports Clinton +11 Clinton +2
USC Dornsife/LA Times Clinton +9 Trump +14
YouGov Clinton +15 Trump +2
Average Clinton +15 Trump +5
با کسر ۵ از ۱۵ به رقم ۱۰ میرسیم. به این معنی که کلینتون به لطف آراء زنان، ۱۰ درصد از ترامپ جلوتر است. اگر این درصد را به آراء کلی او در ایالات مختلف بیافزاییم، و آنگاه آن را در کنار آراء او در ایالتهایی که قطعاً به حزب دموکرات رأی خواهند داد قرار دهیم، مشخص میشود که کلینتون ۴۵۸ رأی شورای انتخاباتی را (در مقابل تنها ۸۰ رأی ترامپ) خواهد داشت. چنین تحلیلی، بیشتر نقشه آمریکا را به رنگ آبی (رنگ حزب دموکرات) در خواهد آورد.
برعکس، اگر فرض کنیم که فقط رأیدهندگان مرد داشتیم، میباید ۱۰ درصد از رأی کلینتون را در همه ایالات کم کنیم. اینبار نقشهای کاملاً قرمز رنگ پیشرو خواهیم داشت که در آن ترامپ همه ایالات شناور (که رأی مشخصی برای دموکرات یا جمهوریخواه ندارد) را با ۳۵۰ رأی هیأت انتخاباتی (در مقابل ۱۸۸ رأی هیلاری) برده است.
موضوع حائز اهمیت در اینجا آن است که اگر ترامپ انتخابات نهایی را به هیلاری واگذار کند، یا به عبارت دیگر، اگر هیلاری انتخابات نهایی را از تامپ ببرد، این امر بیش از آنکه در قدرت تعیینکنندگی رأیدهندگان الجیبیتیکیو باشد، در قدرت زنان بوده است.
نگاهی به تفکیک جنسیتی آراء در دورههای قبلی انتخابات در آمریکا نشان میدهد که اختلاف رأی میت رامنی و باراک اوباما در کسب آراء مردان ۷ درصد به نفع رامنی بوده است (کمی بیشتر از ۵ درصد پیشی فعلی ترامپ از هیلاری). بااینحال، و با وجود اینکه رامنی طرفدارانی نیز میان رأیدهندگان زن داشته است، اختلاف ناچیز ۸ درصدی آراء زنان به نفع اوباما (که در مورد هیلاری ۱۵ درصد است) منجر به شکست او و واگذاری انتخابات به اوباما شد. این، معنای رقابت تنگاتنگ و رقابت با اختلاف زیاد است. بهعبارتی، اختلاف رأی زنان و مردان در رقابت رامنی و اوباما منجر به برد اوباما با اختلاف ناچیز شده بود، اما رأی زنان در این دوره عامل ایجاد یک رقابت با اختلاف شانس زیاد میان ترامپ و هیلاری خواهد بود.
ترامپ: رقابت جناحی یا مردسالاری آمریکایی؟!
اشاره شد که دونالد ترامپ با مختصات ویژه خود، نماد مردسالاری آمریکایی است. مایکل کازین، نویسنده مقالهای با نام «ترامپ و پوپولیسم آمریکایی» در نشریه فارن افرز، با بررسی تاریخچه و انواع پوپولیسم در آمریکا، به پوپولیسم از نوع ترامپ اشاره میکند که در مقایسه با سایر الگوهای موجود، پوپولیسمی ناقص و غیرمنسجم است. او اشاره میکند که ترامپ بهوضوح نماینده جمعیت مرد، سفید، مذهبی، ناسیونالیست، و اکثریت جامعه آمریکا، یا همان «آمریکاییهای واقعی» است.
نویسنده، در ادامه، کوکلوکسکلن را بهعنوان نمونهای از الگوی ترامپی پوپولیسم معرفی میکند که در آن از هر روشی برای حذف رقیب یا عناصر نامطلوب استفاده میشود. او مواضع ترامپ در برخورد با مهاجران لاتینو و جامعه مسلمانان آمریکا را نمونهای از چنین اقداماتی برمیشمارد.
با اینحال، پوپولیسم نژادپرستانه و ناسیونالیستی ترامپ که بازگشتی به سنتهای قدیمی آمریکایی محسوب میشود، عنصری را کم دارد: تعریف درستی از «مردم» که بتواند بسیج حداکثری جمعیت رأیدهندگان را در پی داشته باشد. ترامپ تنها تصوری مبهم و کلیشهوار از «مردم آمریکایی» دارد که شامل خانوادههای کارگری و طبقه متوسط است که با تصویر خود او بهعنوان مردی متمول با ثروت افسانهای، هماهنگ نیست.
تحولات عمده اجتماعی در دهه ۶۰ که با شتاب فراوان آمریکا را با جنبشهای مدنی مختلف مواجه کرد، افزایش جمعیت مهاجران لاتینو و جمعیت سیاه، و کاهش قابلتوجه جمعیت کارگری سفید -که پایگاه اصلی پوپولیسم نژادپرستانه و حامی طبقه کارگر است- عامل آن شده است که نیازی برای تغییر پایگاه مردمی نامزدهای پوپولیست احزاب مختلف ایجاد شود؛ بهصورتیکه برای جبران خلأ ناشی از ذوب دموگرافیک جمعیتهای قبلی، جمعیتهای جدیدتر و دارای رأی تعیینکننده، جایگزین شوند. این ناهماهنگی همان عاملی است که ترامپ را از درک شرایط کلی امروز آمریکا و قدرت غیرقابلانکار زنان و سایر اقلیتها، بازداشته است.
با فعالیت گسترده بنیاد کلینتون در حوزه زنان که از مرزهای آمریکا فراتر رفته و بُعد بینالمللی یافته است، میتوان گفت مسیر بهرهبرداری از ظرفیتهای مشارکتی زنان در دو نامزد رقیب انتخابات پیشرو، طی ۱۵ سال گذشته بهصورت معکوس طی شده است. کازین تأکید میکند که ترامپ «در کشوری که مردماش-احمقانه- به خوشبینی و آغوش باز خود تفاخر میکنند» در حال ترویج فرهنگ نفرت است.
این فرهنگ نفرت با نگاه به عملکرد انتخاباتی ترامپ در استفاده از کلمات زننده درباره زنان، ارائه دیدگاهی شیءانگارانه از زنان که آنان را با کارکردهای جنسی تعریف کرده و ارزیابی میکند، استفاده غیرانسانی از روابط خانوادگی رقبا برای تحقیر و یا تهدید آنها، تأکید بر معیارهای شخصی برای زیبایی زنانه که ابژهسازی زنان را در خود دارد، تخریب رقبای زن خود همچون فیورینا و هیلاری با دست گذاردن بر خصوصیات زنانه آنها، و از این قبیل، رفتارهایی است که ترامپ با بروز آنها، در حقیقت به طرد بخشی از دموگرافی آمریکایی اقدام کرده است که از دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی تبدیل به یک بخش آگاه و پرقدرت شده و این در حالی است که تمام توان رقیباش، هیلاری، طی سالهای گذشته، صرف جذب آنها شده است.
کروز و ترامپ: دعوای ناموسی یا استفاده ابزاری؟!
ترامپ که در انتخابات پیشرو در آمریکا تبدیل به یک پدیده شد، علیرغم دشمنی ذاتی با زنان -خصوصاً زنان نازیبا!- با مردان نیز بر سر مسایل مرتبط با جنسیت درگیر است. شاید گذشته از فیورینا، رقیب زناش در انتخابات اولیه حزبی، تد کروز همحزبی مرد اوست که از حملات و تحقیرهای او در امان نماند. این موضوع نشان میدهد ترامپ تا چه حد از الگوی ایدهآل مرد امروزی آمریکایی فاصله دارد؛ چراکه او با مردان همحزب خود نیز در تفاوت چشمگیر رفتار و دیدگاه بهسر میبرد.
دعوای ترامپ و کروز در رسانههای داخلی تحت عنوان «دعوای ناموسی» رقبای جمهوریخواه آمریکا پوشش داده شد. بااینحال، تحلیلی در سایت داخلی مهرخانه، تأکید دارد که این نزاع ناموسی نبوده و ادامه بهرهبرداری ترامپ از موضوع جنسیت برای پیشبرد مطامع سیاسی خود است.
(در همین زمینه: آیا دعوای نامزدهای جمهوریخواه آمریکا "دعوایی ناموسی" است؟)
ترامپ در مراحل نهایی انتخابات مقدماتی، زمانی که هنوز رقابت میان او و تد کروز، بر سر تصاحب رأی نهایی حزبی برای ورود به مرحله رقابت ملی با حزب رقیب، در جریان بود، با دست گذاشتن بر روابط خانوادگی رقیب، سعی در ایجاد نزاعی لومپنی در کروز داشت که با واکنش سرد و معقول او مواجه شد. او که در واکنش به انتشار تصاویر برهنه همسرش، ملانیا، در زمان فعالیت بهعنوان سوپر مدل بر روی جلد یک مجله مد، اقدام به تمسخر زشتی چهره و فرم بدن همسر کروز کرده و تهدید به انتشار اسرار او نمود، با واکنش رقیباش مواجه شد.
کروز در بیانیهای اعلام کرد که انتشار تصاویر همسر ترامپ از سوی ستاد انتخاباتی او صورت نگرفته و کاملاً مستقل انجام شده است. به این جهت، ترامپ نمیباید با اقدام سراسیمه بدای مقابلهبهمثل به کروز و حتی همسرش حمله میکرد، اگرچه نتیجه انتشار این تصاویر، منجر به کاهش آراء او در میان مورمونهای یوتا شده باشد.
در تصویر منتشرشده که ملانیا، همسر جوان ترامپ را در زمان فعالیت بهعنوان سوپرمدل روی جلد مجلهای نمایش میدهد، ملانیا در وضعی خفتبار، درحالیکه برای ایجاد نهایت جاذبه جنسی به دوربین خیره شده و دستانش برای ایجاد استعاره ابژگی زنانه، به یک ساک مسافرتی دستبند زده شده است، تصویری کامل از یک برده جنسی را شاهد هستیم که در نهایت زیبایی و جاذبه زنانه، رام، وسوسهانگیز، و در دسترس بهنظر میرسد.
این تصویر زنانه که انتشار آن منجر به واکنش منفی رأیدهندگان زن در ایالت مورموننشین یوتا شده بود و منجر به کاهش ۴۰ درصدی آراء ترامپ در این ایالت شد، در حقیقت نه تنها عامل نزاعی ناموسی از سوی ترامپ و کروز نبوده است، بلکه نماینده تمام و کمال ایدهآلی است که ترامپ در سخنان مختلف خود از زنانگی ارائه میدهد.
ترامپ به دفعات، با تحقیر چهره یا بدن زنان مورد نفرت خود، مثل کمدین روزی اودانل، همسر کروز، فیورینا، و دیگران، و یا با اشاره به این عقیده شخصی که هیلاری «مشوق نفرتآور» روابط فراازدواجی همسرش بیل کلینتون است چون بهقدر کافی جذاب نیست!، همچنین با ایجاد چنین فرضی در مورد همسر کروز که قبلاً او را به زشتی و همسرش را به روابط فراازدواجی متهم کرده بود، در حقیقت این دیدگاه مردسالارانه را از خود بروز داده است که زنانگی مطلوب، زنانگی در شکل و مختصاتی است که ملانیا در تصویر منتشرشدهاش، ارائه میکند.
این الگو که در تضاد مستقیم با نقدهایی درباره مردسالاری قرار دارد، و تداوم حملات بیرحمانه او به چهرههای مختلف در رابطه با جنسیتشان، همچنین قرار گرفتن او در مقابل هیلاری بهعنوان رقیب نهایی که وسوسه بهرهبرداری هرچه بیشتر از جنسیت رقیب را در او ایجاد کرده است، عامل معکوس شدن نتیجه فعالیتهای او برای تخریب توان زنان، و ایجاد جنبشی زنانه بر علیه او شده است.
بروز اظهاراتی درباره آزار جنسی و یا گفتههایی بهشدت جنسیتزده از سوی ترامپ، که اخیراً از سوی چند زن صورت گرفته، بیش از پیش موقعیت ترامپ را با تزلزل مواجه ساخته؛ بهصورتیکه همسرش ملانیا برای دفاع از او وارد عمل شده و زنان مذکور را متهم به دروغگویی کرده است.
مشکل بتوان گفت تلاش ترامپ برای ترمیم زخمی که بر شخصیت زنان آمریکایی وارد کرده، حاصلی خواهد داشت. او در آخرین مناظره تبلیغاتیاش با هیلاری در مقابل ادعای احترامی که برای زنان قایل است، با خنده استهزاآمیز حضار مواجه شد. این در حالی است که منطق او در زیر سؤال بردن جنبههای واقعی ضعفهای رقیباش هیلاری، در زمینه سیاست خارجی، اقلیتهای جنسی، مشکلات اقتصادی، روابط با روسیه و ایران، سیاست در قبال داعش، و از این قبیل، ارزش تأمل دارد، اما رفتار نابخردانه او در باب موضوع جنسیت از او دلقکی مورد تمسخر زنان ساخته است که قادر نیست برای اجرای نظراتش، در مقابل هیلاری ایستادگی کند.
هیلاری: شعار توانمندسازی زنان و رأی به کشتار آنها
هیلاری کلینتون اولین زنی است که برای پستی به جدیت ریاستجمهوری نامزد میشود و این اقدام نه در انتخابات ۲۰۱۶، که از انتخابات ۲۰۰۸ در مقابل باراک اوباما آغاز شد. هیلاری که بعد از واگذاری انتخابات اولیه حزبی به اوباما و با تشکیل دولت جدید دموکرات، به سمت وزارت خارجه منصوب شد، در پایان اولین سال از دومین دوره انتصابش در ۲۰۱۳، از سمت خود استعفا داد تا خیز خود برای دور بعدی انتخابات را از همان زمان بردارد.
او که به لطف رسوایی جنسی همسرش بیل کلینتون خیلی بیش از دوران سناتوریاش به شهرت رسید، با تلاش فراوان و اتکاء به لابیگری، توانست بنیاد کلینتونها را که در ابتدا فقط تحت عنوان راهاندازی یک کتابخانه محلی کارش را آغاز کرده بود، ظرف مدت کمتر از پانزده سال به یکی از قدرتمندترین سازمانهای بینالمللی فعال در حوزههای مختلف بدل کند.
بااینحال، شاید بتوان گفت اصلیترین فعالیتی که بنیاد کلینتون در دستور کار قرار داد، مانور دادن در حوزه زنان و «توانمندسازی» این بخش از جمعیت آمریکا و جهان، است. هیلاری با اتکاء به آشناییهای بیل و قدرت خود در وزارت خارجه، موفق به برقراری ارتباطات برونمرزی با سایر دولتها و جامعه مدنی جوامع شد و این امر به بنیاد کلینتونها بُرد و توانی بخشیده است که نمیتوان آن را انکار کرد.
اصطلاح «تأثیر هیلاری» به تمامی برنامههای مداخلهای او در جهتدادن به جنبشها و سازمانهای زنان داخل و خارج از آمریکا اشاره دارد. صرف ناهار با چهرههای فمینیست چون گلوریا استینم و چهرههای بینالمللی چون کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول، افزایش سفرای زن آمریکا در دوره تصدی وزارت خارجه، دعوت از دختران کشورهای در حال توسعه برای مشارکت در برنامههای توانمندسازی وازرت خارجه آمریکا و در راستای شهروندسازی و سیاستهای استعماری آمریکا، و ایراد سخنرانی در جهت افزایش مشارکت سیاسی زنان، اقداماتی است که هیلاری را در ۱۰ ساله اخیر معروف کرده است.
بااینهمه، مواضع هیلاری در سیاست خارجی که حمله نظامی به لیبی در زمان حمله به سفارت آمریکا در بنغازی را تشویق میکرد، و مواضع او در قبال ایران و سوریه، مواردی نیستند که بتوان گفت نظریات نای و فوکویاما را انعکاس میدهد. در حقیقت، هیلاری برای بهرهبرداری حداکثری از آراء مردان جامعه آمریکا به اندازه زنانشان، اقدام به دو عملکرد کاملاً متضاد در جذب زنان، از یکسو، و حفظ رأیدهندگان مرد، از سوی دیگر کرده است. با این اوصاف، چنانچه هدف افزایش مشارکت سیاسی زنان در صورت پیروزی در انتخابات را برای هیلاری مفروض بگیریم، مشکل بتوان گفت زنانی که او به عرصه سیاست جهان و آمریکا معرفی کند، به صلح جهانی کمکی بکنند.
(در همین زمینه: هیلاری کلینتون؛ از فعالیت برای شهروندسازی جهانی زنان تا نامزدی ریاست جمهوری)
بحث
جامعه زنان با اولین جنبشهای کشورهای مختلف برای کسب حق رأی، به کندی وارد میدان سیاست و جامعه شد. این ورود عامل بروز تحولاتی مثبت و منفی در حیات اجتماعی بشر شده است، اما نمیتوان تأثیر عملی آن در زمانی که پای انتخابات در میان باشد را انکار کرد. در انتخابات پیشرو در آمریکا، دو نامزد احزاب دموکرات و جمهوریخواه در تضادی چشمگیر در بهرهبرداری از حضور زنان پای صندوقهای رأی از خود نشان دادهاند که هیچیک از حیث صداقت و نگاه انسانی مورد تأیید کامل نیست، اما میتوان عملکرد نامزد حزب دموکرات را از این حیث، موفق دانست.
از دیگر موضوعات حوزه جنسیت که نقش تعیینکننده جدی در انتخابات فعلی آمریکا یافته است، جامعه درحال گسترشالجیبیتیکیو است که با اتکا به لابیگری و حمایتهای اخیر در دوران ریاستجمهوری اوباما، قدرتی فزآینده یافته است.
لمپنیسم و پوپولیسم ترامپ در این میان، با اتکا به کلیشههای ارزشی در فرهنگ و جامعه آمریکا، نظیر مردسالاری، توانسته است آراء مردان آمریکایی را بهخوبی حفظ کند. اما وقتی این آراء در کنار رأیهای ازدسترفته او به دلیل اهانتهای مکرر به زنان گذاشته میشود و زمانی که با رأی دو دسته مذکور در بالا در یک ردیف قرار میگیرند، قدرت مقاومت در مقابل جریانهای دموگرافیک نوظهور به نفع هیلاری کلینتون را نخواهد داشت.
انتهای پیام/ص
Related Assets:
-
پایه برجام لرزان است/ ترامپ و کلینتون آماده توسل به گزینه نظامی ضد ایران هستند
-
آیا کلینتون آراء خاکستری را میبازد؟/ گزینههای احتمالی دموکراتها در صورت انصراف بانوی سیاست
-
ترامپ، کلینتون را با اسلحه تهدید کرد
-
ادعای حمله موشکی به ناو آمریکایی در سواحل یمن
-
لاوروف: اقدامات آمریکا امنیت ملی روسیه را تهدید میکند
-
کلینتون، ترامپ را قلدر و متجاوز به زنان خواند
-
تصاویر/بازماندن دختر بیمار ۴ ماهه ایرانی از عمل جراحی قلب در آمریکا
ویژه زنان
-
کمبود فضاهای تفریحی بانوان در یزد (Opens New Window)
-
آنفلوانزا عامل ۴۰ درصد بیماری تنفسی کودکان یزدی (Opens New Window)
-
۲ درصد از دانشآموزان شهر یزد مبتلا به شپش هستند (Opens New Window)
-
ریحان، پاتوق لحظههای خوش دخترانه (Opens New Window)
-
۶۰ درصد قربانیان جنگ غزه زنان و کودکان هستند (Opens New Window)
-
لزوم پرهیز از موازیکاری دستگاهها در مبارزه با مواد مخدر (Opens New Window)
-
زیبایی به چه قیمت؟ (Opens New Window)
-
خانهای برای نفسکشیدن بدون ویروس و بیماری! (Opens New Window)
-
برگزاری رزمایش الی بيت المقدس به مناسبت هفته بسیج در یزد (Opens New Window)
-
آزادی مادر در بند با کمک فرزند شهیدِ یزدی (Opens New Window)
-
نفرات برتر مسابقات اسکواش بانوان یزد معرفی شدند (Opens New Window)
-
اقتداری اولین بانوی ایرانی فاتح جهان در اسکواش (Opens New Window)
-
بیشاز ۵۰۰ زوج یزدی در انتظار وام ازدواج (Opens New Window)
-
«زن دلخواه خدا» یا «زن مدنظر غرب» (Opens New Window)
-
مطب پزشک متخلف زنان و زایمان در یزد پلمب شد (Opens New Window)
-
قیمت پوشاک در یزد تغییری نداشته است (Opens New Window)
-
حضور استاندار در منزل مدیرمسئول یزدبانو (Opens New Window)
-
بهرهبرداری از ۲۹ واحد بهداشتی در یزد (Opens New Window)
-
چرا بیمارستان ولیعصر بافق تکمیل نشده است؟ (Opens New Window)
-
آزادی ۳ مادر زندانی یزدی با کمک جاماندگان اربعین حسینی (Opens New Window)
نکات خانه داری
-
درمان فیبروم رحم به کمک طب سنتی (Opens New Window)
-
افراد غیرمتخصص باعث تخریب طب سنتی هستند (Opens New Window)
-
۲۰ نکته خانهداری مدرن برای همه خانمها (Opens New Window)
-
طرز تهیه مقلوبه پلو عربی مرغ و بادمجان خوشمزه و مجلسی (Opens New Window)
-
آشپزی مدرن و سنتی روی یک سفره (Opens New Window)
-
ترفندهای ساده ولی کاربردی در خانه داری (Opens New Window)
-
طرز تهیه پلوی نخود فرنگی با مرغ ریش ریش شده (Opens New Window)
-
ترفندهای جالب خانهداری که نمیدانستید!/ تصاویر (Opens New Window)
-
جشنوارههای بومی نشاط اجتماعی جامعه را میافزاید (Opens New Window)
-
نکات خانهداری مدرن برای همه خانمها (Opens New Window)
-
طرز تهیه لقمههای گوشتی (Opens New Window)
-
طرز تهیه کوکو پیازچه با سس مخصوص (Opens New Window)
-
شولی؛ پیش غذای محبوب یزدی ها + تصاویر (Opens New Window)
-
شستن ظرف ها بدون پیش بند این عوارض را به دنبال دارد (Opens New Window)
-
مرغ همچنان در اوج (Opens New Window)
-
دستور رئیس جمهور به دو وزارتخانه برای کنترل قیمت مرغ (Opens New Window)
-
یارانه ۲.۵ میلیارد دلاری برای تولید گوشت مرغ کجا رفت؟ (Opens New Window)
-
راهکارهایی برای تقویت سیستم ایمنی بدن در دوران کرونا (Opens New Window)
-
فعالیت زیرزمینی آرایشگاه های زنانه یزد در اوج کرونا!/آرایشگاههای زنانه متخلف لغو مجوز دائم میشوند (Opens New Window)
-
راههای محافطت از کودکان در برابر کووید۱۹ (Opens New Window)