Navigation Navigation

محتوا محتوا

گفتگو/ دارنده نشان طلای المپیاد ادبی:

مسئولین یزد فقط عکس یادگاری می‌گیرند/ با وجود بی توجهی مسئولین ، به جای رفتن از کشور،می‌مانم ومی‌جنگم/ حرفی باآموزش وپرورشی ها


متاسفانه آنقدر که رزومه علمی برای دستگاه ها ،آموزشگاه ها ، دانش آموزان و والدین آن ها اهمیت دارد، علم اهمیت ندارد . داشتن رزومه علمی برای استان افتخار است اما به شرطی که از علم غفلت نشود.

به گزارش یزدامروز به نقل از یزد رسا، محمدرضا اقبالی زارچ  دانش آموز رشته علوم انسانی در دبیرستان شهید صدوقی است  که در سن 9 سالگی 18 جز قرآ ن را حفظ کرده است. پدرش بازنشسته نظامی  و مادرش  مربی قرآنی است که توانسته در آزمون های سنجش علمی - مقایسی آموزش و پرورش در استان  در دو مرحله مقام  اول  و در بیست وهفتمین المپیاد ادبیات ، در سال جاری مدال طلا را از آن خود کند.با این جوان نخبه یزدی گفتگویی صمیمی انجام شده که ماحصل آن  تقدیم شما مخاطبین یزد رسا می شود.

 

درباره المپیاد ادبی توضیحاتی بفرمایید و سطح مسابقات راچگونه ارزیابی کردید؟

در طول سال سه آزمون بزر گ در سطح علمی برگزار می شود ،کنکور سراسری با سوالات  کشوری و امتیازات کشوری، جشنواره خوارزمی باسطح سوالات جهانی ولی امتیاز کشوری و المپیاد علمی دانش آموزی در سطح سوالات و امتیاز جهانی و سطح دروس در حد دروس فوق لیسانس می باشد. برگزاری المپیاد دارای درسه مرحله  صورت می گیرد که در مرحله اول ، تعداد شرکت کنندگان 20 هزار نفر در سطح کشور و پذیرفته شدگان حدود یکهزار و دویست نفر می باشند.

 

در مرحله دوم از یکهزار و دویست نفر حدود 40 نفر برای  مرحله اصلی انتخاب می شوند. برگزیدگان در مرحله سوم در دو دوره متمرکز درکلاس های باشگاه پژوهشکده جوان شرکت کرده  و پس از آن  امتحاناتی به شکل  تستی و کتبی و تئوری برگزار می شود سپس یک مصاحبه صورت می گیرد که  نمره آن 20 درصد نمره آزمون محسوب می شود. البته  در رشته های فنی به جای مصاحبه ، آزمون آزمایشگاه همان رشته از دانش آموزان  گرفته شده و در رور پایانی یک امتحان بدون منبع جهت سنجش خلاقیت وتوانایی های دانش آموزان  برگزار می شود.

 

تفاوت المپیاد با کنکور چیست؟

المپیاد یک پرسه سه ساله است و از اول دبیرستان شروع می شود وبیشتر جنبه پزوهشی داشته  و از تعدا د سوالات تستی کمتری نسبت به کنکور برخوردار بوده و در آن ملاک اصلی  خلاقیت دانش آموز می باشد. البته به علت وجود سیستم نا مطلوب آموزشی در یزد و بها دادن به  کنکور ، برخی اوقات  به جای ترغیب به  شرکت در المپیاد برای حضوردر آن مانع تراشی هم صورت می گیرد.

 

از اردوی کشوری یرایمان بگویید و پس از آزمون نهایی، انتظار چه رتبه ای را داشتید؟

پس از پایان هر امتحان نمرات اعلام و اگر نیازی به اعتراض بود اعتراض می کردیم. من در روز اعلام مدال ها با شناختی که از خودم داشتم ونسبت به تلاشی که انجام داده بودم مطمئن بودم طلا را کسب می کنم اما در مورد نمره مصاحبه  کمی نگران بودم.

 

از چه زمانی تصمیم  به شرکت در المپیاد گرفتید؟

من درسال سوم دبیرستان با المپیاد آشنا وبه علت سیستم خسته کننده آموزشی در مدرسه  به آن علاقه مند شدم وبه صورت جدی از آذر ماه درس خواندن را شروع کردم و چون قبلا با قرآن و زبان عربی آشنا بودم و زبان انگلیسی و ادبیات را به خوبی میشناختم
به لطف خدا توانستم کار سه ساله را در هشت ماه انجام و با استفاده از کتب درسی ، اساتیدم در تهران و تلاش زیاد خودم به مقام اول دست یابم.

 

چه عواملی را در موفقیت خود سهیم  می دانید؟

استعداد ،حمایت و رفع دغدغه از طرف خانواده و مدرسه نقش مهمی در موفقیتم داشته  ولی  مهمترین علت را توسل ، تلاش  هدفمند ومشاوره با افراد خبره می دانم.

 

فرمودید حافظ 18 جزء قرآن کریم هستید به نظرشما معنویات چقدر در موفقیت شما تاثیر گذار بوده است؟

مقاطع چهارم و پنجم دبستان را فشرده و غیر حضوری گذراندم  وهمزمان به کمک مادر 18جزء قرآن را حفظ نمودم و حفظ  قرآن خیلی کارها را برایم آسان کرده به طوری که حتی  در کنکورمی توانم در رشته  دلخواهم قبول شوم.

 

به خاطر کسب مدال طلای المپیاد ادبی از شما چه تجلیلی صورت گرفت؟

از طرف مسئولین و کسانی که توقع داشتم هنوز کاری خاصی  جز یک دسته گل، آن هم برای گرفتن عکس یادگاری وانتشار در سایت ها صورت نگرفته ولی ازطرف مدرسه با وجود اینکه توقعی نداشتم لوح تقدیر گرفتم.

 

 

بهترین جایزه ای ازنظر شما چیست؟

بهترین جایزه برای من این است که ارزش محمد رضا اقبالی، تنها به مدالش نباشد و بدون مدال هم برای دیگران ارزشمند باشد.

 

خاطره ای تلخ یا شیرین از المپیاد دارید؟

خاطره تلخ من دیدگاه مسئولین در کشور نسبت به المپیاد و مسائل علمی است که باعث می شود علم از تولید باز بماند و در سال های اخیر، این دید به دانش آموزان هم منتقل شده به طوری که در المپیادف هدف افراد کسب علم نیست و تنها هدف، کسب یک مدال است وبس، هیچ کس این را نفهمیده که مدال وسیله است نه هدف و این برایم بسیار ناگوار است.

 

اما شیرین ترین خاطره من در المپیاد این بود که برا ی اولین باردرجلسه امتحان، آزادی عمل را تجربه کردم ، برعکس  امتحانات دبیرستان که هر آنچه  را معلم می گوید باید بنویسی در المپیاد آنچه خود تجربه کردی ومیدانی ، می نویسی .

 

اما یک خاطره شیطنت آمیز هم دارم  قرار بود صبح مسابقه  مدال ها اعلام شود ولی مشکلی پیش آمد که تا ساعت 7 شب  این کار به تعویق افتاد پدرم زنگ می زدند جواب نمی دادم یعنی  نمی دانستم باید چه بگویم تا اینکه مادرم زنگ زدند دیگر نمی شد تلفن مادر رو جواب نداد. تلفن مادر رو جواب دادم و گفتم نقره شدم ولم کنید. مادرم گفت: واقعا  و از این نحوه واقعا گفتن دلم شکست و گفتم نه هنوز اعلام نکردند، اومدم شوخی کنم ولی تلخ شد.

 

اگر بخواهید از پدر و مادرتان تشکر کنید چگونه این کا ررا انجام می دهید؟

میدانم از لحظه ای که من به دنیا آمده ام همیشه اهدافشان به سمتی متمایل شده که من در اولویت باشم. جدا از هزینه ها و وقتی که هر خانواده ای برای فرزندانش صرف می کند پدرم که در راس  خانواده هستند خواسته من را در اولویت و رأس برنامه ها قرار می دهند و این از درون من را  شرمنده  می کند.تنها راهی که می توانم ازطریق آن از زحمات آنها تشکر کنم این است که بهترین نتیجه را در کارهایم بگیرم و بهترین ها با تلاش وپشتکار زیاد حاصل می شود.امیدوارم با کسب نشان طلای المپیاد ادبی توانسته باشم اندکی از زحمات آن ها را جبران وبارشرمندگی را از دوش خود برداشته باشم.

 

موفقیت از نظر شما چه رنگی است؟

خاکستری

 

افق نگاه به آینده آقای محمد رضا اقبالی تا کجاست؟

امیدوارم الان که کسی نیستم و در ابتدای راه  می باشم آنقدر دلیل برای استفاده از توانایی هایم داشته باشم که حتی با بها ندادن به تلاش هایم ازطرف مسئولین به جای رفتن از کشور، ماندن وجنگیدن واثبات کردن را انتخاب کنم و انتزاج افق من و افق جامعه به گونه ای  میسر باشد که توانسته باشم در دیدگاه و وضع زندگی مردم تغییر ایجاد کنم. البته این بدین معنی نیست که  من می خواهم دنیا را عوض کنم نه ، چون توانایی آن را ندارم اما می توانم با کمک به آموزش و پرورش یا اقتصاد و یا سیاست کشورم درخوب زندگی کردن مردمم نقش داشته باشم .

 

 

و اما سخن آخر؟

وضعیت نظام آموزشی در آموزش و پرورش مطلوب نیست .جلسات هم اندیشی برگزار می شود ولی اگر انتقادی از عملکرد فردی صورت گیرد باعث  دلخوری و ناراحتی می شود.

 

این حرف همیشه در دلم مانده است که اگرمسئولی توانایی انجام وظیفه اش را ندارد کنار بکشد. نفر اول المپیاد ادبی از مسئولین آموزش وپرورش استان خواهش می کند اجازه ندهید نظام آموزشی  اینگونه باشد.

 

من انسان غرب زده ای نیستم اما دلیل موفقیت های علمی غربی ها این است که بالاترین ردیف بودجه آن کشورها در اختیار آموزش و پرورش است.امروز به دانشجویان خیلی توجه می شود بسیار خوب است اما دانشجویی که دانشی ندارد و در راهنمایی و دبیرستان با او کار نشده، چگونه می خواهد بارعلمی کشور را به دوش بکشد.

 

خواهش می کنم ریشه ای تر فکر کنید حداقل در سطح استان یزد این جو کپی برداری، خواندن و دوباره نوشتن ها را کنار بگذارید اگر می بینید واقعا بودجه ندارید سازمان ها ی دست وپا گیر را منحل کنید و نگوید ما فلان  باشگاه علمی  پژوهشی داریم مهم این است که  چه نتیجه ای  حاصل شده است؟

 

10 سمپاد علمی در کشور وجود دارد  خوب چه نتیجه ای از آن ها گرفته شده است ؟ بجای 10سمپاد ،یک سمپاد قوی ایجاد کنید  و همه بودجه آن 10 سمپاد را به آن اختصاص دهید. اگر دلتان برای مملکتی که قراراست پایگاه شیعه و حق باشد می سوزد اندکی به حرفهای من توجه کنید.

 

مسئولین محترم از چین تخته هوشمند با درجه کیفی پایین وارد کشور می شود اما زیرساختش فراهم نیست . حتی برخی معلمان نحوه استفاده از آن را نمی دانند. اصلا با وجود کتاب درسی نیازی به استفاده از تخته هوشمند هست؟

 

 

مدال آوران المپیاد و جوانان علمی کشور قصد دارند بنیادی و زیربنایی کار کنند اما وقتی یک طرح علمی نیازمند مثلا دو میلیون پول هست و بوجه کافی وجود ندارد چگونه چنین اتفاقی صورت گیرد؟

 

درمسابقات بسیج مدال نقره گرفته بودم  و به همین علت در جشن افتخار بیستم شرکت داشتم  در این جشن اسامی  100 رتبه زیرهزار لیست شده بود و بر روی آن مانور داده می شد یعنی متاسفانه آنقدر که رزومه علمی برای دستگاه ها ،آموزشگاه ها ودانش آموزان و والدین آن ها اهمیت دارد خود علم اهمیت ندارد .

داشتن رزومه علمی برای استان افتخار است  اما به شرطی که از خود علم غفلت نشود. متاسفانه آموزش پرورش استان تلاشی برای پیشرفت سطح علمی استان انجام نمی دهد چون دریزد تنها زمانی به تو نگاه وتوجه می شود  که رتبه یا مدالی کسب کنی تازه آن هم موقتی .به همین دلیل  در کنکور که تنها افتخار علمی استان  محسوب می شود هر ساله کمرنگ تر می شویم .

وقتی رتبه ای  کسب می کنی مسئولین با آن پز می دهند ،عکس یادگاری می گیرند و کلی در بوق وکرنا می کنند و این در حالی است  که قبل این  کوچکترین حمایتی برای کسب این عنوان  از دانش آموز نکرده و حتی یک جایزه مادی برایش در نظر گرفته نشده وپس از مدتی احوالی از این دانش آموز پرسیده نمی شود.

نخبگانی را می شناسم که به دلیل بی توجهی ها  و کم توجهی ها در دام اعتیاد گرفتار شده اند بنابراین از مسئولین آموزش پرورش استان خواهشمندم ، المپیادی ها ،کنکوری ها و دانش آموزان نخبه استان را حمایت مادی ومعنوی نمایند و  پس از کسب موفقیت آنان را به حال خود رها نکرده واز هدر رفت نخبگان علمی استان جلوگیری به عمل آورند.






آخرین اخبار آخرین اخبار