به گزارش عصر سیاست، مذاکرات و توافق نهایی هسته اي را در ابعاد و از منظرهاي مختلفي مي توان تحليل کرد. يکي از زوايا و ابعاد زيباي اين مذاکرات، استراتژي رهبر معظم انقلاب اسلامي بود که موجب شد کشور از بحران­ هاي کاذبی که ممکن بود در اين مسئله متحمل شود، نجات يابد.

تأملاتي در اين باره، خالي از لطف نيست:

1ـ بعد از روي کار آمدن دولت يازدهم و گرايش اين دولت به آشتي با ابرقدرتهاي جهان، افراد سکولار و غرب زده تلاش کردند تا در توجيه ضرورت سازش با استکبار، نظريه پردازي و قلم پردازي کنند. يکي از بخش هاي مهم و برجستة سخنراني هاي امام خامنه ای در طول دولت جديد، تفهيم قابل اعتماد نبودن استکبار، باز کردن مشت دشمن و نشان دادن دست چدني آنها در زير دستکش مخملي بود. در اين سخنراني ها و توصيه ها، ايشان کوشيدند بصيرت مردم را افزايش دهند و خط سازش را تضعيف يا کنترل کنند؛ که الحمدلله تا کنون چنين شده است. مواضع تند معظم له عليه اسراییل و استکبار جهاني و ... در این مدت نشان مي داد که استراتژي انقلاب اسلامي در مقابل قدرت هاي ظالم، تغيير نکرده و صرفاً تاکتيک ها تغيير مي کند (مثل عقب نشيني در مسابقه کشتي)؛ همچنانکه حضرت امام (ره) هم بعد از پذيرش قطع نامه598، فتواي قتل سلمان رشدي را داد (که در ظاهر مخالف قواعد جهاني بود) و تندترين تعابير را عليه ساختار ظالمانه حاکم بر جهان ابراز نمود (که در جلد 21 صحيفه امام«ره» موجود است)و ... .

2ـ دوقطبي شدن جامعه، يکي از خطرات و فتنه­‌هايي بود که در طول مذاکرات، کشور را تهديد مي کرد. چه بسا کساني در اين انديشه بودند که با اختلاف افکني و دو قطبي کردن فضا (موافق مذاکره و توافق ـ مخالف مذاکره و توافق)، از اين فضا در انتخابات مجلس بهره برداري سياسی و جناحي کنند! اما امام خامنه اي با حمايت قاطع از اصل مذاکرات هسته اي و مذاکره کنندگان هسته اي، و نيز توصيه منتقدان اصولگرا به رعايت تقوا و انصاف، و توصيه مسئولين به پذيرش يا صبر و تحمل در قبال نقدها، اجماع و وحدت ملي به نفع اصل مذاکره و توافق ايجاد کردند و اين مسئله را در همان مقياس ملي (نه جناحي) تعريف و مديريت نمودند. تأکيد بر پيشرفت هاي حيرت آور هسته اي در ده ـ پانزده سال گذشته (دولت احمدي نژاد و ...) و مقاومت دوازده ساله ملت و ... که پشتوانه اي بزرگ براي مذاکره فراهم کرد، اشاره به همين نکته بود که توان هسته اي کشور و سرمايه قبلي که اکنون موضوع مذاکره قرار گرفته است، ثمره مشارکت همه ملت و همه جريان هاي متعهد بوده است و قابل مصادره به نفع گروه يا جرياني خاص نيست.

امام خامنه اي تلاش کردند به جاي اينکه در مسئله مذاکرات هسته اي، نزاع موافق و مخالف در کشور درست شود، اين نزاع احتمالي را به نزاع ايران و آمريکا تبديل کنند و همه ملت را متوجه بدقولي و بدعهدي و بدذاتي آمريکا کنند تا ملت هر چه فرياد دارند بر سر آمريکا بکشند نه بر سر خودشان و هم ميهنان شان.

3ـ طرح نظريه«اقتصاد مقاومتي» و تدوين سياست هاي کلان آن و تلاش براي ريل گذاري شدن اين سياست، از اقدامات مهم امام خامنه اي بود تا چشم انداز کلان اقتصاد کشور را نشان دهند و نيز حربه تحريم را کند کنند و در درازمدت، اين ابزار را از دست آنها خارج کنند. طرح رويکرد اقتصاد مقاومتي به عنوان راه مستقيم ملت (حتي در صورت شکست احتمالي مذاکرات)، موجب تقويت مذاکرات به نفع تيم مذاکره کننده هسته اي هم گرديد.

4ـ ترسيم خطوط قرمزهاي هسته اي از اقدامات ديگر امام خامنه اي در طول مذاکرات بود. اين خطوط قرمز موجب مي شد در عين پذيرش محدوديت ها، صنعت هسته اي کشور تعطيل نشود و عزت و استقلال کشور مصون بماند و از پيش روي هاي قدرت هاي استکباري ممانعت به عمل آورد و آنها را عقب براند.

5ـ حمايت شديد امام خامنه اي از تيم مذاکره کننده هسته اي، آنها را از زير فشار روحي داخل کشور خارج کرد و آنها خيالشان راحت بود که خواه با توافق برگردند و خواه به خاطر مقاومت و اصرار بر خطوط قرمز، به توافق نرسند، با استقبال مواجه خواهند شد. اين حمايت ها در بيرون هم موجب تقويت روحي و افزايش اعتماد به نفس تيم مذاکره کننده شد؛ چون تيمي بود که متکي به حمايت شديد رهبر انقلاب اسلامي، رييس جمهور، مجلس، مردم و ...مذاکره مي کرد.

به اميد آنکه توافق هسته­‌اي (که البته هنوز فرآيند قانوني آنها در داخل کشورها طي نشده است)، در چهارچوب استراتژي امام خامنه اي و خطوط قرمز تعيين شده ايشان، فهم و عملياتي شود و موجب تقويت آرمان هاي انقلاب اسلامي و اقتدار بيشتر اقتصادي و سياسي ايران و بالتبع، تقويت خط مقاومت گردد و نيز اعتماد و رضايت معقول مردم را افزايش دهد.