ID : 11968967
یادداشت

دلنوشته ای برای هاشمی


در بهار آرمانخواهی و حق طلبی، در روزگاری که صدای اسلام بیش از گذشته گوش جهان خواران را آزار می دهد و مستضعفان و ستم دیدگان جهان را به سمت آرمان ها و شعائر خود سوق داده می دهد به سر می بریم.

یزد رسا به نقل از نسیم صادق؛

بسم الله الرّحمن الرّحیم

كُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً

آقای هاشمی سلام

اخیرا شما در "دلونشته ای" خطاب به مردم ایران به ترسیم چهره اعتدال پرداخته و در بین رویدادهای تاریخی از زمان مبارزات انقلاب تا گفت وگوی تمدن ها سراغ اعتدال را گرفته اید.

در عبارت ابتدایی این دلنوشته گفته اید: " در زمستان افراط و تفریط ها. در روزگارانی که جمعی به افراط، لباس رهبانیت و آخرت پرستی پوشیده بودند و جمع دیگری به تفریط، گرفتار دنیاپرستی شده بودند."

و در جایی نیز "شهادت" داده اید که این انقلاب، اعتدال را از امام آموخت، از سیره نبوی(ص) و از اعتدال علوی(ع).

حقیر تازه به دوران رسیده ای هستم که هرچند زمان جنگ و مبارزاتش را درک نکرده و در سالیان ابتدای انقلاب که کودکی نوپا بود و امام (ره) آن را بالغ ساخت نبوده ام، اما به خوبی و در حد بضاعت خویش سیره  و روش معمار انقلابمان حضرت امام خمینی (ره) را درک کرده ام.

در بهار آرمانخواهی و حق طلبی، در روزگاری که صدای اسلام بیش از گذشته گوش جهان خواران را آزار می دهد و مستضعفان و ستم دیدگان جهان را به سمت آرمان ها و شعائر خود سوق داده می دهد به سر می بریم.

و این آرمانخواهی و حق طلبی درسی است که از مکتب امام (ره) آموخته ایم که می فرمود: ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.

انقلابی که امام خمینی (ره) آن را پایه نهاد تا به مردم دنیا رایحه خوش بهار "بیداری اسلامی" آن را نشان دهد.

دست مستضعفان و پا برهنگان را بگیرد و دست متجاوزان و زور گویان عالم را کوتاه کند.

انقلابی که به دنبال نور است، نوری که امت های خوابالوده را از خواب غفلت و بردگی بیدار کند و به آن ها بفهماند که این شمایید که وارثان خدا در زمین خواهید بود، نه عده ای قلیل که سبب همین غفلت ها بر شما سلطه گر شدند.

این روزها بازار تعریف از «اعتدال و اعتدالگرایی» داغ است و بسیاری سعی دارند متناسب با شرایط زمانی و منافع خود به ارائه تعریف دلخواه خود از این واژه بپردازند.

شما به کدام اعتدال در مکتب امام شهادت داده اید؟!

اعتدال تئوریزه شده به سود جریان سیاسی خاص یا اعتدالی که در گفتن حرف حق چون امام ترس به دل راه نداد و صدای حق خواهی و آرمان طلبی اش بلند بود.

آن کسانى که خیال کردند و خیال میکنند عقل اقتضاء میکند که انسان گاهى در مقابل دشمن کوتاه بیاید، امام درست نقطه‌ى مقابل این تصور حرکت کرد.

عقلانیت امام و آن خرد پخته‌ى قوام‌یافته‌ى این مرد الهى، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقب‌نشینى و کمترین نرمش، به پیشروى دشمن مى‌انجامد.

اما چه بسا که در جاهایی از آرمان ها دست کشیدند، کم آوردند افرادی که خود را وقف انقلاب کرده بودند.

 آن زمان که "جام زهر" به امام امت دادند، گفت وگوی تمدن ها را دست مایه ای برای لیبرال کردن جامعه بنا نهادند و با عناوین زیبنده و فریبنده که مصادیق آن بسیار است- خواسته- یا ناخواسته سعی در انحراف مسیر انقلاب از آرمان هایش داشتند.

اکنون که اوضاع منطقه را رصد می کنیم و می بینیم که دشمن چطور بیشرمانه پرده از چهره خود برداشته و رسما به مناقشات منطقه ای می پیوند و آتش هیزمی، که خود در آن خواهد سوخت را هر روز شعله ورتر می کند، دست کشیدن از آرمان ها به بهانه اعتدال!- که "هیچ" نتیجه ای جز عقب گرد در پی ندارد چه معنا و مفهومی پیدا می کند.

در پایان به یک نکته بسنده می کنم و آن اینکه آری، آرمانخواهی ما همان عزت خواهی ما است و این نیز درسی است که از مکتب امام شهیدمان حسین (ع) آموختیم.

راستی یک سوال؛ آیا اعتدال در اجرای حکم آقا زاده رعایت شد؟!

فی امان الله ...

ابوالفضل دهقانی اشکذری

انتهای پیام/ع



summary-address :
Your Rating
Average (1 Vote)
The average rating is 5.0 stars out of 5.