تلخند/ پا تو کفش استاندار(3)
گفت: انتظار این بود که از همان ابتدا از سوی متولیان امر، اطلاع‌رسانی مناسب صورت می‌گرفت، تا مردم نیز بتوانند در مراسم استقبال از این شهدای والامقام حضور چشمگیر داشته و مشارکت کنند.
گفتم: کاش استاندار محترم توضیح می‌دادند خودشان به عنوان بالاترین مقام اجرایی استان، در زمینه بزرگداشت مقام این شهدا چه اقدامی انجام داده‌اند؟
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: اگر هماهنگی با مسئولین استان و اطلاع رسانی مناسب صورت گرفته بود ، شهدا از فرودگاه مورد استقبال باشکوه مردم قرار می گرفتند و همه تمهیدات لازم از سوی مدیریت استان در این امر به کار گرفته میشد.
گفتم: آخه وقتی شهدا از راه زمینی وارد استان شده‌اند، مردم یزد در فرودگاه از کی استقبال کنند؟! و البته امیدواریم این سخن استاندار، از باب «مشت نمونه خروار» نباشه؛ والاجای تاسف داره این همه بی‌اطلاعی شخص اول اجرایی استان!
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: به دلیل ضعف در اطلاع رسانی، حضور این شهدا از ابتدا در یزد غریبانه بود و استقبالی که میتوانست در کشور نمونه و سرآمد باشد، به این دلیل شکل نگرفت و این امر به هیچ وجه مورد قبول و پسند ما نبود.
گفتم: حالا شما خیلی غصه نخورید! خوشبختانه مردم یزد در مراسم تشییع فرزندان گمنام خود، سنگ تمام گذاشتند و با قیام تاریخی خود در آن روز، به همه اعلام کردند که پاره‌های تن ملت عزیزتر از آن هستند که برخی متصدیان تصور می‌کردند.
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: مردم می پرسند که چرا برخی موضوع تدفین شهدا را به مسائل سیاسی گره زدند؟
گفتم: کدام مردم؟ تجمع‌کنندگان چندنفره جلوی استانداری یا سیل خروشان شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع شهدا؟!
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: این شهدا کسانی بودند که در راه دفاع از اسلام و میهن جان خود را از دست دادند و حداقل کاری که می شد در حرمت نهادن به آنها انجام داد، پرهیز ازموج سواری و بهره برداری سیاسی از تدفین این عزیزان بود.
گفتم: لابد، تدفین شهدا در ملک شخصی دیگران علیرغم نارضایتی صاحبان ملک هم، در راستای حرمت نهادن به آنها بوده است؟! اقدامی که نزدیک بود مایه شرمساری ابدی مردم یزد شود.
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: شهدا برای حاکمیت قانون و حفظ نظم و امنیت جامعه جان خود را اهدا كردند.
گفتم: جانا سخن از زبان ما می‌گویی. اما بزرگوار! شما برای تحقق این آرمان شهدا چه کرده‌اید؟ آیا دیدار چندی پیش جنابعالی با کسی که قانون‌شکنی وی و دوستانش در فتنه 88، کشور را در آشوب فرو برده بود، در راستای خواست همین شهدا بوده است؟!
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: مردم سؤال میکنند علیرغم نظرات مخالفی که در خصوص تدفین شهدای گمنام در محل جلوی میدان امیر چخماق وجود داشت، چرا برخی اصرار داشتند که این موضوع حتما باید در این محل اتفاق بیفتد؟
گفتم: عجیبه که تعداد انگشت‌شمار، «مردم» به شمار می‌آيند؛ اما جمعیت یکصدهزار نفری تشییع‌کنندگان، می‌شوند «برخی»! وانگهی یکی از بدیهی‌ترین دلایل اصرار آن «برخی»(!) هم لابد این بوده که مکان پیشنهاد شده توسط برخی متصدیان، غصبی و بالتبع تدفین در آن شرعا حرام بوده است! دلایل دیگرش پیشکش!
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: چرا این افراد از مقام معظم رهبری جهت رسیدن به هدف خود هزینه کردند؟
گفتم: جل الخالق! درست شنیدم؟! سر من داره سوت می‌کشه.
♦♦♦♦♦♦♦♦
گفت: اعلام کردند که برای خاکسپاری شهدا در میدان امیر چخماق، از مقام معظم رهبری استفتاء شده؛ اما این موضوع توسط نماینده محترم ولی فقیه در استان استعلام و مشخص شد که هیچ فتوایی از سوی معظم له در این خصوص صادر نشده است .
گفتم: باز هم جل‌الخالق! جناب میرمحمدی عزیز! «اول اندیشه وانگهی گفتار!»
آخه برادر من! اولا مگر امکان داره کسانی که -نه در ادعا بلکه در عمل و در وسط میدان جنگ- سینه‌هایشان را سپر کرده بودند تا فرمان ولی‌فقیه بر زمین نماند، مطلبی را نادرست به رهبری نسبت دهند؟!
ثانیا همین ادعای شما بلافاصله از سوی دفتر امام جمعه تکذیب شد!
