به گزارش یزد آوا،‌ محمد رضا امیرخانی بازیگر پیشکسوت تلویزیون در یادداشتی نوشت: استاد ابراهیم حاتمی کیا که برخی با کنایه سردار و سرهنگش می نامند؛  این روزها به وقت شامش عده ای را بر آشفت و در باره اش بسیار عقده گشایی می نمایند به نام نقد که البته منزلت نقد و قلم را بسیار حقیر می نمایند که بیش از همه خود متضرر می شوند.

اما منتقدی که نشانه شناسی نمی داند و آوردن اسب را در سکانسی نوعی توهم می داند انتظار بیشتری از ماحصل نقدش که برداشت کمدی از به وقت شام باشد دیگر نباید داشت. هواپیما و برخی ادم های خشن و متعصبی که عده ای را محبوس نموده اند در توقف منتظر استقبال دوستان و هم کیشان خود هستند.

انها که فرمانده اشان سوار اسبی می باشد و با شمشیر سر از غیر جدا می نماید. قفس ها هم نشانه است و حتی زن محجبه ای که هدایت هواپیما را بعهده دارد. و آن زنی که اسیر فضای مجازیست همه و همه ا ز نشانه ها می گوید و اگر در بدبینانه ترین شکل ممکن فضای فرمالیستی را بپذیریم استاد حاتمی کیا قاعده مند خالق صحنه هایی منحصر به فرد است. 

به وقت شام حاتمی کیا فرمالیستیش ندیدم که صادق بود و آیینه ایست  از  رویارویی تعصب جاهلانه با مدافعانی صادق و معتقد که اصلا شعار هم نمی دهد و با خلق صحنه های دراماتیک انسان گرفتار در چنبره افکار شیطانی خصم با بشریت را در منطقه بحرانی بزیبایی ترسیم می نماید.

این قلم هم با  برخی صحنه های شب فیلم و حوادث انتهایی  پایانی به وقت شام ارتباطی بایسته برقرار ننمودم و اگر به وقت شام را می ستایم نه به دلیل نام و نشان کارگردان صاحب سبک سینمای ایران است که فقط و فقط به دلیل مضمون زیبا و بهره گیری تمام قد استاد حاتمی کیا از تکنیک و خلق صحنه های بدیع است.

و من الله التوفیق

بیست و سوم بهمن ماه نود و شش  یزد؛

محمدرضا امیرخانی