ID : 6274738

کلاهبرداری تروریست‌ها و ضدانقلاب در اروپا به بهانه انتخابات در ایران!


فعالیت اپوزسیون جمهوری اسلامی ایران در طول سی‌وچهار سال گذشته بی‌‌شک برای نظام بی‌هزینه نبوده است. خصوصاً گاهی فعالیت‌های این گروه‌ها و جریانات، توأم با نفوذ عوامل به داخل کشور و حتی مناصب دولتی و در موارد زیادی نیز با حرکت‌های مسلحانه همراه بوده و کشور را از وجود سرمایه‌ها و پتانسیل‌های انسانی محروم کرده است. اما آنچه روشن است اینکه هیچ‌گاه و هیچ‌کدام از فعالیت‌های اپوزسیون ایران، نتوانسته ضربه‌ای تأثیر‌گذار با چالش امنیتی وارد کند.

به گزارش یزد آوا ، عدم توفیق گروه‌ها و جریانات بعضاً تک‌نفره ـ که خود را اپوزسیون ایران می‌نامند ـ ناهماهنگی شگرفی با میزان رشد قارچ‌گونه آنها دارد. به عبارت دیگر این گروه‌ها علی‌رغم کسب موفقیت و پیشرفت در فعالیت‌های خود بعضاً در طول 34 سال پیروزی انقلاب حضور داشته‌اند و با این حال همچنان ظرفیت‌های مالی و سخت‌افزاری بیشتری برای ظهور گروه‌هایی با سلایقی مشابه یا متفاوت وجود داشته و دارد.

ضد انقلاب
این مسئله که ناشی از سرازیرشدن هر ساله دلار‌های نفتی برخی کشور‌های عربی منطقه و حمایت‌های مالی کلان، رسانه‌‌های حرفه‌ای و تجهیزات مدرن غرب است، مبارزه با جمهوری اسلامی را به منبع درآمدی برای افراد آواره در غرب و جریانات طرد‌شده از کشور تبدیل کرده است.
این مسئله به قدری از شئون آن کاسته شده که در چندین سال گذشته شاهد ظهور اپوزسیون‌های یک نفره و حتی خانوادگی، همچون «انجمن پادشاهی ایران» بوده‌ایم. برخی از این افراد با اجاره محدودیت‌دار یک شبکه تلویزیونی و تعدادی میز و صندلی بیش از 8 ساعت در روز مقابل دوربین نشسته و مشغول به فحش و فضیحت به جمهوری اسلامی هستند.
اساساً دیگر اثری از ویژگی و جایگاه یک اپوزسیون در این روند دیده نمی‌شود و به مثابه یک کسب‌و‌کار به آن توجه شده و چه بسا فعالین در آن، به واسطه از دست ندادن کار و کاسبی، قلباً تمایلی به براندازی جمهوری اسلامی نیز ندارند!
در این میان اما بعضاً رقابتی سازمان‌یافته در پس پرده جذب سرمایه‌ها از غرب دیده‌ می‌شود که در عقبه آن اراده‌ای به همان مقدار مصمم برای ضربه به جمهوری اسلامی وجود ندارد.
برخی گروه‌های تروریستی، جریانات سیاسی یا فرقه‌های انحرافی سعی دارند با عریض و طویل نشان دادن ساختار و استعداد نیرویی خود به علاوه ارائه برنامه‌های اجرایی مقدار بیشتری از منابع مالی و امکانات سخت‌افزاری برای براندازی جمهوری اسلامی را به خود اختصاص دهند؛ به عبارت دقیق‌تر این فرآیند توأمان با فریب دولت‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی غربی برای قانع‌سازی تصمیم‌گیران تخصیص منابع مالی با هدف براندازی نظام ایران صورت می‌گیرد.
لابی‌های گروهک تروریستی منافقین در اروپا نمونه‌ای روشن از این رفتار و بده‌بستان اپوزسیون ایران با غرب هستند که با پرداخت رشوه‌های کلان به برخی سیاست‌مداران و دیپلمات‌های بازنشسته اروپایی و آمریکایی همواره سعی در معرفی خود به عنوان اپوزسیون شاخص و قابل اتکای نظام ایران دارند.
این گروه برای دستیابی به هدف خود غیر از خرید برخی سیاست‌مداران متنفذ غربی تبلیغات رسانه‌ای گسترده‌ای را برای فریب اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر غربی کلید زده‌اند تا روند اوضاع سیاسی ایران را آنطور که خود می‌خواهند نشان دهند. به عنوان نمونه هفته گذشته، مقاله‌ای در سایت آمریکایی «یو پی آی» که به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین سایت‌های مرجع تحلیل‌های سیاسی برای ارائه به نشریات و رسانه‌های تصویری محسوب می‌شود، منتشر شد.
در این مقاله به صراحت روند اوضاع سیاسی نظام ایران بعد از عدم احراز صلاحیت برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری رو به اضمحلال توصیف شده و نویسنده با این فرض سازمان مجاهدین خلق را به عنوان جریان اپوزسیون کارآمد و موثر برای جایگزینی معرفی می‌کند. وی در ادامه مقاله خود مجاهدین را به دلیل استعداد نیرویی و قوه کارشناسی در شناخت اوضاع سیاسی ایران، سزاوار حمایت از سوی غرب می‌داند تا در آینده نزدیک بتواند با پشتوانه‌ای قوی کنترل حاکمیت ایران را در دست بگیرد!
حال با جستجویی ساده در فضای سایت‌ها و رسانه‌های اروپایی و اپوزسیون ایران در‌می‌یابیم که نویسنده، یعنی خانم «بارونس موریل» یکی از اعضای کمیته‌ای به نام «کمیته برای آزادی ایران» بوده که از انجمن‌های پوششی وابسته به سازمان منافقین است.
در نمونه‌ای دیگر رضا ربع‌پهلوی در بهمن ماه سال گذشته در دیدار با «مارتین شولتز» رئیس پارلمان اروپا ضمن ارائه گزارشی از وضعیت سیاسی ایران و سیاه‌نمایی در خصوص آزادی‌های اجتماعی در کشور تمام سعی خود را به کار برد تا نظر شولتز را مبنی بر کمک برای تاسیس یک شورای ملی به نام «شورای ملی ایرانیان» جلب کند. ربع‌پهلوی تلاش کرد تا از طریق نمایش برنامه‌ای مدون و گسترده برای این شورا نظر مساعد رئیس پارلمان اروپا برای حمایت مالی از این پروژه را بدست آورد.
تیغ زدن‌های ضدانقلاب فقط به پارلمانتر‌های غربی محدود نشده و در یکی از نمونه‌ها علیرضا نوری‌زاده به همراه عطاءالله مهاجرانی و اردشیر امیرارجمند در جشن «الجنادریه» به میزبانی شاه عربستان شرکت کردند و با ارائه برنامه‌ها و در واقع ادعاهایی موفق به اخذ 18میلیون دلار برای فعالیت در راستای براندازی نظام ایران شدند. آنان پس از دریافت این پول اقدام به راه‌اندازی تلویزیونی با عنوان «ایران فردا» کرده که همچون دیگر تلویزیون‌های ضد انقلاب تاثیری بر فضای سیاسی کشور نداشته و نخواهد داشت. امثال نوری‌زاده که به خوبی می‌دانند با تهیه یک گزارش‌کار غیرواقعی سال بعد هم خواهند توانست مبلغی بیش از این را دریافت کنند، هیچ اهمیتی به ثبت تصاویر و اخبار مربوط به این وطن‌فروشی در رسانه‌های داخل ایران که قطعاً کوچکترین احتمال وجود پایگاه مردمی را از آنها خواهد گرفت، نمی‌دهند زیرا اساساً هدف از دریافت این کمک‌ها سرکیسه‌کردن مقامات سعودی است، نه براندازی نظام ایران!
نمونه بعد نیز مربوط می‌شود به اردشیر امیرارجمند، رجب‌علی مزروعی و تقی رحمانی که با عنوان هدایت‌گران جنبش‌سبز ایران(!) با هیأت‌های نمایندگی کشورهای اروپایی شامل نمایندگان کشورهای سوئیس، سوئد، اسپانیا، انگلیس، ایتالیا، فرانسه، کرواسی، کانادا، موناکو و لوکزامبورگ دیدار کردند.
در این دیدار نیز اعضای حلقه پاریس مانند دیگر گروه‌های ضد انقلاب که در برابر اربابان آمریکایی ـ اروپایی خود کاسه گدایی در دست می‌گیرند، ابتدا با ارائه گزارشی سیاه از وضعیت حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی‌های اجتماعی و سیاسی تا حصر سران فتنه قصد داشتند اشراف و فعالیت خود را در عرصه سیاسی ایران نشان دهند و در ادامه نیز طرح و برنا‌مه‌های خود را به نمایش می‌گذارند.
ضدانقلاب کاسبکار همچنین در این گفتگوها بر همکاری و تعامل سازنده با جنبش‌سبز که در آن دیدار به عنوان نماینده ملت ایران معرفی می‌شود! تأکید می‌کند که البته منظور از تعامل سازنده دریافت دلار‌ها و یوروهای اروپایی برای تأمین هزینه‌های این فراریان از ایران است.
به هر حال در فعالیت‌های ضدانقلاب موارد بی‌شماری از این دست معاملات به ظاهر سیاسی ولی در باطن تجاری وجود دارد که در آن ضدانقلاب ایران به کلاه‌برداری از دولت‌های مخالف جمهوری اسلامی می‌پردازد؛ اقداماتی که اکنون و با نزدیکی به انتخابات ایران بسیار شدت گرفته و نتیجه آن تشکیل یک اپوزسیون پرتعداد، پراکنده و البته بی‌خطر برای جمهوری اسلامی ایران است.




Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.