Navigation Navigation

محتوا محتوا

در حاشیه توهین اخیر علی مطهری به جوان منتقد؛

گفتمان «گونی» و «احمق نادان» آن روی سکه «برو به جهنم» است!


نگاهی به عملکرد رسانه‌ها در ماجرای توهین نائب رئیس مجلس و روحانی همراه وی به یک جوان منتقد از یک‌سو و طلبه پلاکارد به دست فیضیه، به خوبی پشت‌پرده‌ها را برملا می‌کند.

به گزارش یزدامروز، توهین اخیر نائب‌رئیس مجلس شورای اسلامی به یک جوان منتقد به شدت دردآور و غم‌انگیز بود؛ توضیح‌این که پس از پایان سخنرانی علی مطهری در یکی از شهرها، جوانی منتقد که از فشار گرانی و اوضاع اقتصادی کنونی به ستوه آمده است، خطاب به وی می‌گوید: «شما به جای این‌که بگویی چرا ماشین تولید داخل شده ۴۵ میلیون تومان، درباره غدیر صحبت می‌کنی؟! مردم را یک مشت کور فرض می‌کنی؟! مملکت روحانی و امام جمعه دارد، شما در جایگاهی نیستی که بخواهی درباره غدیر صحبت کنی! شما در جایگاه نایب رئیسی مجلس بگو چرا پراید شده ۴۰ میلیون!» اما علی مطهری در کمال شگفتی او را احمق خطاب می‌کند و می‌گوید: «تو احمق و نادانی که می‌گویی من نباید درباره غدیر حرف بزنم!» و شگفت‌آمیزتر این‌که روحانی همراه روحانی که بعدها معلوم شد از متصدیان ستاد انتخاباتی رئیس‌جمهور در گلپایگان هم بوده است، به جای تذکر دوستانه به مطهری بابت اهانتش به یک انسان بی‌پناه، خود در اقدامی دور از شأن خطاب به جوان منتقد می‌گوید: «تو آبروی عمامه و لباس من را بردی!... می‌کنمت داخل گونی!»

در این باره گفتنی است؛

۱ . چنین رفتارهای تبخترآمیز از علی مطهری دور از انتظار نیست؛ چه این‌که با کمال تاسف، وی پیش از این چنین برخوردهای را حتی با نمایندگان مجلس نیز داشته است. پیگیران مسائل سیاسی فراموش نکرده‌اند که همین مطهری چند سال قبل در صحن علنی مجلس شورای با صدایی رسا، نه یک شهروند عادی بلکه این بار نماینده مردم تهران در مجلس و همکار خود را از پشت بلندگو با الفاظی بی‌ادبانه چون «پفیوز»، «خفه‌ شو» و «بتمرگ» مورد نوازش قرار داد؛ اقدامی که به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و البته با مداخله –احتمالا غیرقانونی-علی لاریجانی این الفاظ از مشروح مذاکرات مجلس حذف گردید.

۲ . شاید در نگاه نخست چنین ادبیاتی از علی مطهری دور از انتظار باشد؛ اما تامل در ادبیات برخی هم‌قطاران وی و در راس همه دکتر روحانی و برخی دیگر از مسئولان، هضم چرایی چنین رفتارهایی را برای عموم مردم آسان‌تر می‌کند. از یاد نبرده‌ایم که روحانی دست‌کم در پنج سال اخیر چگونه در موارد متعدد با ادبیات خشمگینانه و دور از متانت و ادب، منتقدان را نواخته است. بزدل و ترسو و بی‌سواد و برو به جهنم و بی‌شناسنامه و ... از جمله الفاظ ناشایستی است که روحانی در جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور در سال‌های اخیر گاه و بیگاه نثار منتقدان خویش کرده است.

۳ . از رئیس‌جمهور که بگذریم، برخی مسئولان دولتی هم گاه پا از حریم اخلاق و ادب فراتر نهاده‌اند؛ مرور برخی رفتارها و برخوردهای وزیران بهداشت و درمان و نیز مسکن و شهرسازی، نمونه‌های تامل‌برانگیزی از این رفتارها را یادآور می‌شود. برای مثال، در جریان بازدید قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از مرکز اورژانس شهرستان بدره در استان ایلام، شماری از مردم بابت کمبود امکانات پزشکی و درمانی گلایه کردند و فرماندار هم گلایه مردم را تایید کرد؛ که با واکنش زشت وزیر روبه‌رو شد و وی در حضور مردم، فرماندار شهرشان را «بی‌شعور» خطاب کرد و گفت: «خیلی غلط کردی بی‌شعور! اگر من بگذارم یک روز دیگر این‌جا کار کنی.»

۴ . نگاهی اجمالی به عملکرد رسانه‌ها در ماجرای توهین نائب رئیس مجلس و روحانی همراه وی به یک جوان منتقد از یک‌سو و طلبه پلاکارد به دست فیضیه، به خوبی رویکرد واقعی و پشت‌پرده‌های برخی رسانه‌ها را برملا می‌کند. در ماجرای فیضیه، به مدت فقط چند دقیقه پلاکاردی با شعری نسبتا دوپهلو در دست طلبه‌ای مشاهده می‌شود و البته بلافاصله با تذکر سخنران جلسه، قبل از شروع رسمی مراسم کنار گذاشته می‌شود، اما رسانه‌های جریان همسو با دولت در شانتاژی دور از انتظار، از آن کاه کوهی عظیم ساختند برای ویران‌کردن بر سر افکار عمومی و منحرف ساختن اذهان جامعه از مشکلات اقتصادی و معیشتی و ناکارآمدی دولت. و در ماجرای توهین اخیر مطهری و روحانی همراهش که هر دو از طرفداران جدی رئیس‌جمهور هستند، اغلب رسانه‌ها عبور بی‌سروصدا از این اقدام ضداخلاقی- اعم از هتاکی مطهری و تهدید به گونی کردن منتقدی که جانش از گرانی و بی‌تدبیری‌ها به لب آمده- را بر موشکافی و دفاع از منتقد مظلوم ترجیح دادند. در ماجرای فیضیه یک شعار معمولی را به تهدید جانی تفسیر کردند و در ماجرای اخیر، تهدید علنی «در گونی کردن منتقد» را نشنیده گرفتند! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

۵ .   و در پایان شایسته است امثال روحانی و مطهری و وزیر بهداشت و ...، این توصیه رهبری را آویزه گوش خود قرار دهند که «اگر من و شما در معاشرتمان، در رفتارمان، در طلب مالمان، در مجاهدتمان، نتوانستیم خود را به حد نصاب برسانیم، از آن دانشجو، از آن جوان بازاری، از آن عنصر در رده‌های پایین دولتی، از آن کارگر، از آن روستایی، از آن شهری چه توقعی می‌توانیم داشته باشیم که اسلامی عمل کنند؟ چرا مردم را بیخود ملامت می‌کنیم؟ نباید ملامت کنیم. اگر کمبودی هست، خودمان را باید ملامت کنیم؛ «لوموا انفسکم».اول، ما اسلامی می‌شویم؛ وقتی اسلامی شدیم، «کونوا دعاة النّاس بغیر السنتکم»؛آن وقت عملِ ما مردم را مسلمان واقعی خواهد کرد...» در این باره گفتنی‌ها بسیار است.

نویسنده: مریم شبابی

 






آخرین اخبار آخرین اخبار