محتوا
چهار بار «تبرئه» پس از توقیف، عیار نقدپذیریتان را افشا کرد!
یزدامروز؛ رئیسجمهور در مراسم افتتاح نمایشگاه مطبوعات با اشاره به اینکه «اگر خود اصحاب رسانه امنیت نداشته باشند و دلنگران امنیت خود، راه خود، شغل و قلم خود باشند چگونه میتوانند امنیت بیافرینند؟» میافزاید: «از قلم شکسته و دهان بسته کاری ساخته است؟ نشکنیم قلمها را به بهانههای واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیراساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد و بگذاریم آزادی مسئولانه باشد، امنیت امروز برای ما اصل است اما فکر نکنید تنها با تفنگ امنیت ساخته و یا حفظ میشود که تفنگ هم به جای خود لازم است. اما قلم چه؟ اما بیان؟ و اما فرهنگ؟ .... مردم با رسانهها خو گرفتهاند. رسانه مانند نی حافظ است که هرچه زمان از آن بگذرد اثرش بیشتر میشود. رسانههای صدساله و چندساله و یکی دو ساله داریم اما عدهای نمیگذارند رسانهها جوانه دهند و کار خودشان را بکنند.» آقای روحانی حتی تصریح میکند که «نیازمند انتقاد سازنده»ایم.
چنین سخنان جذابی در منقبت نقد و نقدپذیری پیشتر نیز بارها بر زبان رئیسجمهور جاری شده و از آن جمله است: «دولت در برابر همه موافقان، حامیان، منتقدان و حتی مخالفان سر تکریم و تعظیم فرود میآورد. گرچه گروهی با زبان تکریم با دولت سخن نگویند، اما پاسخ ما به آنها با ادب و احترام و کرامت خواهد بود و ما برای صلح، آشتی و برادری کنار جمع شدهایم.»
رئیسجمهور حتی در مراسم روز تنفیذ هم از نقدپذیری گفت و در حضور رهبر فرزانه انقلاب و مقامهای عالی کشوری تصریح کرد: «خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان. یاریام کن بنده مخلصی برای تو و خادم لایقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است.»
واقعیت این است که رئیس جمهور محترم راهبرد خود در ماههای پایانی دولتش را کوبیدن بر طبل شعارهای شیک و پرطمطراق قرار داده است. به تعبیری، از آنجاییکه بسیاری از وعدههای رئیسجمهور محقق نشده و همان سرمایه اجتماعی شکننده دولت هم به واسطه خیالپردازانه بودن بسیاری از وعدههای برجامی متزلزل شده است، رئیسجمهور و رسانههای همسو با دولت یازدهم میکوشند با سخنان شیک و رفتارهای اتوکشیده کفه افکار عمومی را به سمت خود سنگین کنند. سخنان اخیر رئیسجمهور در مجلس شورای اسلامی و سپس در نمایشگاه مطبوعات را نیز بایستی در همین راستا به ارزیابی نشست.
بر این مبناست که رئیسجمهور ابایی ندارد سخنانی نامتجانس با روحیه خود و دولت متبوع خویش بر زبان آورد؛ سخنانی که میتوان مصداقهایی فراوان از تناقض جدی آنها با «عملکرد» شخص رئیسجمهور و دولتمردان را شماره کرد.
برای نمونه، رئیسجمهور از ضرورت وجود نقد و آزادی و احترام دولت به منتقدان سخن میگوید و هشدار میدهد که «نشکنیم قلمها را به بهانههای واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیراساسی»؛ اما مداقه در رفتارهای دولت «عملکرد»هایی متناقض با این «شعار» زیبا را فریاد میزند.
بهراستی رئیسجمهور محترم چگونه از نقدپذیری خود و دولتمردان سخن میگوید در حالی که هنوز طنین فریادهای خشمآلود وی بر سر منتقدان و بهتعبیری «دلواپسان» در گوشها به یادگار مانده است؟
مگر رئیسجمهور نبود که در طی قریب به سه سال و نیم اخیر بارها و بارها با ادبیات و واژگانی نامتناسب با جایگاه دومین شخصیت رسمی کشور، منتقدان به ویژه در مقوله مذاکرات هستهای و برجام را آماج انواع تعابیر ناصواب قرار داد و از درشتگویی خطاب به منتقدان دریغ نمیکرد؟
مگر همین رئیسجمهور نبود که به تصریح یا تلویح، منتقدان را با ادبیاتی دور از شأن مینواخت و مینوازد؟ به راستی دم زدن از نقد و نقدپذیری کجا و تمسک به ادبیاتی از جنس «بزدل»، «بیسواد»، «افراطی»، «بیشناسنامه»، «تغذیهشونده از جای خاص».... و حوالهدادن به جهنم کجا؟!
آقای رئیسجمهور از یکسو فریاد میزند که «قلمها را به بهانههای واهی نشکنیم و دهانها را با بهانههای غیراساسی نبندیم» و از سوی دیگر در دولت وی بیسابقهترین فشارها بر رسانههای منتقد تحمیل میشود!
آقای روحانی از یکسو شعار میدهد که «قلمها را به بهانههای واهی نشکنیم» و از سویی نشریه منتقدی چون 9 دی چهار بار در دولت وی به بهانههای واهی توقیف میگردد! و کدام شاهد بر «واهی» بودن بهانهها بالاتر از این که نشریه مذکور در هر چهار بار پس از طی مراحل قضایی، «تبرئه» و مجددا منتشر شده است؟! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... !
نویسنده: فائزه شورکی
پایان پیام/ف
Related Assets:
- عقبنشینی روحانی از اظهاراتش درباره «جواز نقد امام معصوم»+ فیلم اظهارات
- «نقد» مهمترین وظیفه خبرنگاران/خبرنگاری شغلی سخت و حساس
- تفاوت بین نقد دولت و انتقاد از امام المسلمین
- از قسم حضرت عباس دولت تا دم خروس دولتمردان!
- کاش همیشه انتخابات بود!
- سخنان رئیس قوه قضائیه؛ مهر تایید بر تناقضِ گفتار و کردار دولت