عصر فرهنگ؛ ... بقای عمر هر انقلابی ، جدای از در نظر گرفتن رهبر بصیر و مردم همراه و پابکار،  بستگی به غنای ایدئولوژی و نقشه راهی دارد که برای آن ترسیم می کنند و بلاشک انقلاب ِ بی هویت و بی هدف هرچه طی مسیر کند یا سر از ناکجا آباد در می آورد و یا ختم به دره نابودی می شود؛ پس شرط بقای هر انقلابی دارا بودن نقشه حساب شده و چارچوب فکری محکم و استوار است و هرگونه ایجاد انحراف در ایدئولوژی  و بینش، شروع انحراف در ادامه طریق است تا آنجا که گاهی انقلاب ، به ضد خودش تبدیل می گردد. 

در این میان نقش خواص و مردم ، هر کدام جداگانه ، تاثیر اساسی و بسزایی در پیشبرد ، در جا زدن و یا پسرفت انقلاب دارد ؛ انقلاب اسلامی  ما نیز از دایره این منطق بیرون نیست.

انکار نمی کنیم که در هر دوره ای پس از انقلاب اسلامی ایران ، پیشرفت ها و پسرفت هایی داشته ایم و در تمام دولت ها محاسن ومعایبی وجود داشته اما آنچه که مهم است تفاوت در نوع عامل پسرفت و یا انحراف می باشد. چرا که گاهی انحراف ، ناخواسته و گاهی از روی غفلت و گاهی از سر خیانت و یا  بی تدبیری سواران بر اریکه مقدس خدمت بوده است که بین این عوامل ،  تفاوت است ، اما به یقین آنچه که تا کنون انقلاب اسلامی را حفظ نموده ، هوشیاری و اطاعت محض توده مردم از ولایت مطلقه فقیه بوده و مصادیق آن را در جریان فتنه 88  شاهد بودیم که اگر توجه ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و اطاعت پذیری مردم 9 دی و رهبری حکیمانه امام خامنه ای نبود شاید از انقلاب اسلامی مان تنها نامی در تاریخ می ماند و بس...

آری باید نگران بود !
چراکه نگران نبودن در این برهه زمانی و پیچ تاریخی نیازمند 2 عنصر است:
1- جهل به مسائل و وقایع در حال وقوع
2- هم سو بودن با جریانات در حال وقوع
و باز به رسم روزگار هوشیاران در هر حزب و جناح و گروهی باید خون دل بخورند تا آنجا که امام خامنه ای نیز در مشهد مقدس سال 94 می فرمایند: "بنده به شدت دغدغه دارم"

اما چه شده که عده ای که ردای خدمت را به امانت بر تن کرده اند ، خودباوری و اعتماد به نفس و ظرفیت های پنهان و آشکار کشور را نادیده گرفته و گاهی از سر غفلت و یا بی تدبیری حل ازدواج جوانان و آب خوردن را در گرو رفع تحریم ها می دانند؟؟؟ مگر نه اینست که خودشان سهم تحریم ها را 30% و سهم سوء مدیریت را 70% تعریف کردند؟!

جای تامل است که در پس نقاب رفع تحریم چه چیزی کتمان شده که مثل محتوای مذاکرات هسته ای باید از چشم مردم و تیز بینان مخفی بماند؟ آیا بینش ها عوض شده و یا مسیر در حال عوض شدن است و یا روش رفع تحریم ها غلط اجرا می شود و شیوه معیوب است؟ علیرغم همه انتقادها به دولت، به نظر می رسد روش معیوب است و خیانتی در کار نیست.

اما صداهای مشکوک و تحریف کننده خط امام و ارزش ها که گاه و بیگاه در حال عرض اندام هستند جای آرامش خیال  را می گیرند و انسان را محتاط می کنند.

صد البته که هدف دولت از این اقدامات ، برداشتن بار سنگین فشار های اقتصادی از دوش مردم است اما آیا نسخه واجب الاطاعه ولی فقیه جهت رفع مشکل اقتصادی مردم ، این بود؟؟؟ هیچکس با تحریم و فشار برگُرده مردم موافق نیست نکته، در شیوه رفع تحریم و به چه بهایی بودن ِآنست.

در نگرشی دیگر، آیا تحریم فقط تهدید است و یا به تعبیر امام خمینی رحمه الله علیه در پاسخ به نامه ژان پل دوم ، می تواند عامل شکوفایی شود؟ مسیر و شیوه را امام خامنه ای مشخص فرمودند : «توجه به ظرفیت‌های درونی کشور و استعدادهای ملت ایران؛ این توصیه‌ای است که ایشان در جلسات خصوصی و عمومی با مسئولین حدود ۲۱ بار، مورد تأکید قرار داده‌اند: «دولتى‌ها هم بدانند که آنچه میتواند آنها را بر انجام وظیفه‌ى خودشان قادر کند تکیه بر نیروى داخلى است؛ تکیه بر نیروى مردم است. من بارها این را عرض کردم در جلسات عمومى و همچنین در جلسات خصوصى با مسئولین دولتى، که نگاهشان به دست بیگانه نباشد".

باید پذیرفت که طبق این دستور واجب الاطاعه دولت تا کنون خواسته یا ناخواسته بیراهه رفته است.

آری به همان اندازه که تحریم حق مردم ما نیست ، دو برابر آن سوء مدیریت حق مردم ما نیست.  بی اعتنایی به اقتصاد مقاومتی نیز حق مردم ما نیست ، واردات بی رویه 7000 هزار میلیارد خودرو لوکس و غیرضروری و ترویج  اشرافیگری نیز حق مردم ما نیست . ارتشا و رانت خواری از هر جناحی حق مردم ما نیست ، بلوا و کودتا و قدرت طلبی و به آشوب کشیدن کشور و حمایت از فتنه گری نیز حق مردم ما نیست و خیلی چیز های دیگر که حق مردم ما نبوده و رخ می دهد.

خواسته و یا ناخواسته سمی مهلک بصورت تدریجی در حال تزریق به بدنه افکار ملت ایران است، سمی به نام "تحمیل وابستگی" و انکار ضرورت "استقلال" شعاری که بهایش چه خون ها که نبوده : "استقلال آزادی جمهوری اسلامی"

مردم در این زمان ، د ِین خود را بیش از تصور ادا کردند و اسناد خاک گرفته این ادای د ِین، هر از چند وقتی سر از زیر خاک بر می آورند؛ گاهی بی سر، گاهی بی پا ، گاهی استخوان دنده ای و گاهی بی دست و گاهی هم با دستان بسته...

آری 170 غواص با دستان بسته حجت را بر ما تمام کردند و نهیب زدند که ما با دستان بسته و شاید با لب تشنه تا عرش پرواز کردیم اما در مقابل دشمن سر فرود نیاوردیم و شما امروز با دستان باز خودتان را از تهیه آب خوردن هم عاجز می دانید و آن را در دستان دشمن می جویید؟؟؟!!!

آری چه به موقع آمدند غبار گرفته ها! دقیقا در زمانی که عده ای در حال غرق شدن در آغوش بیگانگان بودند غواص ها رسیدند تا غریق نجات ما باشند و نشان دادند که حتی با دستان بسته نیز می توان غریق نجات بود چه برسد به تهیه آب خوردن و یا به قول مشاور رییس جمهور آقای یونسی که افاضه داشتند: مشکل ازدواج جوانان نیز در گرو رفع تحریم هاست!!! تا آنجا که باعث شد "آسوشیتدپرس" نیز غرور ما ایرانیان را به تمسخر بگیرد و با تکرار این جمله ایرانیان را تحقیر کند!

آری غواصان آمدند که غرق شدگان در "گرداب اعتماد به بیگانه" را بیرون بکشند و با دستان بسته ، دستان ما را بگیرند ؛ دستانی که دیگر هیچ وقت برای در آغوش کشیدن مادران و فرزندان شان باز نخواهد شد؛ آمدند در حالی که هنوز گِل خشک شده ساحل اروند را به پیشانی جمجمه هاشان بود تا شاید با دیدن این منظره عرق شرم بر پیشانی بعضی ها بنشانند.

آری بعد از شهدا چه کردیم ؟ دیگر جمله کلیشه ای "شهدا شرمند ه ایم" کافی نیست، باید پشت سر امام و حجت زمانه امان گام برداریم، باید مقاومت کرد، باید ایستاد، باید بیدار بود امروز خط شکنان خمینی آمده اند و رجز می خوانند که اینک نوبت خط شکنان خامنه ای ایست که ثابت کنند عهدشان با رهبرشان را، با خون امضا کرده اند و با هیچ امان نامه ای معاوضه نخواهند کرد. انشا الله  

والسلام علی من اتبع الهدی
خردادماه 1394
هاشم تقدسی