به گزارش عصر فرهنگ، دولت یازدهم در ماجراهایی نظیر فاجعه منا، حادثه جده و اعدام شیخ نمر ثابت کرد که تدبیرش در خصوص برخورد با حکومت های جائر منطقه ای مثل تدبیرش در چرخاندن چرخ زندگی مردم است!
محمد جواد ظریف در همین راستا برای اجرای سیاست های مد نظر دولت تدبیر حسین امیرعبداللهیان دیپلمات انقلابی را که سد راه اعمال سلیقه های دولتی در موضعات منطقه ای بود از سمت معاونت عربی- افریقایی وزارت خارجه برکنار کرد. زمانی که این برکناری را در کنار ادعای ظریف مبنی بر آمادگی دولت برای ورود جدی تر به مسائل منطقه ای و طرح برجام2،3 و ... بگذاریم به راحتی در می یابیم که این اقدام در جهت همان سیاست تنش زدایی با کشورهای متخاصم غربی_عربی است.
قاسم سلیمانی، فرمانده دلاور نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مقامات عراق و سوریه با افتخار از حمایت وی از محور مقاومت و مبارزه با داعش حرف می زنند، این بار مقابل تحرکات دولتی ها و دیپلماسی لبخندشان سکوت نکرد. وی با انتشار بیانیه بی سابقه ای به تلاش رژیم آل خلیفه برای سلب تابعیت روحانی و عالم بزرگ بحرین واکنش داد. فرمانده سپاه قدس خطاب به آل خلیفه گفت: «آنها می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت.»
مسلماً این پیام انقلابی و قاطع به مزاج دیپلمات هایی که تندترین واکنششان نسبت به فاجعه منا زانو زدن مقابل امیر کویت بود، خوش نیامد! و تبعات آن دامن گیر سردار مقاومت شد.
از جمله مهم ترین این واکنش ها مربوط به حمید ابوطالبی معاون فعلی رئیس جمهور بود. هر چند شاید برخی ادعا کنند انتشار یک پیام در توئیتر با موضعگیری  رسمی تفاوت دارد اما زمانی که این توئیت از سوی پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر شود مشخص می گردد که این پیام آنقدرها هم غیر رسمی صادر نشده است.
ابوطالبی در این پیام نوشته است: «نه شيخ عيسي تنش رامي پسنديد، ونه مردم خشونت را»« موج دوم بحران آفريني وخطر،دركمين منطقه است» وی حتی پا را فراتر نهاده و با خطاب قرار دادن عربستان به عنوان برادر بزرگتر می گوید:« تحولات بحرين فريبي است براي رهايي برادر بزرگترعرب از باتلاق كشتار و خونريزي درمنطقه و محكوميت بين المللي و حاكمان بحرين دوباره فريب خورده اند.»
 وی که مدت ها است پای خود را از نهاد ریاست جمهوری بیرون نگذاشته البته نمی گوید چطور فهم و اطلاعاتش از مردم مظلوم بحرین و شیخ عیسی بیشتر از سردار مقاومت است و از کجا به این کشف مهم رسیده که قادر است رفتار مورد پسند مردم بحرین را بداند. ابوطالبی حتی اشاره ای هم به این موضوع نمی کند که چطور بمباران و کشتار وسیع شیعیان توسط برادر بزرگتر عربی اش خشونت نیست و دفاع مردم بحرین خشونت نام می گیرد.
ابوطالبی همان فردی است که به علت حضورش به عنوان مترجم در سفارت تسخیر شده آمریکا، از سوی این کشور به عنوان تروریست شناخته شد و لذا در همان ابتدای ریاست جمهوری روحانی از راهیابی به آمریکا آن هم به عنوان  سفیر رسمی و دائمی ایران در سازمان ملل متحد باز ماند. وی البته به امید رسیدن به آمریکا 344 روز پشت درهای بسته ماند تا نشان دهد عزت تا چه حد به پاسپورت ایرانی باز گشته است. حال همین فرد با این پیشینه خود را در حدی می بیند که نه تنها برای مردم ستمدیده یک کشور بلکه برای کل جبهه مقاومت تعیین تکلیف بکند.
وی که حتی نتوانسته در مورد خودش  سیاست تنش زدایی را اجرا کرده و ویزای ورود به آمریکا را دریافت کند حالا به فکر تنش زدایی در منطقه افتاده است. البته مقصر اصلی نظام شایسته سالاری حاکم بر دولت تدبیر است که خود را وامدار افرادی نظیر ابو طالبی می داند و همه امکانات رسانه ای خود را در اختیار وی گذاشته اصلاً هم به این نکته توجه ندارد که ابوطالبی تا چه حد در کار خود موفق بوده است.
این موضع گیری مضحک و بسیج امکانات ریاست جمهوری برای اشاعه آن تنها باعث فرو افتادن نقاب حمایت دولتی ها از محور مقاومت شد و نشان داد نگرانی های سردار سلیمانی از تحرکات مخرب دیپلماسی لبخند در قالب برجام 2 همان سیاستی که قبلا در ماجرای اعدام شیخ نمر منفعلانه عمل کرده بود به جا بوده است.