به گزارش عصر فرهنگ به نقل از یزد رسا، اعتصاب، اعتراض و تجمع این روزها و در آستانه سال جدید تنها حرفی است که به ذهن قشر کارگران یزدی می رسد هرچند این حکایت تکراری و خاک خورده است اما به ناچار کارگران «کارخانه کاشی ک» برای چندمین باربه دنبال دریافت حق و حقوق یکساله خود دست به اعتصاب و تجمع زدنند.

شنیده ها حاکی است این کارخانه در ابتدا تأسیس مشکلی چندانی نداشته است تا اینکه دی ماه 92 خط قدیم تولید این کارخانه با 127 نیرو به دوخط تبدیل شده وسرانجام تعطیل می شود و همچنان بخش های آن دائم با قطعی گاز و برق دست و پنجه نرم می کند.

دلیل اعتصاب کارگران این کارخانه به یک ماه و دو ماه ختم نمی شود چراکه به گفته کارگران آن از اردیبهشت ماه سال جاری تاکنون تنها حقوق شش ماه کارگران، آن هم در چندین دوره و در پی 9 بار اعتصاب پرداخت شده است!

هر چند کارگران همه مشکلات «کارخانه ک» از بی برنامگی و سیستم بد مدیریتی این شرکت می دانند اما شنیده شده است صاحب این شرکت پول میلیاردی «شرکت ک» را برای برج سازی در تهران و خرید شرکتی در کاشان خرج می‌کند! و مواد و قطعات لازم برای آن شرکت را از «کارخانه ک» تامین می‌کند!

در پی بررسی بیشتراز وضعیت این کارخانه خبرنگار یزد رسا به سراغ برخی کارگران این کارخانه رفت تا از چند و چون ماجرا خبر دار شود که صحبت برخی از کارگران از وضعیت اسفناک این کارخانه و نابسامانی معیشت کارگران آن پرده برداشت!

یکی از کارگران این کارخانه با اعتراض شدید به اینکه حق کارگران را مثل آب خوردن می خورند! گفت: سیستم اداری این شرکت اکنون 150 تا 160 نفر نیرو دارد  که کار خاصی انجام نمی دهند و اتاقی که قبلا یک نفر نیرو داشت الان 5 تا 6 نفر دور هم می‌نشینند و سیگار می‌کشند!

وی افزود: رفتارهای غیر اخلاقی مسئول مالی شرکت «کاشی ک» با کارگران نیز موجب شد تا اعتراض آن ها را برانگیزد و قصد بیرون کردن آن را داشته باشند اما وی از سر لجبازی دو نفر دیگر را نیز به امور حسابداری اضافه کرده است، این مسئول ابتدا با «ماشین رنو» به این شرکت آمد واکنون از سرمایه داران یزد به حسا می آید!

یکی دیگر از کارگر معترض با بیان اینکه اگر تنها 30 درصد از درآمد تولید شرکت صرف خود شرکت می شد، مشکلی وجود نداشت افزود: این وضعیت بد و نابسامان برای شرکت چون «کاخانه ک» که سابقه‌ای چندین ساله دارد وجهه زشت را به دنبال خواهد داشت، صاحب شرکت می گوید من پول ندارم تا مواد اولیه و قطعه بخرم!

وی با اشاره به مدیریت ضعیف این شرکت یادآور شد: کارگران قسمت فنی کارخانه در سال گذشته بدون قطعه و هیچ وسیله کاشی زدند و 93 درصد از  خط تولید قدیم که اکنون بسته شده است کاشی درجه یک بود و تنها 7 درصد آن به کاشی درجه پایین تر تعلق داشت.

کی دیگر از کارگران قرار دادی این کارخانه با اعتراض به اینکه به کارگران این کارخانه عیدی و حق سنوات نداده اند ادامه داد: تنها مدتی پیش بن فروشگاه رفاه به کارگران دادند ولی به دلیل اینکه پول آن پرداخت نشده بود، جلوی آن را گرفتند! و همچنین چون شرکت پول بیمه را پرداخت نکرده است دفترچه بیمه ما را تمدید اعتبار نمی‌کنند و الان کارگران دفترچه بیمه برای درمان و مراجعه به پزشک ندارند!

وی افزود: این شرکت از سال 83 تاکنون دارایی را پرداخت نکرده است و به همین دلیل از اداره دارایی دور کاشی ها را پرچم کشیدند و آن ها را پلمپ کرده اند.

چهارمین نفر از این قشر زحمتکش جامعه که اعتصاب را تنها راه رسیدن به حق خود می دانست با اشاره به وضعیت دیگر کارگران این شرکت ادامه داد: کارگری که در همین شرکت دست و پایش آسیب دید با سابقه 12 سال کار می خواهند اخراج کنند و حتی در حادثه آسیب دیدگی، این کارگر بی پناه را مقصر جلوه دادند و کارگر دیگری که باید با پرداخت 4 درصد بیمه بازنشسته می شد به دلیل عدم پرداخت بیمه الان نه بارنشسته است و نه در این شرکت جایی دارد!

از کارگرانی که پیش از این در تجمع کارگران این کارخانه مقابل استانداری شرکت کرده بود با بیان اینکه روز سه شنبه 12 اسفند نیز تجمعی روبروی استانداری داشتیم گفت: در تاریخ 21  بهمن ماه سال جاری با اعتصابی که انجام شد به استانداری مراجعه کردیم و نامه ای برای رسیدگی به حقوق کارگران شرکت به ما دادند که به امضای استاندار و نماینده اداره کار رسید ولی وعده‌هایشان عملی نشد!

وی ادامه داد: استانداری این مشکل را یک مسئله شخصی می‌داند و می گوید خودتان باید آن را حل کنید!!!

این کارگر معترض یادآور شد: صاحب این شرکت صاحب شرکت‌های یزد فاستون، پشم تاب، شادریس و ریس باف هم بوده است و همه آن‌ها را به راحتی تعطیل کرد و کسی کاری به کارش نداشت و الان هم قصد دارد این شرکت را تعطیل کند.

وی ادامه داد: هر جا که این فرد پا گذاشته خرابی به بار آورده است و اکنون هم قصد دارد این شرکت با یک هزار نفر نیروی ثابت و 5 هزار نفر نیروی جانبی را تعطیل کند و حتی حاضر نیست این شرکت را به فرد دیگری واگذار کند تا به آن رسیدگی شود.

جوان دیگری که خود را از کارگران با سابقه «کارخانه ک» معرفی کرد با اعتراض به اینکه  چرا وجدان مسئولین یزد یخ زده است گفت: اکنون که به عید نزدیک می شویم و همه به فکر مسافرت و تفریح هستند کارگران این شرکت باید دغدغه شغل جدید و مشکلات مالی خود و خانواده را داشته باشند.

این کارگر قطعی دائم برق و گاز در شرکت را از دیگر مشکلات کارگران عنوان کرد و گفت: اداره گاز 780 میلیون از «کارخانه ک» طلب دارد که تنها 45 میلیون آن پرداخت شده است و با قطعی گاز کارگران از سرما به خود می‌لرزند و همچین قطعی برق نیز از سال گذشته به دلیل عدم پرداخت هزینه آن تاکنون دائم وجود داشته است.

وی افزود: برخی از کارگران از شهرستان های مختلف و قراردادی هستند و به دلیل اینکه دائم تهدید به تعطیلی کارخانه و عدم تمدید قرارداد می شوند برای پیگیری حق و حقوق خود اقدام نمی‌کنند و می ترسند و البته حق هم دارند زیرا با نزدیک شدن به ایام عید و گرانی ها چاره ای جز ماندن دراین شرکت با تمام مشکلاتی که وجود دارد، ندارند.

وی با بیان اینکه کارگران پشتوانه ندارند، گفت: تعداد زیادی برای کار در این شرکت مراجعه کردند ولی با دیدن وضعیت پرداخت حقوق دیگر کارگران منصرف شدند و از اینجا رفتند.

این کارگر زحمتکش با بیان اینکه بسیاری از کارگران به دنبال شغلی هستند تا از این شرکت بروند، خواستار دریافت کامل حق و حقوق کارگران از مسئولین این کارخانه شد.

و اما...

به راستی کجا کار می لنگد؟ دولت راستگویانی که بی مهابا دم از معجزه می زند، رییس جمهوری که با اعلام تورم صفر درصد، امید را در دل مردم می خشکاند! امروز چطور پاسخگوی مسائل این چنینی است؟

استانداری محترم که به گفته کارگران «کارخانه کاشی ک»، مسئله و معضل روشن این کارخانه را شخصی عنوان می کند آیا سری به دیگر کارخانه های یزد زده است؟ که اگر کمی موشکافانه به وضعیت کارخانه ها و واحد های تولیدی استان یزد نگاه شود به روشنی می توان تن لرزان و چهره خشم دیده کارگران یزدی و اردکانی و بافقی و میبدی و تفتی و بهاباد و هراتی و مهریزی را مشاهده کرد.

مسئولین یزد اندیشه کنند چرا برخی مدیران بی درد بجای اینکه آخر سالی کمی به فکر کاستن مشقت معیشت و تألم خاطر کارگران باشند، در خصوص موضوع بی ارزش ممنوع التصویری فلانی (که چهره منفور و تیره اش حتی ذره ای نه در دل مردم و نه در دل رهبر معظم انقلاب جا دارد) مصاحبه می کنند که «نه حکم قضایی وجود دارد و نه دادگاهی تشکیل شده است و نه عناوین این چنینی وجود دارد و شورای عالی امنیت ملی نیز نمی تواند وارد این موضوع شود این مساله بیشتر اعلام سلایق شخصی و فردی به نظر می رسد و به هیچ وجه منطبق بر اصول قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور نیست!»

با کمی دلسوزانه دیدن به وضعیت پیرامون خود آن هم نه خیلی دور، بلکه همین نزدیکی، چند خیابان بالاتر یا پایین تر می شود بر وضعیت و معیشت مردمی که نه به امید «معجزه دولت» بلکه به عشق نظام و رهبرشان پای صندوق رأی آمدند اشراف داشت و می توان فهمید هنوزهستند کسانی که به نان شب محتاج اند و هستند کارگرانی که با حقوق ناچیز و بخور نمیر خدا را شاکراند تا نکند روزی در پیشگاه خدا و خانواده شان شرمنده شوند.

این گلایه ها را باید پیش کسانی برد که شاید برای مطرح شدن! «تدبیر» در تحریک قشر خاص می کنند که «وا اسفا؛ حقتان را نداده اند؟...اعتصاب کنید... کلاس تعطیل کنید...تجمع کنید آن هم نه فقط در یزد بلکه در همه شهرستان ها!» و هنوز تصمیم بر این حرکت گرفته نشده وزیر مربوطه دلسوزانه برای تحقق خواسته شان دست به قلم می شود و پاراف می کند« اقدام کنید!» تا شاید غصه از دست دادن سفر آنتالیا فراموششان شود اما در آن سوی شهر عده ای چون کارگران «کارخانه کاشی ک» سال ها است علیرغم هجمه فشار و بی مهری ها، تضییع حقوقشان را فریاد می زنند که «دفترچه بیمه ما اعتبار ندارد!» و مسئولین راستگو با دغدغه های سیاسی اعلام می کنند «مشکل این کارخانه شخصی است!» و تجمع آن ها به عنوان اغتشاش گر با نیروی انتظامی جمع می شود...

امید آنکه مسئولینی که تاکنون صدق صداقتشان بر مردم روشن است و امیدی به حضور و وجودشان است با کمی «تدبیر» نه از جنس «تحریک»، به وضعیت نابسامان کارگران یزدی رسیدگی کنند.