عصر فرهنگ، فرهنگ، به ویژه در نظام اسلامی رکنی رکین در مسیر بالندگی جامعه به شمار می‌آید که در صورت گرفتار شدن در تارهای تساهل و تسامح ، پیامدهایی گاه جبران ناپذیر و ویرانگر را به دنبال خواهد داشت.

هر چند در نظام اسلامی نهادهای متعددی متکفل پاسداری از فرهنگ جامعه هستند، اما نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این راستا از برجستگی و در عین حال حساسیت خاصی برخوردار است؛ چرا که بر خلاف نهادهایی چون صداوسیما، زیر نظر مستقیم دولت اداره می‌شود و تغییر و تحولات سیاسی و رفت و آمد دولت‌ها به شدت در رویکردها و خط‌مشی‌های آن تاثیرگذار است.

فراموش نمی‌کنیم که در دولت اصلاحات، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد که اکنون در پناه دشمنان ایران اسلامی به سر می‌برد، با تمسک به سیاست تساهل و تسامح چگونه فرهنگ کشور و ارزش‌ها و آرمان‌های مقدس این ملت شهید داده را دستخوش عربده‌کشی‌های جمعی روشنفکرنمای بی‌هویت کرد و کم‌تر ارزش و مقدساتی از تیرهای مسموم قلم‌ به مزدان پرمدعا در امان ماند.

کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب در جملاتی تکان‌دهنده، برخی مطبوعات داخلی را «پایگاه دشمن» نامیدند و وزیر وقت ارشاد هم به جای بازنگری در رویکرد شرم‌آور خود، از این فرمایش دردمندانه رهبری شکوه کرد!!

در دولت یازدهم نیز متاسفانه اگرچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل هوشیاری بیش از پیش ملت و دلسوزان نظام نمی‌تواند در عرصه فرهنگی همچون دولت اصلاحات عمل کند، اما تاثیرپذیری وزیر کنونی ارشاد از رئیس دولت اصلاحات و خط مشی وی را نمی‌توان در رویکرد کنونی این وزارت‌خانه نادیده گرفت.

متاسفانه عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت یازدهم نه تنها نتوانسته اطمینان خاطر دوستداران نظام را به دنبال داشته باشد؛ بلکه نگاه جانبدارانه از طیفی خاص و برخوردهای ناصواب و گاه تنگ‌نظرانه با رسانه‌ها و جراید متعلق به جبهه دلسوزان انقلاب، فریاد اهالی انصاف را بع اعتراض بلند کرده است.

برخوردهای چکشی با نشریاتی چون یالثارات، وطن امروز و 9 دی نمونه ای از این رویکرد نارواست. ماجرا هنگامی شنیدنی تر می‌شود که دریابیم نشریه 9 دی متعلق به حجت الاسلام حمید رسایی- نماینده رُک گوی تهران و از منتقدان صریح اللهجه اعتدالیون- دوبار در دولت مدعی اعتدال توقیف و هر دوبار هم با حکم دادگاه تبرئه شده است! و این یعنی اوج سست بودن ادله برای توقیف این نشریه انقلابی!

ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. کافی است به سایت‌هایی دقت شود که سال گذشته از بیت المال یارانه دریافت کرده‌اند و در این نکته تامل گردد که اغلب، از چه طیفی هستند و در کدام مسیر فعالیت می‌کنند؛ در مسیر قانون و تحکیم نظام جمهوری اسلامی یا در مسیری دیگر!

لازم نیست به راه‌های دور برویم. در همین استان یزد، به چه سایت‌هایی یارانه پرداخت شده است؟ جای شگفتی است که سایت محفلی وابسته به مدعیان اصلاح طلبی در حالی مشمول بذل و بخشش های وزارت ارشاد از کیسه بیت المال مسلمین قرار می گیرد، که حاضر نیست بدیهی ترین اصول قانونی را رعایت کند و در  رویکردی پرمعنا، دستور صریح قوه قضائیه مبنی بر ممنوع التصویری یکی از برجستگان فتنه 88 را آشکارا و بی هیچ واهمه ای زیر پا می‌گذارد! و جالب تر این‌که دولت یازهم و رئیس جمهور محترم از همان روزهای آغاز شروع به کار و حتی در اولین عزیمت به سازمان ملل بارها و بارها بر ادعای نادرست «خزانه خالی»

تاکید می‌کرد!

به راستی «تجلیل» و «تخصیص بودجه از بیت‌المال» به سایت‌هایی که دستور صریح و غیر قابل تاویل قوه قضائیه را آشکارا زیر پا می‌گذارند و با اقدام خود، همچنان بزرگان ططیف خود در فتنه 88، قانون‌شکنی خویش را به رخ می‌کشند، چه تناسبی با اعتدال و تدبیر کذایی دارد؟! آیا این‌گونه اقدامات مسئولان، در راستای تقویت نظام اسلامی و اجرای منویات رهبری قابل تفسیر است؟! آيا با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی باید شاهد بذل و بخشش‌های بهظاهر قانونی دیگری از این سنخ باشیم؟!

نویسنده : منیره اردکانی