عصر فرهنگ؛ تعجب می کنم از منتقدان بی سواد، معدود، لرزان و دلواپس استان یزد که هنوز پیام انتخابات 24 خرداد را با تاخیر دریافت نکرده اند. فکر می کنند دکتر روحانی فقط گفته بود چرخ زندگیشان قرار است بچرخد و همه مشکلات که ناشی از بی مدیریتی دولت قبل و خزانه خالی است صد روزه حل می شود و فراموش کرده اند که اصلاً اسم دولت، دولت تدبیر و امید است!
بالاخره وقتی مردم یزد ناشادکام و افسرده شده اند باید یک تدبیری اندیشید و امید به دلشان داد! روشن است که مردم  وقتی کارخانجات تعطیل شده، بیکاری بیداد می کند، قیمت ارزاق و اجناس با شیب ملایم زیاد شده، ورزش یزد در بین یازده استان یازدهم شده، معضل بی آبی دارند، مسئولانشان پروازی اند تازه وقتی هم هستند با مسئولان خراسان جنوبی و خوزستان بگو مگو دارد، اهل یزد و اهل قناعت هم که باشند بالاخره دلشان می گیرد.
حالا باید این مردم افسرده را به حال خود رها کرد؟ نه خیر ما جانمان برای شادکامی مردم در می آید! باید فکری به حالشان کنیم و خنده را بر لبانشان بنشانیم.
برای کارآفرینی که نیاز به پول داریم. خزانه که خالی است پول نفت هم فقط کفاف هزینه های جاری، حقوق میلیونی و ستاد استقبال مردمی از رئیس جمهور  را می دهد. عجالتا این یک مورد را قلم می گیریم.
محصولات خارجی هم که باید وارد استان بشوند. بالاخره نمی شود که بازار از اجناس در شان مدیران و متمولان خالی باشد. گیرم اصلا این عزیزان قناعت کردند، نورچشمی های وارد کننده را چه کنیم؟ از این هم بگذریم.
باید مشکل را ریشه ای حل کنیم. باید تدبیری بیاندیشیم، مردم به جای اینکه غم نان و آب داشته باشند به فکر شادی و طرب باشند. اصلا چه کاری بهتر از برگزاری تئاتر و کنسرت؟ مسئولان ناظر که از خودمان هستند، دستشان هم ماشاالله توی کار است و از نمایشگاه بین المللی کتاب گرفته تا پاریس همینطور نمایش های فاخر اجرا می کنند و کنسرت می گذارند. این وسط پول اندک فروش بلیط هم به جیب خودمان می رود بالاخره ما هم باید یک جوری دلمان شاد شود.

تازه کلی هم هیجان زندگی مردم زیاد می شود. عده ای غصه می خورند که آیا کنسرت برگزار می شود یا نه؟ عده ای هم هی تلاش می کنند کنسرت برگزار نشود اینطوری یادشان می رود مسئولان پروازی چه کار می کنند و این بنده خدا ها می توانند لا اقل اوقات فراغت خود را در کنار خانواده شان در پایتخت بگذراند.
حالا این بدبخت بیچاره های فلک زده اگر پول ندارند در کنسرت شرکت کنند اشکال ندارد. بیایند همین درب ورودی سالن هلال احمر بایستند فیضش را ببرند!
امضاء: حمیدرضا برجی!