«شیعهترین سنی» از وحدت می گوید
به گزارش یزد رسا به نقل ازعصر فرهنگ، محمد اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود، که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سروده است. اقبال نخستین کسی بود که ایده یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. اقبال همچنین در دوران جنگ جهانی اول در جنبش خلیفه که جنبشی اسلامی بر ضد استعمار بریتانیا بود، عضویت داشت.
اقبال همواره کوشیده است که مردم را آگاه کرده و از بند استعمار برهاند؛ از این رو نگاهی ژرف به کشورهای استثمارشده اسلامی پیرامون خود داشت و با نظر به ویژگیهای سیاسی آن زمان و اندیشههای اسلامی، او پذیرش ویژهای پیدا کرد.
از کل ۱۲ هزار بیت شعری که توسط اقبال سروده شده است ۷ هزار بیت آن فارسی است. شریعتی در جایی وی را ایرانیترین خارجی و شیعهترین سنی خطاب کرده است.
اقبال خود را پیش از آنکه هندی یا تورانی یا رومی و افغانی ببیند، انسان مینگرد، به وحدت با دیگر انسانها میگراید و خواهان وفاق با آنهاست؛ اما آنان که تنها به قومیت و نژاد و رنگ خود، دیده گشودهاند، در زیر این خروارها نام و ننگ، انسان بودن خویش را گم کرده و اندیشه همگرایی و همنوع دوستی را به کناری نهاده اند:
هنوز از بند آب و گل نرستی
تو گویی: «رومی و افغانیام من»
من اوّل آدم بیرنگ و بویم
از آن پس هندی و تورانیام من
وی در جایی دیگر از دیوان اشعارش میگوید:
تمییز زنگ و بو بر ما حرام است
که ما پرورده یک نو بهاریم
اقبال با اشاره به آیهای از قرآن کریم، همدلی و برادری را بزرگترین سرمایه امت اسلام می شمارد:
«کل مؤمن اخوةٌ» اندر دلش
حریت، سرمایه آب و گلش
ناشکیب امتیازات آمده در نهاد او
مساوات آمده همچو سرو آزاد فرزندان او
پخته از «قالوا بلی» پیمان او
رابطه «کل مؤمن اخوةٌ» و حریّت که اقبال آن دو را بر هم مترتب دانسته، همین است که دیبای آزادمنشی و بلندنظری را تنها کسی میتواند بر تن کند که خوی برادری و برابری در سیرت او نهفته باشد. در مثنوی «پس چه باید کرد»، اقبال پی در پی به وحدت و جمعیت، توصیه میکند و ریشه همه دردهای مشرق زمینیان را در منازعات پوچ و بیحاصل آنان نشان می دهد:
ای اسیر رنگ پاک از رنگ شو
مؤمن خود، کافر افرنگ شو
رشته سود و زیان در دست توست
آبروی خاوران در دست توست
این کهن اقوام را شیرازه بند
پرچم صدق و صفا را کن بلند
اهل حق را زندگی از قوت است
قوت هر ملت از جمعیت است
او که قوّتِ ملت را در جمعیت میداند، از «قطع اخوّت» مینالد و از این که «مردمی، اندر جهان افسانه شد» شکوه سر میدهد:
مردمی، اندر جهان افسانه شد
آدمی از آدمی بیگانه شد
روح از تن رفت و هفت اندام ماند
آدمیت گم شد و اقوام ماند
فاجعهای که اقبال از آن سخن میگوید، باقی ماندن اقوام و قومیتها، و گم شدن آدمیت است. انصاف را که چه ضایعهای اسفانگیزتر از این، که اعضا باقی باشند، اما روحی در تن نباشد.
اقبال خود را از وطنِ عرفی بیگانه میشمارد و حجاز و چین و ایران را پارههای یک وطن میخواند. آرزوی او، آن است که انسانها، همگی مانند گل صد برگ، یک رنگ و بو داشته باشند؛ اگرچه صد برگ دارند.
چون گل صد برگ ما را بو یکی است
اوست جان این نظام و او یکی است
ما که از قید وطن بیگانهایم
چون نگه نور دو چشمیم و یکیم
از حجاز و چین و ایرانیم ما
شبنم یک صبح خندانیم ما
همانگونه که پیدا است، علامه محمد اقبال لاهوری، با انگیزههای اجتماعی نیز شعر گفته است. کمتر شاعر بزرگی را در زبان فارسی میتوان یافت که به اندازه اقبال دغدغه اجتماع را داشته باشد. او در قطعه شعری، از پیامبر گرامی (ص) میخواهد که عبای وحدت را بر سر امتش بگسترد تا مسلمانان دوباره عزت گمشده خود را بیابند. در نظر او، وحدت و پرهیز از عوامل تفرقه، رمز عزت و شکوهمندی است. بدین رو است که از «اقوام شرق» میخواهد که رو به سوی قبله توحید بگذارند و در محراب عزت، نماز وحدت به جای آورند:
پس چه باید کرد ای اقوام شرق
باز روشن میشود ایام شرق...
میتوان همچنان نمونه هایی دیگر را یادآور شد که در همه آنها بر وفاق و وحدت، تأکید و اصرار شده است، اما آوردن نمونههای بیشتر ضروری نیست؛ زیرا سخنگویان ذوق و ادب پارسی، سخنی جز نکته وحدت نگفته اند.
انتهای پیام/ع
Related Assets:
- روحانیون نقش ویژه ای در پیشگیری از وقوع جرم دارند
- نیروی انتظامی خبر یزد رسا را تایید کرد/ تکذیب خبر تجاوز افغانها به دختر 16ساله یزدی
- رفتار حضرت علی با خلفا چگونه بود؟
- وحدت؛ لازمه حیات بشری/ تفرقه حکومت بزرگ عثمانی را به 48 کشور کوچک تقسیم کرد
- مولوی وهابی که با عنایت سیدالشهدا(ع) شیعه شد+ لینک دانلود
- دشمنان برای ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی از هیچ کوششی دریغ نمی کنند
- تفرقه بُرندهترین سلاح استعمار/شیعه داعش را سنی نمی داند سنی ها هم عمامه های انگلیسی را از شیعه ندانند
- غربی ها همواره به اختلاف دامن میزنند/امیدواریم شاهد اتحاد فراگیر بین شیعه و سنی باشیم
- امکانات شهرستان بهاباد جوابگوی حوادث غیرمترقبه نیست
- پیام تبریک فرماندار بهاباد به مناسبت نوروز1396