ذات قدرتهای استعماری غارت و بیهویت کردن ملتهاست
غلامحسین دشتی در گفتگو با یزدرسا، گفت: حوادث دهه 30 در تاریخ معاصر ایران بسیار مهم و عبرتآموز است سه ضلع این حوادث را استعمار خارجی یعنی دولت انگلیس و امریکا، نظام دیکتاتوری شاه و جریان ضد استعماری و ضد استبدادی در ایران که این جریان را ملیگرایان از طیفهای مختلف در قالب گروههای متعدد که جبهه ملی و حزب توده عمدتاً آنها را رهبری میکردند تشکیل میداد.
وی عنوان کرد: رقابت بین دو دولت استعمارگر امریکا و انگلیس برای تسلط بر ایران با انگیزه توسعه حضور سیاسی و نظامی در منطقه خاورمیانه به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم و داشتن دست بالا در آستانه شکلگیری نظام دو قطبی و جنگ سرد جهانی و نیز برخورداری از حوزه بزرگ نفتی ایران و کشورهای مجاور آن، و مهمتر از همه انگیزه اعمال سلطه و عقب نگهداشتن جهان اسلام به صورت پنهان و آشکار و تکمیل طرح آغاز شده از جنگ جهانی اول یعنی شکست دولت عثمانی و تقسیم کشورهای اسلامی بین کشورهای پیروز و در تداوم آن اعمال سلطه سیاسی و اقتصادی و نظامی، مجموعه حوادثی است که بخشی از اهمیت کودتای 28 مرداد را توضیح میدهد.
دشتی ادامه داد: اما بخش مهم و اساسی دیگر ادامه جریان ضد استعماری و ضد استکباری است که در داخل ایران از نهضت مشروطیت ادامه داشته است و با پشت سر گذاشتن حوادث تلخ و شیرین مهمی چون انقلاب مشروطیت و انحراف از آن مسیر اسلامی و مردمی توسط جریان غربگرا و لیبرالیست و نهایتاً تولید یک نظام دیکتاتوری و وابسته رضاخان از درون آن و دستآخر به بنبست رسیدن جریان غربگرا از طریق عقبنشینی جریان اسلامی و مردمی بود، همچین فعال شدن جریان دیگر مدعی مبارزه با استعمار و دیکتاتوری یعنی جریان چپ مارکسیستی به رهبری حزب توده که این جریان نیز قبل از کودتای 28 مرداد عملاً به دلیل مبارزه با دین و نیز وابسته بودن به نظام کمونیستی شوروی همواره در ایران مطرود و اقبالی از جانب مردم و جریانات مذهبی از آن صورت نگرفت.
وی افزود: در چنین شرایطی بخشی از امیدواریهای جامعه ایرانی برای رهایی از دیکتاتوری و استعمار خارجی به جریان ملیگرایی بود که بتواند در سایه بهرهگیری از هویت ایرانی کشور را از این دو ماجرای تلخ یعنی استعمار و دیکتاتور رهایی بخشد، که در این راستا هر چند با توجه به ماهیت افراد دخیل در جریان ملیگرایی، اعتماد چندانی وجود نداشت اما وجود شعارها و حرکاتی نظیر ملی شدن صنعت نفت و نظریاتی چون کاهش اختیارات رژیم دیکتاتوری و محدود کردن حضور استعمار انگلیس در ایران از جمله مواضع مورد اقبال مردم و روحانیون بود و همین موضوع انگیزهای برای حمایت و نیز گسیل نمایندگان ملیگرا به مجلس آن زمان از جمله مرحوم دکتر مصدق شد.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: اما آنچه در صحنه عمل اتفاق افتاد و منجر به کودتای آمریکایی انگلیسی و بازگشت شاه از تبعید شد عبرتهایی برای امروز و آینده از خود به جای گذاشته است که یکی از مهمترین آن این است که راه حل اصلی رهایی ایران از دیکتاتوری داخلی و استعماری انگلیسی آمریکایی نه مشروطهخواهی عدهای لیبرال و غربگرا بود و نه شرق گرایان کمونیست و نه در توان و اندازه ملیگرایان بود.
وی تصریح کرد: همانگونه انقلاب اسلامی این نقصان را در سال 1357 با بهرهگیری از تجربه ناکام ماندن طی تجربه قبلی تکمیل نمود و ریشه دیکتاتوری و سلطه استکبار را با تکیه بر ایمان اسلامی مردم بر کند و برای همیشه اعلام نمود که دوران غربگرایی، شرقگرایی و نیز ملیگرایی بدون تکیه بر اعتقادات مردمی گذشته است و آنچه میتواند منشأ تحولات بزرگ در ایران و حتی جهان اسلام و نیز جامعه جهانی در آینده برای طرد نظام سلطه بشود تکیه بر اندیشه توحیدی و وحدت مردم و بشریت بر پایه معنویت خواهی و خدا طلبی است، لذا این تجربه انقلاب اسلامی محدود به یک ملت و سرزمین نیست و میتواند در گستره جهانی مطرح باشد.
معاون سابق سیاسی امنیتی استانداری یزد عنوان کرد: پیام دیگری که کودتای 28 مرداد داشت این بود که نظام استکباری در طول تاریخ نشان داده است که از یک ذات و ماهیت برخوردار است که آن هم غارت ملتها در سایه تحقیر و بیهویت سازی آنهاست و انگلیس و امریکا همان نظام استعماری سال 1332 و ماقبل آن است که حتی به اعتماد کنندگان خود یعنی شاه و غربگرایان و حتی بخشی از ملیگرایان اعتنایی ندارد و همه را قربانی منافع خود میسازد آنچه تغییر کرده است شیوههای عمل است گاهی با جنگ گاهی با کودتا و گاهی با مذاکرات فریبکارانه.
وی اینکه هر جا که وحدت و همدلی در جامعهای حول محور ایمان دینی شکل گرفت آنجا نقطه امید و پیروزی خواهد بود را تجربه دیگری دانست و افزود: این تجربه امروز هم در فراز و نشیبهای مختلف برای ما وجود دارد بنابراین بهرهگیری از کودتای 28 مرداد و عوامل آن و نیز جبههای که در مقابل آن وجود داشت و شکستهای تحقیرآمیزی که صورت گرفت همه حکایت از آن دارد که مشی انقلاب اسلامی یعنی تکیه بر هویت اسلامی و دینی مردم میتواند برای همه زمانها یک مدل پیروز و موفق باشد و همین مدل را همچنان که در عرصه سیاسی پاسخ داد بایستی در عرصه فرهنگی و اقتصادی در مقابله با ترفندهای دشمن که از جمله آن تهاجم فرهنگی و تحریم اقتصادی است بهره برد.
انتهای پیام/