به گزارش یزدرسا به نقل از سرو ابرکوه، حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم حسینی با استفاده از خطبه 149 نهج البلاغه به بررسی موضوع حضرت علی (ع)، رهبری ناشناخته پرداخت:

خطبه 149 نهج البلاغه:
أمّا وصِيّتِي: فالله لا تُشْرِكُوا بِهِ شيْئاً، ومُحمّداً فلا تُضيِّعُوا سُنّتهُ، أقِيمُوا هذيْن الْعمُوديْنِ، وأوْقِدُوا هذيْنِ الْمِصْباحيْنِوصیت من(به شما) در مورد خدا این است که چیزی را شریک خدا قرار ندهید و(درمورد) محمد(ص) این است که سنت وشریعت او را ضایع نگردانید.
*** این دو ستون محکم را بر پا دارید و این دو چراغ فروزان(خدا و رسول) را پر فروغ تر نگه دارید.
*** برای هر کس به اندازه توانش، وظیفه معین شده و برای افراد جاهل و نادان تخفیف داده شده است.
*** شما: پروردگاری رحیم- دینی استوار و رهبر و امامی آگاه دارید(قدردان این نعمت ها باشید)
*** من، دیروز رهبر شما بودم و امروز(دمادم شهادت هستم) و مایه عبرت شمایم و فردا از شما جدایم.
*** چند روزی را با شما و درکنار شما زیستم، به زودی از من جسدی بی روح و ساکت، پس از آنهمه حرکت و تلاش، خاموش پس از آنهمه گفتار و نصایح، باز خواهد ماند.
*** بی حرکتی دست و پا و چشمها و اندامم باید موجب پند و اندرز شما گردد.
*** من با شما وداع می کنم- وداع آن کس که آماده ملاقات با پروردگارش هست.
*** فردا (و در نسل های آینده) ارزش ایام زندگی مرا به خوبی خواهند دانست! و رازهای ناگفته و غم های درونیم برایتان آشکار خواهد شد!
*** خلاصه وقتی مرا خواهید شناخت که جایم خالی است و دیگری به جای من نشسته است.
درس:
*** تدوین به آیین خدا و رسول که حقیقت آن در ولایت مولا متجلی است مورد سفارش آن حضرت است که عمل به آن متضمن سعادت دنیا و آخرت ما است.
*** توحید ونبوت در حقیقت به تعبیر حضرت، دو ستون و اصل دین هستند که باید در کنار اعتقاد به معاد و عدل الهی ونیز امامت با تحقیق و مستدل بدان معتقد باشیم.
*** تدین در تعقل است و تکلیف متوجه بالغ و عاقل است و هر کس به اندازه توانش از او عمل می خواهد (لا یکلف الله نفسا" الی وسعها) لذا افراد سفیه یا روانی تکلیفی ندارند.
*** عبرت هایی را که حضرت مورد اشاره قرار می دهد جدا" اندوهبار است. چگونه از جفای زمانه و عدم درک ابعاد بلند وجودی خود گله مند است که چرا مردم باید حسرت های فردا را بخورند که امروز مولایشان را نشناخته اند؟!
*** نا سپاسی از نعمت حاکمیت آرمان توحیدی و رهبری الهی در امروز- پیامدی مشابه مطالب فوق را در پی خواهد داشت.
***  رهبرالهی حاکمیت بر قلوب دارد و اوامرش نزد مردم، مطاع و همه به او مشتاقند؛ لذا در امر اداره کشور نیاز به اعمال زور و سرنیزه ندارد. از این رو لازم است جامعه با شناخت و درک شرایط زمانی رهبری صالح، مدیر و مدبر و سیاست مدار و آگاه به این شرایط را عطیه الهی دانسته و نوری در ظلمت جاهلیت مدرن بداند.