ID : 7291077
درس هایی از نهج البلاغه (11)؛

توصیه هایی به کارگزاران نظام اسلامی، از زبان حضرت علی (ع)


امام جمعه ابرکوه به بیان برخی از توصیه های حضرت علی(ع) در رابطه با ویژگی های کارگزارن و مسئولان نظام اسلامی پرداخت.

به گزارش یزدرسا به نقل از سرو ابرکوه، حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم حسینی امام جمعه ابرکوه، برخی از نامه های نهج البلاغه را که حضرت علی(ع) در توصیه به کارگزارن نظام اسلامی نوشته بودند بیان نمود:

نامه شماره 5 نهج البلاغه: خطا ب به اشعث ابن قیس، فرماندار آذربایجان:
*** فرمانداری نباید برای تو وسیله نام و نان باشد. بلکه امانتی است در گردن تو وباید مطیع مافوق خود باشی.
*** مجاز نیستی نسبت به مردم نسبت به استبداد و دیکتاتوری برخورد کنی.
*** در امور هزینه اموال و بیت المال نهایت احتیاط و اطمینان را داشته باش.
*** (توجه داشته باش که) اموال خدا در اختیار توست و تو از خزانه داران او هستی که باید به من برسانی و امید است من هم رئیس ومافوق بدی برای تو نباشم.
نامه شماره 18  نهج البلاغه خطاب به فرماندار بصره:
*** با مردم بصره به نیکی و ملاطفت رفتار کن و گره ترس و وحشت از حکومت را از دل آنان بگشا. (تا خوش بین باشند و احساس امنیت کنند)
*** بدرفتاری و خشونت تو با بنی تمیم را به من گزارش داده اند ای ابوالعباس- با آنان نیز مدارا کن.
*** سعی کن حسن ظنی که به تو دارم پایدار بماند (و با خود کامگی، خود را نزد من بدسابقه مکن) – آنگونه باش که نظرم درباره تو دگرگون نشود.
نامه شماره 19 نهج البلاغه:
*** دهقانان در حیطه فرمانداری تو از بی رحمی و خشونت تو شکایت دارند. من اندیشیده ام که چون مشرکند سزاوار نزدیک شدنشان نیافتم(وچون انسان و صاحب حقوق ستند) سزاوار دور شدن هم نیستند – لذا با نرمش و جدیت با آنان رفتار کن و اعتدال و میانه روی با آنان داشته باش.
نامه شماره 20 نهج البلاغه:
*** به خدا قسم صادقانه می گویم اگر به من گزارش برسد که از غنائم و بیت المال مسلمین، چیزی را به خیانت برداشته و کم و زیاد کرده ای چنان بر تو سخت گیرم که در زندگی بی نوا،حقیر و ضعیف گردی.
نامه شماره27  نهج البلاغه خطاب به محمد ابن ابی بکر:
*** بالهای محبتت را برای مردم بگستران.
*** پهلوی نرمش و ملایمت را بر زمین بگذار(و با مردم افراشته و متکبر مباش)
*** چهره خویش را برای مردم گشاده دار (و خشن و تند خو مباش)
*** تساوی در بین مردم حتی با نگاهت به آنان،مراعات کن تا بزرگان کشور حمایتی بی دلیل از تو نکنند و ضعفا در انجام عدالت از تومایوس نگردند.
در نامه 38 به رسم معارفه مالک اشتر به عنوان فرماندار جدید، راجع به خصوصیات این کارگزار فرمود:
*** به هنگام ترس و اضطراب مردم، خواب به چشم خود راه نمی دهد. (و با مردم هم درد است تا آنکه از آنان دفع فتنه و چنک کند)
*** در ساعات ترس و وحشت از دشمن هراسی ندارد (و با شجاعت، دشمن را سرکوب می کند)
*** نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزنده تر است (و هرگز با فساد انگیزان تفاهم و انعطاف ندارد.)
*** سخن مالک را بشنوید و دستورش را اطاعت کنید- چون او همانند شمشیر های خدا است که نه هرگز تیزیش به کندی می گراید ونه هرگز ضربتش بی اثر می گردد.
*** اگر فرمان بسیج و حرکت داد- حرکت کنید و اگر دستور به توقف کنید که او هیچ کاری را جز به فرمان من انجام نمی دهد.
*** من (با اینکه به وجود او در امور اجرایی نیازمندم) شما را بر خودم مقدم می دارم که او را به فرمانداری شما فرستادم.
*** (ویژگی دیگر اینکه) او نسبت به شما خیرخواه و ناصح است و نسبت به دشمنانتان سخت گیر می باشد.
نامه شماره 45 نهج البلاغه خطاب به عثمان ابن حنیف، فرماندار بصره:
به من گزارش شده که مردی از ثروتمندان بصره تو را به میهمانی دعوت کرده و تو شرکت نمودی و بر سر سفره رنگارنگ و ظرف های بزرگ غذا که یکایک پیش تو آوردند نشستی.
*** من گمان نمی کردم که تو دعوتی را که در آن تهی دستان نیستند و فقط ثروتمندان دعوت شده اند، بپذیری.
*** بدان هر مامومی، امامی دارد که در مسائل از او پیروی می کند و از نور دانشش بهرمند می شود.
امام شما از دنیا به این دو جامه و دو قرص نان اکتفا کرده (با اینکه می توانست بهترین لباس و خوراک داشته باشد.)
*** شما (کارگزاران) نمی توانید مانند من (در دنیا زاهد و پاک) باشید لکن می توانید در تقوا، تلاش، عفت وپاکی و پیمودن راه صحیح مرا یاری دهید.
*** به خدا قسم (به عنوان رهبر حکومت اسلامی) از دنیاتان، طلا و نقره (وثروتی) نیندوخته ام و جز این لباس که دارم- لباس های فاخر دیگر ندارم (وحتی) یک وجب زمین برای خودم نگرفته ام. تنها زمین فدک در اختیار ما بود که حسادت ورزیدند و گروهی سخاوتمندانه (از ما گرفتند)
*** اگر می خواستیم می توانستیم از عسل مصفا مغز گندم و لباس های ابریشمی برای خودم خوراک و پوشاک داشته باشم اما هیهات که هوا و هوس بر من غلبه نمی کند.
*** امکان ندارد که من سیر بخوابم و در اطراف (استان وکشورم) کسانی گرسنه و تشنه باشند.
*** آیا برای من کافی است که امیر مؤمنان باشم اما در مشکلات و سختی های مردم شریک نباشم؟!
نامه شماره 46 نهج البلاغه:
*** تو (و دیگر کارگزاران) از کسانی هستید که من برای به پاداشتن دین از آنان کمک می گیرم.
*** با یاری و همکاری آنان سرکشی (متجاوزان) و تکبر گناهکاران را در هم می کوبم!
*** در مسائل مهم (حکومتی) از خداوند کمک بخواه و (با اعمال حسن مدیریت) سخت گیری را با کمی نرمش در برابر مردم توأم ساز.
نامه شماره 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر :
*** قلب و دل خود را مالامال از محبت و عشق به مردم کن و نسبت به آنان مانند حیوان درنده خو، بد برخورد مباش.
*** مردم و یا برادران دین تواند یا انسان هایی مانند تو (پس احترام آنها را با همه وجود نگه دار)
*** در خطاها- ناراحتی ها- و اشتباهاتی که از مردم سر می زند عفو و گذشت فراوان- در حدی که دوست داری خدا از توگذشت کند، داشته باش- زیرا تو مافوق مردم و( علی(ع)) مافوق تو است.(در نتیجه سررشته کاری تو اجرای حکم خداست)
*** اگر کسی را محکوم و عقوبت کردی- به خود مبال و اگر کسی را بخشیده ای، پشیمان مباش!
*** در امور اجرائی نگو... امر می کنم باید اطاعت کنند که این( حالت، خوی خود کامگان است و) دل را فاسد، دین را خراب و نظام اجرائی را آشفته می کند.
*** نسبت به( اجرای احکام) خداوند نسبت به مردم و نیز خاندان خودت سعی کن انصاف داشته باش تا ستمکار نباشی.
کسی که در حق بندگان خدا ستم کند(و حقوق آنان راضایع کند) قبل از مردم، خدا دشمن وی خواهد بود.




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.