ID : 14563022
چرا نمی خواهند هم انقلابی باشیم وهم اقتصادی؟!

انقلابی باشیم یا اقتصادی؟!/تِز سریع‌القلم و مرعشی؛


احتمالاً منظور قطعی سریع‌القلم از اینکه «ما میان قدرت‌یابی داخلی و قدرت سیاست خارجی هنوز تصمیم جدی نگرفته‌ایم»! همان است که حسین مرعشی گفت: «باید بررسی کرد که آیا منافع ملی ما این است که در منطقه یک کشور پیشتاز انقلابی باشیم یا یک کشور اقتصادی. این دو اولویت کاملا با یکدیگر متضاد است که در برخی موارد نمی‌توان آنها را با یکدیگر جمع کرد»!

به گزارش یزدرسا  به نقل از فارس، محمود سریع‌القلم، از استادان اصلاح‌طلب اخیراً طی متنی تلخیص شده از یک سخنرانی خود که در ویژه‌نامه اقتصادی روزنامه شرق منتشر شد، نوشت: ما بعنوان یک قدرت میان‌پایه نمی‌توانیم ده‌ها اولویت داشته باشیم. به دلایلی ذهن ایرانی (که باید از روانشناسان پرسید) ذهن پر از پرش است و ذهن متمرکز بسیار کم است؛ مثلاً در کشور ما یک نفر ۱۵ حکم دارد و ۱۵ جا کار می‌کند و این ذهن ۱۵ جای مختلف پخش است. آیا می‌توان از این ذهن انتظار کارآمدی داشت؟

 

ما میان قدرت‌یابی داخلی و قدرت سیاست خارجی هنوز تصمیم جدی نگرفته‌ایم. کشوری می‌تواند در صحنه سیاست خارجی قدرت خودش را تداوم دهد که در صحنه داخلی مرتباً قدرت تولید کند.

 

او همچنین گفته است: به نظر می‌رسد در این کشور (ایران) ابهام یک فضیلت است و به همین علت نمی‌توان کار دقیق فکری انجام داد!

 

*درباره صحبت‌های سریع‌القلم تأملاتی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم:

یکم: فرض «قدرت میان‌پایه بودن ایران اسلامی» صرفاً یک فرض است که در واقعیت نمی‌توان نشانه‌های آنرا کاملاً اثبات کرد.

 

این در حالی است که در نگاه واقع‌بینانه در این فرض شک جدی وجود دارد زیرا جمهوری اسلامی تاکنون در چندین جنگ نیابتی و حتی مستقیم؛ مدعیان شماره یک ابرقدرتی در جهان از جمله آمریکا را شکست داده است، تحریم‌های تمام عیار اقتصادی نتوانسته است اقتصاد و معیشت قوی این کشور را از هم بگسلاند، هم‌اکنون از چند کشور جهان حمایت مستقیم اقتصادی، سیاسی، تسلیحاتی و نظامی می‌کند، اوج فناوری‌های آمریکا یعنی پهپاد RQ۱۷۰ را در هوا تسخیر کرده، جزو چند کشور اول جهان در فناوری‌های هسته‌ای، فضایی، موشکی و دریایی است، مرزها و پهنه‌ای امن دارد و ...

 

با عنایت به این واقعیت‌ها در حالت خوشبینانه باید اعتراف کرد که فرض آقای سریع‌القلم مبنی بر میان‌پایه بودن قدرت جمهوری اسلامی ایران یک تفسیر مِن‌عِندی و ناواقعی است.

 

دوم: سریع‌القلم و سایر همفکران وی باید بیان کنند که امروز کدام کشور ابرقدرت در جهان هست که چندین اولویت و هدف نداشته باشد؟!

 

آیا هیچ عقل سلیمی از محمود سریع‌القلم خواهد پذیرفت که مثلاً آمریکا، چین، روسیه و سایر مدعیان قدرت در جهان فقط یک یا چند اولویت انگشت‌شمار دارند؟! چه اینکه امروز می‌توان ردّپای این کشورها را در امور مختلف و در جای‌جای نقاط جهان به عینه مشاهده کرد.

 

یک بعدی بودن همچنین با ماهیت یک قدرت روزافزون و تفکری که قصد هژمون شدن را دارد نیز اساساً در تضاد عقلایی است و از آنجا که جمهوری اسلامی ایران و تفکر اسلام ناب هم داعیه جهانی شدن دارد؛ خواست تک بعدی بودن از این خیزش اسلامی یک خواست تقلیل‌گراست.

 

سوم: احتمالاً منظور قطعی سریع‌القلم از اینکه «ما میان قدرت‌یابی داخلی و قدرت سیاست خارجی هنوز تصمیم جدی نگرفته‌ایم»! همان است که حسین مرعشی، از معاریف اصلاح‌طلب نیز سال گذشته در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا به آن اشاره کرد و گفت: «باید بررسی کرد که آیا منافع ملی ما این است که در منطقه یک کشور پیشتاز انقلابی باشیم یا یک کشور اقتصادی. این دو اولویت کاملا با یکدیگر متضاد است که در برخی موارد نمی‌توان آنها را با یکدیگر جمع کرد»!

 

او پس از همین صحبت‌ها نیز در گفت‌وگو با اعتماد اظهار کرده بود: ما باید مشخص کنیم که می‌خواهیم همچنان یک دولت انقلابی داشته باشیم یا به دنبال دولتی مستقل هستیم که می‌خواهیم به مسائل داخلی بپردازیم و ایران و جمهوری اسلامی را تقویت کنیم»؟!

 

درباره این اظهارات باید بیان کرد که جدی گرفتن این صحبت‌ها در وهله اول به معنای بی‌اهمیت شمردن خطوط قرمز اعتقادی و ایمانی ایران اسلامی و دست کشیدن از تحرکات ایران در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی است.

 

همان کاری که بر عکس آنرا مدعیان ابرقدرتی جهان در حال انجام دادن هستند اما منورالفکران مذکور الحاح می‌کنند ایران نباید دست به این کارها بزند!

 

در حالت خوشبینانه باید اشاره کرد که آرمانشهر این تفکرات چیزی غیر از کشورهای دسته‌دوم و چاکرمآبی همچون سنگاپور و عربستان سعودی و کره جنوبی نیستند (کما اینکه سریع‌القلم در یادداشت خود به تحسین دانشگاه‌های سعودی و الگوخواهی تلویحی از فرایندهای آموزشی آنها نیز پرداخته است!) که عمل به نسخه‌های مذکور در بهترین حالت ما را تبدیل به یکی از همین کشورهای وابسته و خُرد می‌کند.

 

وانگهی در خاتمه باید تأکید کرد که اقتصادی بودن و انقلابی بودن نه‌تنها هرگز با یکدیگر تضادی ندارند بلکه توأمان بودن آنها نویدبخش اکنون و آینده‌ای زیباتر از آرمانشهرهای کاپیتالیستی است.

 

و چهارم: کاش آقای سریع‌القلم یک‌بار برای همیشه از ناسزاگویی به سرزمین و مردمان خود دست برمی‌داشت و اینهمه صفت بد و ناروا اعم از خشن، دروغ‌گو و ... را در صحبت‌ها و تقریرات خود به ایران و ایرانی نسبت نمی‌داد.

 

اقرارها و اظهارهای وی در این رابطه در بسته‌های قبلی گزارش تحلیلی فارس به کرّات مورد اشاره قرار گرفته است.

 

اظهارات وی مبنی بر اینکه «ابهام» در ایران یک فضیلت است و همچنین اینکه نمی‌توان در ایران کار فکری کرد و ایرانیان در ۱۵ جای مختلف کار می‌کنند! به اقتراح مخاطبان محترم گذاشته می‌شود.


انتهای پیام/ص

 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.