ID : 1014377

آیا خواستگاری دخترها از پسرها یک فاجعه است؟!


می‌دانم که رسم نیست دختر از پسر خواستگاری کند اما من می‌خواهم پسرتان را برای دخترم خواستگاری کنم ...

من پسرتان را دوست دارم و می‌دانم که دخترم را خوشبخت می‌کند. دخترم 20 سالش است و دانشجوی حسابداریه... می‌دونم چقدر پسرتو دوست داری اما من هم دخترم رو دوست دارم و نمی‌خواهم هر کسی دامادم بشه. خود مریم هم راضیه... اصلا کی بهتر از پسر شما... الان هم نمی‌خواهد جواب بدی... برو با پسرت صحبت کن شاید اون هم از مریم خوشش اومد..."

به گرارش یزد رسا، این جملات را رگباری گفت و رفت. با خودم گفتم: "مردم چقدر پررو شدند! برای دخترش شوهر پیدا نمی‌کنه اومده سراغ پسر من..."

اما وقتی امین از موضوع با خبر شد، چشمانش برقی زد. واقعا غافلگیرم کرد؛ فکر نمی‌کردم پسرم از این موضوع استقبال کند. حتی شوهرم هم بدش نیامد! وقتی به آنها گفتم:" مگر می‌شود دختر از پسر خواستگاری کند؟ یعنی شما به عنوان یک مرد از این موضوع بدتان نیامد؟ آیا خواستگاری دختر از پسر نشانه بی‌حیایی او نیست؟ آیا همین دختر که توانسته از پسری خواستگاری کند فردا دنبال پسر دیگری نمی‌رود؟..." واقعا نمی‌دانستم دیگر چه چیزهای دیگری بگویم اما پسرم در پاسخ همین چند جمله گفت: "مادر من، خانواده دختری که به من علاقه دارد همه رسم و رسومات و حتی آبروی خود را برای به دست آوردن من کنار گذاشته‌اند و من حس بدی ندارم. اتفاقا این نشانه علاقه است تا بی‌حیایی. آنها می‌دانند که ماجرای خواستگاری از پسرتان در فامیل و آشنا می‌پیچد و همین می‌تواند ضامن زندگی من و مریم باشد. من به عنوان مرد خیلی خوشحالم که آنها حرف دلشان را زدند و مانند خیلی از خانواده‌ها با برنامه‌ریزی و کارهای عجیب و غریب و به صورت غیرمستقیم دخترشان را تبلیغ نکردند. آنها راست و حسینی گفتند ما پسرتان را می‌خواهیم... این یعنی واقعا من را دوست دارند..." برایم جالب بود که شوهرم هم همین اعتقاد را داشت. او هم گفت: " کجای این کار بی‌حیایی است. مگر خود مریم آمده خواستگاری؟ یا مگر مریم با پررویی توی چشمای شما نگاه کرده و گفته پسرتان را می‌خواهم؟ خب مادرش این کار را کرده و به نظرم بی‌حیایی نیست. تازه اگر زن بدذات باشد، مفسد می‌شود چه ازش خواستگاری کنند چه از کسی خواستگاری کند!"  اما من هنوز گیج بودم، گیج گیج!

راه‌حل برون رفت از بحران افزایش سن ازدواج خواستگاری دختران از پسران است. در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج 15 الی 17 سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگ‌سازی شود

حالا یک سال از آن موضوع گذشته است. همه فامیل و آشنا به عروسم حسودی می‌کنند چون پسرم او را می‌پرستد! پسرم آن قدر مریم را دوست دارد که هیچ‌کس باورش نمی‌شود. شوهرم نیز به عروسش علاقه زیادی دارد و هدیه‌های بسیار گرانی برایش می‌خرد. من هنوز هم گیج هستم؛ گیج گیج.
جلسه خواستگاری

خوب یا بد؟

خواستگاری دختران از پسران شدنی است؟ معایب این کار بیشتر است یا محاسن آن؟ چرا پسران می‌توانند به راحتی از کسی که علاقه دارند خواستگاری کنند اما دختران نمی‌توانند؟ چرا دختری که خواستگار مناسب ندارد باید به پیردختر شدن محکوم شود در حالی که می‌داند می‌تواند با ابراز علاقه به پسر مورد علاقه‌اش با او ازدواج کند؟ اگر ابراز علاقه و خواستگاری دختران از پسران فرهنگ‌سازی شود، خیلی از مشکلات ازدواج کمتر نمی‌شود؟ آیا سخت‌گیری خانواده‌های دختر کمتر نمی‌شود؟ مهریه‌های سنگین فراموش نمی‌شود؟ بریز و بپاش‌ها کمتر نمی‌شود؟ قرض کردن‌ها و سختی کشیدن برای برگزاری یک مراسم عروسی و تهیه جهیزیه کمتر نمی‌شود؟ سن ازدواج پایین‌تر نمی‌آید؟

 مجید ابهری، جامعه‌شناس در این باره نظرات جالبی دارد. او به ایسنا می‌گوید: راه‌حل برون رفت از بحران افزایش سن ازدواج خواستگاری دختران از پسران است. در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج 15 الی 17 سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگ‌سازی شود.

خانواده دختری که به من علاقه دارد همه رسم و رسومات و حتی آبروی خود را برای به دست آوردن من کنار گذاشته‌اند و من حس بدی ندارم. اتفاقا این نشانه علاقه است تا بی‌حیایی. آنها می‌دانند که ماجرای خواستگاری از پسرتان در فامیل و آشنا می‌پیچد و همین می‌تواند ضامن زندگی من و مریم باشد. من به عنوان مرد خیلی خوشحالم که آنها حرف دلشان را زدند و مانند خیلی از خانواده‌ها با برنامه‌ریزی و کارهای عجیب و غریب و به صورت غیرمستقیم دخترشان را تبلیغ نکردند. آنها راست و حسینی گفتند ما پسرتان را می‌خواهیم

او می‌افزاید: در حال حاضر از موانع ازدواج می‌توان به سه عامل اشاره کرد؛ یکی موانع محیطی و عوامل بازدارنده اقتصادی مانند بیکاری، کافی نبودن حقوق یا گرانی مسکن و عامل دوم سنت‌های غلط خانوادگی مانند مهریه‌های غیرمتعارف و هزینه‌های وحشتناک مراسم ازدواج است که باعث می‌شود پسر تا پایان عمر در حال پرداخت اقساط یک شب عروسی باشد. عامل سوم به مسائل تربیتی و علل رفتاری برمی‌گردد که امروزه 70 درصد از جوانان از پذیرفتن مسئولیت و اداره یک خانواده وحشت دارند و زندگی‌های مجردی آنان را بد عادت کرده است و در این میان والدین مقصران اصلی هستند. ابهری با بیان اینکه از کودکی باید مسئولیت‌پذیری را به کودک آموخت، اظهار کرد: مسائل بسیار کوچکی در تربیت کودکان می‌تواند در مسئولیت‌پذیری جوانان در آینده موثر باشد. به طور مثال سپردن وظیفه آبیاری و رسیدگی به یک گلدان می‌تواند در مسئولیت‌پذیری کودک موثر باشد.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه کمرنگ شدن مهارت‌های زندگی و بی‌توجهی به ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی باعث شده است تا بسیاری از جوانان در انتخاب همسر، سلیقه والدین را نپذیرند، افزود: به همین منظور تمایل به حضور در سایت‌های همسریابی بیشتر شده و افراد در فضای مجازی یا کوچه و خیابان به دنبال همسر هستند و در این راستا تحقیقات نشان داده است که 85 درصد از ازدواج‌های خودگزین که بر اساس معیارهای مادی و ظاهری صورت گرفته، در ظرف کمتر از پنج سال به طلاق منجر شده است. سایت‌های همسریابی به ایجاد رابطه میان دختر و پسرمشغول هستند و هیچ نهاد نظارتی بر آنها نظارت ندارد. ابهری در مورد پیشنهاد وزارت ورزش و جوانان مبنی بر راه‌اندازی سایت‌های همسریابی در ذیل مراکز مشاوره، ادامه داد: باید یک کارگروه تخصصی به بازنگری صلاحیت موسسان و گردانندگان این سایت‌ها بپردازد و در صورت تایید و تصویب، سایت‌های مجاز اعلام شوند. در حال حاضر اطلاعات داده شده از سوی جوانان در این سایت‌ها خصوصا پسران معمولا نادرست است. وی با اعتقاد به اینکه به شدت مخالف ازدواج از طریق فضای مجازی است، اظهار کرد: در فضای مجازی در صحت اطلاعات افراد هیچ‌گونه تضمینی وجود ندارد و اکثر اطلاعات همچون تحصیلات، درآمد و سن به دروغ ثبت می‌شود.

منبع:  تبیان




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.