برای دولتی با این کارنامه، چی بهتر از این!
یزدرسا؛ هرچند مصادیق تلاشهای دولت یازدهم برای به حاشیه راندن مسائل اصلی کشور از طریق جنجالآفرینیهای فرعی، به قدری زیاد شده و این ترفند به حدی نخنما شده است که حتی مردم عادی نیز به این حیلت پی بردهاند. به طوری که حالا دیگر نوشتن و سخن گفتن در این باره موضوعی کلیشهای و تکراری محسوب میشود که چیزی به علم کسی اضافه نمیکند! اما رسالت خبرنگار و رسانه گفتن از واقعیتهای جامعه و مطالبه از دولت و مسئولین و یادآوری وظایف اصلی آنها است.
هر مقدار هم که دولتیها سعی میکنند با دامن زدن به مسائل دستچندم اذهان مردم را از واقعیتها منحرف میکنند، باز هم قابل انکار نیست که:
بر اساس گزارش رسمی بانک مرکزی، ضریب جینی به 37/0 و سهم 10 درصد ثروتمند جامعه به 10 درصد فقیر جامعه از 23/8 در سال 92 به 72/9 در سال 94 افزایش یافته است، همچنین افزایش ضریب جینی به رقم ۳۹۹/0 در سال ۹5 بالاترین رکورد شکاف طبقاتی در سالهای اخیر محسوب میشود. این در حالی است که در سالهای اوج تحریم یعنی در سالهای پایانی دولت دهم هم هیچگاه ضریب جینی از میزان ۳۸۳/0 بالاتر نرفت اما در دولت جناب روحانی و لابد با رفع بالمره تحریمها میانگین ضریب جینی به ۳۹9/0 افزایش یافته است.
گزارش جدید بانک مرکزی درباره نابرابری درآمدی در سال 94 نشان میدهد اختلاف و شکاف طبقاتی در 3 سال اول دولت روحانی بشدت افزایش یافته است. نرخ بیکاری در دولت یازدهم برای نخستینبار بعد از 4 سال از 12 درصد عبور کرده است. طبق اعلام مرکز آمار نرخ بیکاری تابستان امسال به 7/12 درصد رسیده که در 17 فصل گذشته بیسابقه بوده است. طبق آمارها یکمیلیون نفر در دولت یازدهم شغل خود را از دست دادهاند و نرخ بیکاری در 22 استان دو رقمی شده است.
دولت روحانی که با حمایت تمام قد روئسای دولتهای سازندگی و اصلاحات روی کار آمد، به قدری ناکارآمد است که حتی برخی حامیان دولت هم نتوانستهاند این واقعیت را نادیده بگیرند؛ به طوری که صادق زیباکلام در این رابطه میگوید: «دولت آقای روحانی خسرالدنیا والآخره شده است؛ دولت در زمینه مسائلی که مردم متوجه آن بشوند و با گوشت، پوست و استخوان خود آن را لمس کنند همچون کاهش رکود یا بیکاری عملا کاری نکرد و در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی که موجب رونق در کشور شود نیز موفق نبود. روحانی در حالی دائما از اقتصاد صحبت میکند که خیلی کارنامه موفقی در این حوزه نداشته.»
در چنین شرایطی دولتمردان با علم به ناکارآمدیهای خود، همه تلاششان این است تا افکار عمومی را از عملکرد دولت منحرف کنند و البته در با این کارنامه ای که دولت دارد، برای آنها چه چیزی بهتر از این! اگر رئیسجمهور در واکنش به لغو سخنرانی یک وکیلالدوله معلومالحال اینچنین هیجانزده میشود و نامهای اینگونه تند و احساسی منتشر میکند، به این جهت است که او به درستی میداند، ضامن بقای حیات دولتش دامن زدن به چنین جنجالها و حواشی است. مشاوران رئیسجمهور می دانند دامن زدن به حواشی و انحراف افکار عمومی از واقعیتهای جامعه است که میتواند در انتخابات پیشرو به یاری آنها بیاید و اگر غیر از این باشد و قرار باشد عملکرد واقعی دولت در حوزههای مختلف به ویژه در زمینه اقتصادی و معیشتی ملاک قضاوت قرار بگیرد، چیزی عاید دولت نخواهد شد و آنها در چنین شرایطی عرصه را واگذار خواهند کرد!
دامن زدن به صدور حکم جلب برای فلان وکیلالدوله که منویات صدای آمریکا را از تریبون مجلس بازگو میکند نیز در همین راستا قابل تحلیل است. البته دولتیها در این مسیر چالشی بزرگ جلوی خود دارند و آن هم این است که علاوه بر فراواقعیتها، واقعیتهایی هم وجود دارد که لاجرم از قاب رسانه بیرون میزند!
حمیدرضا زارع