ID : 13914141
گفتگوی نشریه کشوری پبام هلال با یک جوان برتر تفتی؛

جوانان علم های روز دنیا و نیاز کشور را یاد بگیرند/اشک شوق نجات یافتگان، با هیچ لحظه ای قابل قیاس نیست


جوانان برتر و امدادگر موفق تفتی در مصاحبه خود با نشریه کشوری پیام هلال از لحظات تلخ و شیرینش در فعالیت 11 ساله خود با هلال احمر می گوید.

به گزارش یزد رسا، نشریه پیام هلال با محمد مهدی اقبالی، یکی از اعضای سازمان جوانان گفتگو کرده است. این جوان یزدی اهل تفت از سابقه ۱۱ ساله خود در هلال احمر می گوید که در ادامه می خوانید.


امدادگر شدن را شغل نمی‌داند و اعتقاد دارد که انتخابی است که اگر بدون عشق پا به عرصه‌اش بگذاری، خیلی زود خستگی بر چهره نقش می بندد. محمد مهدی اقبالی سال‌های زیادی است که پا به جمعیت گذاشته است و با وجود سن کم، سابقه طولانی در حوزه‌های امدادونجات و جوانان دارد. نجاتگر ۲۷ساله یزدی، رزومه پر باری از فعالیت‌های امدادی و فرهنگی در سطح جمعیت دارد.

امدادگر شدن و یا به تعبیری بالاتر امدادگری یه شغل نیست بنظرم اگه به دید وسیله جهت کسب درامد بهش نگاه کنیم خیلی از اون بهره ای نخواهیم برد امدادگری یه انتخابه یه انتخاب که اگه بدون عشق پا به این عرصه بزاری خیلی زود خسته میشی باید سعی کنی عین یه شمع بسوزی و گرمی بدی این طبیعت این کاره در مدت چندین سالی که در جمعیت هلال احمر بودم فراز ونشیبهای زیادی رو دیدم و تجربه کردم.


خودتان را معرفی بفرمایید.


محمد مهدی اقبالی متولد ۱۳۶۷ از باغشهر ایران تفت. یزد نجاتگر یک استان و سابقه یازده سال فعالیت در حوزه جوانان و امداد و نجات و شروع فعالیتم در هلال احمر بواسطه واحد جوانان و فعالیت در این حوزه بوده است.
اهل شهرستان باغشهر ایران تفت یزد می باشم . شهرستان تفت منطقه‌ای باستانی با پیشینه‌ای دراز است. این شهر از هر لحاظ با یزد پیوند تاریخی داشته و نامش همیشه با آن، همراه بوده است. یکی از مهم ترین محورهای توسعه شهرستان تفت که در سند توسعه تفت نیز مدنظر قرار گرفته حوزه گردشگری است چرا که تفت هم به لحاظ برخورداری از اماکن تاریخی و هم به لحاظ برخورداری از پتانسیل های گردشگری طبیعی از جایگاه شایسته ای در استان برخوردار است.
یکی از باغات معروف این شهرستان باغ نمیر(صدری) هست که زبان زد عام و خاص می باشد که بسیار باغ زیبا و قشنگی هست که دعوت میکنم از همه دوستان از این شهر و این باغ بازدید کنند و به مسئولین هلال اجمر نیز پیشنهاد می کنم می توانند از این بنا تاریخی زیبا و قشنگ برای برنامه های کشوری خود استفاده کنند که واقعا جای قشنگ و زیبا و معماری سنتی دارد.


پیوند شما چگونه با هلال احمر رقم خورد؟


حدودا در سال ۱۳۷۹ یعنی در سن ۱۲ سالگی از طریق یکی از دوستانم که عضو جمعیت بود با هلال احمر آشنا شدم و عضو این جمعیت شدم و سپس در حیطه سازمان جوانان فعالیت خود را افزایش دادم و پس از ان بخاطر علاقه شدید در کلاس های امداد شرکت نمودم و و پس از گذراندن کلاسهای امدادگری و ارتقا درجه الان با درجه نجاتگر یک در پست جاده ای مشغول به خدمت رسانی هستم و نیز سابقه طولانی فعالیت در حوزه جوانان نیز دارم و الان هم رابط خبری جوانان و ارزیاب سازمان جوانان و با واحد جوانان.استان و نیز سازمان جوانان هلال احمر همکاری و فعالیت دارم.


یک پیام به جوانان بویژه اعضاء جوانان هلال احمر بدهید؟


فقط یک جمله . علمهای روز دنیا و نیاز کشور را یاد بگیرید و سر آمد ان رشته باشید تا کشور به شما افتخار کند .


فعالیت هایی که به عنوان دبیر یا عضو در مدت عضویت خود در هلال احمر داشتید را نام ببرید ؟


شرکت در کاروانهای نیکوکاری ، شرکت در کلیه فراخوان ها از قبیل کمک برای مسلمانان غزه ، لبنان و .. ،شرکت در مسابقات رفاقت مهر و مقام استانی و کشوری و داورمسابقات رفاقت مهر ،.طرح دادرس شرکت در برپایی چادرهای جمعیت برای همایش های پیاده روی و نیز حضور در این همایش ها ، شرکت در راهنمایی مسافرین نوروزی ارزیاب سازمان جوانان.
سابقه امدادگری ۱۰سال ودرجه نجاتگر یک ؛بامدارک کمک های اولیه،پایه داوطلبی ،تکمیلی امداد،پزشکیاری، تخصصی جاده کوهستان سیلاب و تغذیه ،اسکان اضطراری، حمایتهای روانی، پزشکی در کوهستان و…


امداد و امدادگری از نگاه شما؟


حضرت علی(ع) از امداد تعریفی دارد که برای من همیشه به عنوان یک الگو مطرح بوده است و خواهد بود و آن اینست . امام علی(ع) می فرماید کسانی که از نظر روحی و جسمی به دیگران کمک می کنند، از همگان به خدا شبیه ترند. و به نظر من امدادگران یکی از شبیه ترین انسان ها به خداوند هستند. امدادگر همیشه باید آماده باشد و همه کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد. امدادگر باید در خدمت مردم باشد برای رضای حضرت دوست. هر کسی که امدادگر نمی شود…


جوان و جوانان هلال احمر از نگاه شما؟


جوان باید فکر کند و این فکر را مطرح و مطالبه نماید.
ما می خواهیم جوان ما احساس کند که باید فکر کند و باید این فکر را مطرح و آن را مطالبه کند. نمی خواهیم کار نمایشی کنیم و نیازی هم به کار نمایشی نداریم؛ اما به این که جوان ما – به خصوص مجموعه ی دانشجویی که در سطح کشور بسیار گسترده و وسیع است- این احساس را در خودش تقویت کند که در آینده ی کشور نقش و مسئولیت دارد و باید تعهدی در این زمینه در خود احساس و برای آن تلاش کند.
جوان ها، عناصر فعال امرزو و ستون های فردای انقلاب اند.
شما دانشجویان و دانش آموزان و جوانان، برای نسل آینده و دوره ی بعد، پایه های اصلی انقلابید. امروز هم شما در انقلاب تأثیر زیادی دارید؛ چون جوانید. امروز هم شما در جبهه ی سیاسی و نظامی و سازندگی و هر جای دیگر که بتوانید حضور داشته باشید، عنصر فعال انقلابید؛ اما فردا شما پایه های انقلاب هستید. امروز، عناصر مؤثرید؛ ولی فردا ستون های انقلاب هستید. توجه کنید انقلاب را با ریشه ها و مبانی فکری و منطقی اش، به درستی بشناسید.


آیا امدادگر باید از قدرت جسمی و روحی خاصی برخوردار باشد؟


اتفاقا برخی تصور غلط و اشتباهی دارند و فکر می کنند امدادگران باید از لحاظ جسمی آدم قوی و قدرتمندی باشد ولی این طور نیست. در امدادگری مهم ترین چیز این است که امدادگر قدرت تفکر بالایی داشته باشد و بتواند به سرعت خلاقیت از خودش نشان دهد و با کمترین امکانات بهترین استفاده ها را ببرد. هیچ لزومی ندارد فرد ورزشکار باشد بلکه باید با حس دلسوزی و مهربانی در شرایط سخت کارش را درست انجام دهد و قدرت سازگاری زیادی با محیط های متفاوتی که در آن کار می کند داشته باشد…


چه عاملی باعث علاقه مندی شما به این نهاد مردمی (جمعیت هلال احمر) شده است؟


جمعیت هلال احمر ، همانطور که می دانید ، یعنی یک نهاد مردمی. … این خود مردم هستند که در کنار یکدیگر جمع شده و با همکاری هم در جهت احقاق صلح و دوستی و دستگیری از نیازمندان تلاش می کنند. همین که در اینجا هر کسی با نیت خالص وارد می شود و هر فعالیتی میکند در راستای خدمت به خلق است.


اینجا بود که بسیاری از کارها و مهارتها را یاد گرفتم…. اینجا بود که بسیاری از تخصص ها را فرا گرفتم… دوست ندارم شعار بدهم اما هر که اینجا می آید ، نیرو و انرژی عجیبی دارد. هر که می آید نیتش خالص است.


از لحظات زیبای امداد بگویید.


لحظه هایی در زندگی امدادی یک امدادگر و نجاتگر وجود دارد که حاضر نیست با هیچ لحظه ای دیگر عوض کند. اشک شوق یک مصدوم یا همراه او پس از احیا و زنده ماندن توسط امدادگران با هیچ لحظه ای قابل قیاس نیست. همان زمان است که حس اشکِ شوق به همگان متبادر می شود و به یکباره می بینی که چشمان همه کسانی که در صحنه حاضرند، اشکبار است. تشکر و دعای یک آسیب دیده پس از انتقال به بیمارستان و مراکز درمانی، تو را به آسمان خیال می برد و آن زمان است که از خود می پرسی مگر چه کرده ام که این گونه مرا سپاس می گویند و جوابی در ناخودآگاهت می پیچد که: من احیاها، فکانما احیا الناس جمیعا.
خاطرات زیادی در طول همکاری با جمعیت دارم و فکر کنم خاطره ای برای خود و مابقیه دوستان جالب تر از خاطره چپ کردن خودرو امدادی خودمان در حال اعزام به ماموریت بودیم که واقعا در سطح شهرستان بعد از این ادثه اخباری بیرون امد که جالب بود.


این همه سال؛ چرا و چگونه از جمعیت جدا نشده اید؟


بارها گفته ام و دوستانم می دانند که "کفن من پرچم هلال احمر است". بارها بی مهری دیده ام، سختی کشیده ام، اذیت شده ام ولی با همه این اوصاف، توان دل کندنم از جمعیت هلال احمر نیست. احساس آرامش برای من فقط با حضور در هلال احمر میسر و ممکن است و لاغیر. من هلال احمر را در اشخاص نمی بینم؛ هلال احمر را در اهدافش نظاره می کنم. هرگاه موردی پیش بیاید، یاد خدمات و کارهایی که کرده ام، می افتم. یاد مأموریت هایی که داشته ام، مرا از خود بی خود می کند. آن گاهست که دیگر محمد مهدی وجود ندارد و هرچه هست، هلال احمر است. در یک کلام، معشوق من هلال احمر است!


انتظارات محمد مهدی اقبالی از مسئولین هلال احمر…


هلال احمر یک سازمان داوطلبانه و عام المنفعه است و فقط کسانی می توانند در آن خدمت کنند که جوان و روحیه امدادگری داشته باشند. باید روحیه پاسخگویی داشته باشند. یعنی باید هلال احمری باشند و خود را برای خدمت به مخلوق و حادثه دیده فنا کنند و به مردم آسیب دیده از جان و دل خدمت کنند. از خود بگذرند و به دیگران برسند. یعنی روحیه ایثار و فداکاری و گذشت داشته باشند. انتظار من از مسئولین این است که اگر دارای این روحیه نیستند، به هلال احمر نپیوندند و عده ای را با خود گرفتار نکنند. کسانی باید در جمعیت مسئول باشند که امداد و امدادگری را درک می کنند، انتظارات و دغدغه های امدادگر را می شناسند. در ضمن اگر روزگاری هم امدادگری کرده باشند که خدماتشان از نظر من طلایی می شود. بارها شاهد بوده ایم هنگامی که مسئول واحد امداد و نجات، خود دوره امدادگری را تجربه کرده است، به راحتی و سهولت به خدمات دهی می پردازد و این مسأله، نکته مهم موفقیت در مأموریت های امدادی است. ایشان باید ظرفیت انتقاد پذیری داشته باشند.


اهمیت حوزه امدادونجات در هلال احمر از نظر شما چیست ؟


یکی از سازمانهای تاثیر گزار و بسیار مهم در حوادث ، همین جمعیت هلال احمر است و چون رسالت اصلی هلال احمر ، امداد و نجات است پس حوزه امداد و نجات یکی از اصلی ترین آنهاست. همین حوزه امداد و نجات است که در جاده حضور دارد ، در دریا حضور دارد ، در کوهستان حضور دارد. یعنی از ارتفاع گرفته تا سطح ، از سطح گرفته تا عمق ، زیر پوشش امداد و نجات است. خلاصه همه جا هست.


لذت عضو هلال احمر بودن چه اندازه است؟


باید خودتان یک امدادگر یا عضو هلال احمر باشید تا احساس مرا بطور کامل درک کنید. قابل بیان نیست. شاید انرژی مثبتی که با هر فعالیتی که در هلال احمر انجام میدهم ، به من میرسد و آن را دریافت میکنم ، قابل وصف نباشد. ولی احساس شیرینی اشت که باعث شده اکثر فعالیتهای بنده معطوف به این جمعیت باشد.


حرف آخر:


اگر امدادگر کارش را برای خدا انجام دهد، خدای تعالی کار امداد را برایشان راه می اندازد. امدادگران کار خودشان را انجام دهند و اگر نمی توانند به خداوند توکل کرده و بسپارند. از استادان امدادم تشکر می کنم و دستشان را می بوسم که هویت امدادگری من از تلاش های آنان است.
وقتی انسان پای در میدان امداد گری گذاشت باید پی آ ن را به تن بمالد عاشقانه وایسد ..هنر مبارزه با مشکلات …آگاهانه به جنگ خطر رفتن و روحیه بالا ..تصمیم منطقی حین خطر همه و همه از نشانه های بارز یه امدادگراست.
در پایان از مدیرعامل ، معاونت امداد و نجات و معاونت جوانان استان کمال تشکر و قدردانی را دارم که هر چه داریم در طول این سالهای خدمتمان در هلال احمر بواسطه انها بوده است
بهترینها را برای این عزیزان آرزومندیم و دعای آخرم همیشه این بوده و هست : اللهم عجل لولیک الفرج
 

انتهای پیام/س




summary-address :
Your Rating
Average (1 Vote)
The average rating is 5.0 stars out of 5.