حرمت عدد و رقم را پاس داریم
گشادهدستی در استخدام واژگان بدون توجه کافی به بار معنایی آنها و بازی با الفاظ در راستای القاء مطالب موردپسند خویش به ذهن جامعه، رویه نادرستی است که به دوره خاصی اختصاص ندارد و متاسفانه در دولتهای گوناگون کمابیش رواج داشته است.
فراموش نمیکنیم که در روزهای اولیه توافق ژنو، موافقان توافق، مدام از آزادشدن بخشی از داراییهای بلوکهشده سخن به میان میآوردند و غریو شادی سر میدادند؛ اما به این نکته اشاره نمیکردند که پولهای آزادشده از کدام حساب به کدام حساب منتقل میشود.
پس از مدتی که هیجانات ناشی از انعقاد توافقنامه مزبور اندکی فروکش کرد، برخی نمایندگان مجلس و آگاهان به واقعیت تلخی اشاره کردند: پولهای آزاده شده به یک حساب مسدودشده دیگر منتقل شده است!
این موضوع اخیرا مورد اشاره وزیر اسبق نفت و نماینده کنونی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم قرار گرفت و میرکاظمی در نطق پیش از دستور خود گفت: دولت باید گزارش دهد چه مقدار از درآمدهای آزادشده در جریان مذاکرات هستهای را توانسته هزینه کند چون این منابع از یک حساب بلوکهشده به یک حساب بلوکهشده دیگر منتقل شده است.(اینجا)
بازی با آمار را نیز میتوان در همین راستا ارزیابی کرد.البته این کار لزوما به معنای خلافواقع گویی نیست؛ بلکه در بسیاری از اوقات به معنای ارائه آمار به گونهای است که واقعیت را به صورتی هدایتشده و کانالیزه به ذهن مخاطب متبادر میسازد. ارائه آمار با طعم بزرگنمایی بیش از حد، هم جلوهای ناخوشایند از بازی با آمار به شمار میآید.
در این راستا اخیرا مسئول کمیته بانوان ستاد دهه فجر استان یزد از اجرای قریب به چهار هزار(!) برنامه به مناسبت دهه فجر آن هم از سوی «امور بانوان» فرمانداری ها و امور بانوان دستگاه ها خبر داده است.
با یک حساب سرانگشتی روشن میشود که به طور متوسط در هر روز از دهه فجر، 400 برنامه از سوی امور بانوان انجام خواهد شد و این رقمی شگفت انگیز است.
جالب این که وقتی از این مسئول محترم درخواست میشود چند برنامه «شاخص» در این زمینه را بیان کند، ایشان به مواردی اشاره میکند که تمایز خاصی با برنامههای متعارف ندارند و روشن نیست چه بازدهی برجستهای از این برنامهها در انتظار خواهد بود.
برای نمونه «نشست شهرستانی مشاوران بانوان فرمانداری» و بازدید از بخش بهمن ابرکوه و نمایشگاه مشارکت زنان و همایش روز زنان و سبک زندگی و پیادهروی بانوان در کوهستان پارک اگرچه میتواند قابل تقدیر باشد، اما نام بردن از آنها به عنوان برنامههای «شاخص» در میان 4000 برنامه ادعایی، میتواند وزن «واقعی» برنامههای باقیمانده از میان چندهزار برنامه وعدهداده شده را نشان دهد.(یزدبانو)
از مسئولان به ویژه در دولت یازدهم که با شعار راستگویی، بسیاری از آمارهای دولت سابق زیر سؤال برده میشود، انتظار میرود که به طور جدی از گزارشهای اینچنینی و آماردهیهای مبالغهآمیز بپرهیزند؛ چه اینکه استمرار چنین رویهای به تشدید بیاعتمادی جامعه میانجامد و پیامدهای آن گاه جبرانناپذیر خواهد بود.
آیا با خود اندیشیدهاید مخاطبی که خبر 4000 برنامه فوقالذکر را به نقل از مدیرکل استانداری مطالعه میکند، چه تصوری از آن عدد محیّرالعقول در ذهنش نقش میبندد؟!
به راستی اگر در مدت ده روز، 4000 برنامه آن هم فقط مربوط به بانوان در سطح استان تدارک دیده شود، مجموع برنامهها- اعم از بانوان و غیربانوان- به چند هزار عدد میرسد؟!
به نظر میرسد مسئولان محترم، باید از ذهنیات آماری و فضاهای بسته گزارشدهی بیرون آيند و با نگاهی واقعبینانه به ارائه آمار و گزارشهای مبتنی بر واقعیت و خرد جمعی و عرف متعارف بپردازند. چه اینکه تمسک به اینگونه ارقام مبالغهآمیز و گزارشهای دور از ذهن، در بسیاری از موارد، نهتنها تحسین جامعه را به دنبال ندارد، بلکه به اعتبار دیگر آمارها و گزارشها نیز به شدت خدشه وارد میسازد و تبعات ناگواری را به دنبال خواهد داشت.
بی گمان مردم بیش از شنیدن آمار و گزارشهای اتوکشیده، به اقدامات عملی و خدمترسانی در عرصه عمل نیاز دارند و در صورت پی بردن به آثار واقعی تلاشها و برنامهریزیهای مسئولان در دستگاههای دولتی، حتی بدون ارائه آمار و گزارش هم، صمیمانه قدردان آنان خواهند بود؛ در غیر این صورت چنانچه دستاوردهایی واقعی از برنامهها و همایشها و نمایشها و نیز آماردهیها نبینند، زبان به سپاس از متصدیان نخواهند گشود و در دل تحسینشان نخواهند کرد، حتی اگر چشم و گوششان در شبانهروز پر از گزارشها و آمارهای شیک و شگفتانگیز شده باشد.
نویسنده: فائزه شورکی