دولتِ تغییر لازم
به گزارش یزدرسا، مسعود فروغی در فرهیختگان نوشت: ششم شهریور 97 برای دولت حسن روحانی معنایی فراتر از یک روز معمول سیاسی دارد. روحانی از پنج سوال نمایندگان مجلس در چهار سوال نتوانست آنها را قانع کند. با وجود اینکه در سوال پنجم هم فقط50 درصد از نمایندهها (چرایی ادامه تحریمهای بانکی) در مقابل 48 درصد ناراضی، قانع شدند. پیام جلسه سوال از رئیسجمهور برای روحانی چیست؟
یکم: مجلس دهم به ریاست علی لاریجانی هماهنگترین مجلس ممکن برای دولت روحانی است. نه ترکیبی از تندروهای اصلاحطلب مجلس ششمی در این مجلس هستند که از روحانی توقع تقابل با نهادهای انقلابی را داشته باشند، نه ترکیب غالب شباهتی به مجلس هفتم دارد که شعارش عدالتخواهی و تقویت اصول انقلابی باشد. مجلس دهم در بدو تشکیل بهعنوان پیروزی گفتمان امید و اعتدال معرفی میشد و باخت 30 - هیچ لیست اصولگرایان در تهران نشاندهنده راحتی کار دولت در تعامل با مجلس جدید بود.
در طول سالهای ریاست لاریجانی در مجلس که حالا یک دهه کامل میشود، بهوضوح همراهی مناسبی با دولت جدید نسبت به دولت قبل مشاهده شده؛ دلیلهای فلسفی خاصی هم ندارد، لاریجانی با روحانی توسعهخواه همذائقه است. او در بزرگترین پروژه سیاسی عمر روحانی مثل کوه پشتش بود. انتقادهایی که جریان انقلابی و مخالف امتیازدهی به غرب (بهویژه آمریکا) به لاریجانی دارد، همه در همراهی او با روحانی ریشه دارد. حالا چه اتفاقی باعث شده روحانی از پنج سوال مجلس لاریجانی، چهار کارت زرد (بهمعنای هشدار) دریافت کند؟
کارنامه روحانی با وجود انعطاف بیسابقه جمهوری اسلامی در مساله مذاکره با آمریکا منفی است. دو وزیر استیضاحشده دولت بدون دفاع روحانی از بهارستان به خانه رفتند و هر دو اقتصادی بودند. در سوال مربوط به بیکاری و نرخ ارز بیش از 70 درصد مجلس جواب روحانی را قانعکننده ندانستند. عضو لیست امید بهصراحت میگوید روحانی در جلسه سوال از رئیسجمهور، حرفی برای گفتن نداشت.
در روز استیضاح وزیر اقتصاد یکی از شاخصان لیست امید بهصراحت علیه روحانی و اینکه مقصر وضعیت فعلی اقتصاد اوست، صحبت میکند.
دولت روحانی در عملکرد اقتصادی آنقدر کارنامه تیره و تاری دارد که حمایت مجلس لاریجانی و حتی فراکسیون امید (برخی علنی و برخی غیرعلنی) را از دست داده است.
دوم: مجلس اما تغییر مشی نداده، دلیل منفیشدن نگاه بهارستان نسبت به دولت، فضای اجتماعی منفی موجود است. آنها نمیتوانند بیعملی دولت را توجیه کنند. پنج سال زمان گذشت، اجازه عمل به ایده توسعه برونزای دولت هم داده شد، اما شعار انتخاباتی روحانی عکس شد: به عقب برگشتیم. پراید برای سومین مرتبه از بدو تولدش مهم شد، یکبار در رقابت با پیکان (اواخر دهه 70)، یکبار در اواخر دولت احمدینژاد و یکبار هم در دوران حاضر. در دو بار آخر پای یک نگاه مدیریتی در میان است؛ نگاهی که میگوید بدون امتیاز به آمریکا امکان اصلاح اقتصادی وجود ندارد. تغییر مسیر احمدینژاد به این نگاه و اصرار دولت روحانی بر این خط، دو بار جواب نداده است.
حالا حتی مجلس لاریجانی با مختصاتی که گفته شد، نمیتواند همراهی سابق را داشته باشد و تحملش برای اینکه شخص روحانی اصلاحاتی در بدنه دولت انجام دهد، تمام شده. لاریجانی وقتی دیروز آرای نمایندهها را درباره قانعنشدن از اظهارات روحانی قرائت میکرد از اینکه توانسته خطش را کمی از روحانی جدا کند، راضی بود. مصاحبههای تند حامیان سابق روحانی در مجلس علیه او در چند وقت اخیر هم موید این تغییر فرمان است. انگار دیگر مجال صبر نیست.
سوم: راهحل چیست؟ نمیشود دست روی دست گذاشت. روحانی اما فقط یک تغییر در تیمش داد و وقتی دوره سیف در بانک مرکزی تمام شد، همتی، سفیر تازه ایران در چین را بهیکباره رئیسکل بانک مرکزی کرد. توقع نخبگان و جامعه در اینکه واکنشی بیشتر از طرف روحانی ببینند، بینتیجه ماند. پیام روشن، «بیعملی» دولت بود. حتی انتظارها برای اینکه روحانی به صحنه اجتماعی وارد شود و با مردم حرف بزند خیلی طولانی شد. مهمتر از اینکه رئیس دولت به مردم درباره وضعیت بازار آرامش دهد، ایجاد اصلاحات عمیق و تغییرات جدی مدیریتی بود که آنهم انجام نشد. اگر قرار بود با این دستفرمان و این ترکیب کاری انجام شود تا الان شده بود. نگاه واقعبینانهتر اینکه ترکیب فعلی دولت «برجامی» هستند و فقط برای عکس گرفتن با هواپیمای اهدایی فرانسویها آمادهاند.
بدترین واکنشها به کنترل غول نقدینگی هم از همین تیم بیرون آمد. دلار جهانگیری که آن روزنامه تکنوکراتها در ابتدای رونماییاش با خوشحالی از ورود معاون اول بهعنوان «سوپرمن» یاد کرده بود، موجب مسرت و خوشحالی رانتخواران شد. چوب حراج بانک مرکزی به طلای کشور هم تصمیم شگفتانگیز دوم تیم آقای روحانی بود. با کمی اغماض نام استراتژی دولت «گیجی و گنگی» است. حالا با این تیم خسته و بدون هدف چه کار باید کرد؟
حتما جناب روحانی میداند زمان سهساله باقیمانده از دولتشان زمان زیادی برای ایجاد اصلاحات اساسی است. سخنرانی او در پاسخ به نمایندهها قانعکننده نبود حتی اگر مجلس بر سیاق سابق عمل و دولت را همراهی میکرد چون از تنها راه علاج کار، حرفی زده نشد. روحانی باید در نظر و عمل تغییر ایجاد کند؛ تغییر نظری دور ریختن توهم حل مشکلات کشور از مسیر آمریکا و اروپاست. متاسفانه بهدلیل سالها گفتمانسازی مرحوم هاشمی و شخص روحانی طبقهای در جامعه ایران ساخته شده که با بالا و پایین رفتن امکان رابطه با غرب، سعادت و بدبختی ملت را نتیجه میگیرند. این طبقه اجتماعی را هم باید شخص آقای روحانی تغییر دهد.
تغییر عملی اما مهمتر و فوریتر است. بازنشستهکردن مهرههای اصلی دور رئیسجمهور و ورود خون تازه به رگهای دولت، حیاتی است. مجلس پیام نارضایتی ملت را بلندتر به گوش روحانی رساند. حامیان انتخاباتی جناب روحانی هم که بیانیه عبور از او را دادهاند؛ پس صبر و مقاومت در برابر تغییر دیگر معنایی ندارد. بالاترین همراهی با دولت در زمان حاضر، تلاش برای ایجاد تغییرات بزرگ است. قانعکردن مردم کار پیچیدهای نیست، شاید گروههای سیاسی برای قانعشدن راهنمای چپ بزنند و به راست بچرخند، اما مردم تغییر در عملکرد و کارآمدی را میخواهند. همین.
انتهای پیام/
Related Assets:
- مذاکره با مسئولان وقیح و هتاک آمریکا در هیچ سطحی انجام نخواهد شد
- حضور سردار نقدی در محفل انس و مودت پیشکسوتان جهاد و شهادت یزد
- تصاویر / مراسم گفتمانسازی دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی با حضور سردار نقدی در یزد
- رهبر انقلاب همواره از ماهیت دولتی که با رأی مردم روی کار آمده حمایت کردند
- تصاویر/ جشنواره استانی شهید رجایی در یزد
- بلاتکلیفی طرح توسعه بیمارستان میبد نتیجه عدم پیگیری مسئولین بیمارستان
- موزه وزیری یزد در گمنامی به سر میبرد / وجود 3 کتابخانه آستان قدس رضوی در یزد