ID : 13438640

قیام ۱۵ خرداد احیاى مجدد اسلام


اعتماد مردم به صلاحیت رهبرى دینى و روحانى در طول چند قرن اخیر، باعث دشمنى هاى کینه توزانه تمامى قدرت هاى استعمارى و استبدادى بوده است به طورى که حذف، انزوا و مبارزه با آنان، یکى از سیاست هاى ثابت آن ها در ایران به شمار مى‌رفته است.

به گزارش یزد رسا، مهم ترین عوامل شکل دهنده قیام 15 خرداد، احساس و باور عمیق توده هاى مردم درباره دین ستیزى، ارزش ستیزى و به حاشیه راندن دین از یک طرف و حاکم کردن ارزش هاى مرده منحط غربى و غیر دینى از طرف دیگر بود، یعنى درخواست عمومى مردم براى اصلاح و دگرگونى در ناهنجارى ها و کژتابى هاى فکرى، اخلاقى و دینى اى که داشت شکل مى گرفت.ومردم باقیام خوددربرابراین روندنامناسب ایستادند. ?
بى تردید هیچ دگرگونى و انقلابى بدون زمینه قبلى و علت پدید نمى آید و بسترها و عواملى در شکل گیرى آن مؤثر هستند. قیام 15 خرداد نیز جنبشى ماندگار و اثرگذار است و نقطه عطفى در کارنامه انقلاب اسلامى ایران به شمار مى رود. این قیام، سرآغاز تحولات و دگرگونى هاى شگفت آورى شد که به حق مى توان از آن به عنوان «یوم الله» نام برد. قیام 15 خرداد که بیش از50 سال پیش با حضور گسترده مردم ایران به وقوع پیوست، گرچه به ظاهر سرکوب شد و هزاران نفر جان خود را از دست دادند، اما به دلیل ویژگیهایى که داشت توانست طلیعه اى براى برچیدن بساط قرنها ظلم و جور حاکمان دین ستیز باشد.
تاریخ معاصر ایران گواه این واقعیت است که هرگاه رهبران روحانى، مردمى و انقلابى، حرکتى سیاسى و اجتماعى را آغاز کردند، موفق شده و در مبارزه بر ضد سلطه و استبداد پیروزى هاى زیادى را به دست آورده اند. اعتماد و اعتقاد مردم به صلاحیت رهبرى دینى و روحانى در طول چند قرن اخیر، باعث دشمنى هاى کینه توزانه تمامى قدرت هاى  استعمارى و استبدادى بوده است به طورى که حذف، انزوا و مبارزه با آنان، یکى از سیاست هاى ثابت آن ها در ایران به شمار مى رفته است.
*  زمینه ها وعوامل شکل دهنده قیام
ریچارد کاتم استاد دانشگاه و مأمور سفارت آمریکا در ایران، مى گوید: «نهضت خمینى(ره) به طور ناگهانى و سحرآمیز در ظرف چند ماه به وجود نیامد و سر بلند نکرد؛ ریشه هایش عمیقاً در گذشته ایران قرار دارد و به گذشته اى  دور باز مى گردد. واقع تر بگویم: این جنبش، تداوم نهضتى براى دگرگونى بنیادین بود که بیشتر از یک قرن قبل نضج گرفته بود.»
انقلاب اسلامى ایران، در دوره شکل گیرى خود (1340- 1343) با یک سرى زمینه ها و مقدمات همراه بود و در این دوره انرژى تحول و دگرگونى، طى یک سلسله جریانات و اقدامات به تدریج به سمت حوزه علمیه قم کشیده شد و رنگ و محتواى مذهبى به خود گرفت و رهبرى یک عالم دینى در حد مرجعیت؛ یعنى حضرت امام خمینى(ره) بر آن مسجّل شد. این زمینه ها و مقدمات عبارتند از:
الف:  رحلت آیت الله بروجردى(ره) و مطرح شدن نام امام خمینى(ره)؛ رژیم منحوس پهلوى به دنبال آن بود، پس از رحلت آیت الله بروجردى، مرجعیت شیعه بین علما تقسیم شود به طورى که سید روح الله در بین مراجع نمى توانست چندان ظهور و بروز داشته باشد. ولى حضرت امام پس از آن مرحوم به سرعت درجامعه مطرح شدند.
ب: لایحه انجمن هاى ایالتى و ولایتى: در این لایحه به لزوم حذف اسلام از شرایط نمایندگى مجلس و لزوم سوگند به «کتاب هاى آسمانى» به جاى قرآن و... اشاره شده بود. البته بعد از آن بحث انقلاب سفید و طرح رفراندوم و... نیز مطرح گردید.
سرانجام با پایمردى امام و حمایت مردم و روحانیون، دولت عقب نشینى مى کند و لایحه را پس مى گیرد.
ج: ارائه پى درپى طرح ها و لوایح غیراسلامى و دین ستیزانه به منظور کنارزدن دین از عرصه جامعه؛
د: اسلام ستیزى رژیم و کم رنگ کردن آموزه ها و دستورات دینى؛ دستورى که رژیم پهلوى از سوى اربابان خود داشت و مجبور بود آن ها را عملى کند.
ه‍:  ایجاد فشار و اختناق و تحولات آمرانه؛
و:  هتک احترام مرجعیت؛ به خصوص امام خمینى (با دستگیرى ایشان)؛
ز: ترویج تدریجى و آرام ارزش هاى غربى به جاى سبک زندگى اسلامى - ایرانى؛
ح:  برگزارى انتخابات فرمایشى و ایجاد مجالس مطیع به منظور کم رنگ کردن قانون اساسى؛
ط:  قبضه مطلق قدرت و نادیده گرفتن نظرات روحانیون و مردم؛
ى:  محک زدن قدرت مذهبى مردم و بررسى امکان حذف این نیروى اثرگذار و تهدید علما؛
ک:  غائله سازى عمدى و ایجاد اختلاف بین مردم؛
ل:  تحریکات شدید عوامل رژیم علیه اسلام گرایان و اتهامات ناروا (چون ارتجاع سیاه و پیوند با خارج و...) علیه آنان؛
م:  سرکوبى شدید اعتراضات مردمى؛ ازجمله حمله دَدمنشانه به مدرسه فیضیه.

*  پیشینه قیام
در فاصله میان فاجعه مدرسه فیضیه و ماه محرم (2 فروردین تا 4 خرداد 42) مبارزه امام اغلب در قالب صدور اعلامیه های متعدد بود. فرا رسیدن ماه محرم وضعیت را به یک رویارویی گسترده کشانید. ایام محرم بهترین موقع برای  افشای جنایات رژیم و برنامه های ضد اسلامی شاه بود. ساواک که از جایگاه ویژه این ماه اطلاع داشت، پیش از آغاز آن، بسیاری از وعاظ را احضار و آنان را ملزم کرد که در محافل و مجالس:
1- علیه شاه سخن نگویید.
2- علیه اسرائیل مطلبی نگویید.
3- مرتب به مردم نگویید که اسلام در خطر است.
امام خمینی در نشستی با مراجع و علمای قم پیشنهاد کرد در روز عاشورا هر یک از آن ها برای مردم و عزاداران حسینی  سخنرانی کرده و از مظالم و جنایات رژیم پرده بردارند. امام خود نیز علی رغم تهدید رژیم، در ساعت 4 بعد از ظهر عاشورای 42 که مصادف با 13 خرداد آن سال بود، برای ایراد سخنرانی به طرف مدرسه فیضیه رهسپار شد.
ایشان پس از بیان فجایع دلخراش کربلا، حمله دژخیمان شاه به فیضیه را به واقعه کربلا تشبیه نمود و آن فاجعه را به تحریک اسرائیل دانست و رژیم شاه را دست نشانده اسرائیل خواند. امام هم چنین با اشاره به التزام گرفتن ساواک از وعاظ که به شاه و اسرائیل بدگویی نکرده و نگویید اسلام در خطر است، اظهار داشت: «تمام گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع است... اگر ما نگوئیم اسلام در خطر است، آیا در معرض خطر نیست؟ اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است، آیا این طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسرائیل برای اسلام و مسلمین خطرناک است، آیا خطرناک نیست؟ و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسرائیل است که سازمان امنیت می گوید از شاه صحبت نکنید، از اسرائیل صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت، شاه اسرائیلی است؟»
سخنان کوبنده و افشاگرانه امام، شاه را پیش از پیش نزد مردم تحقیر و رسوا کرد. دو روز پس از این سخنرانی، در سحرگاه 15 خرداد 1342 امام به دستور شاه در منزل مسکونی خود در قم دستگیر و بلافاصله به تهران آورده شد. وی  را نخست در سلول انفرادی، زندانی و سپس به یک پادگان نظامی که تحت مراقبت کامل بود منتقل نمودند.

*  چگونگی قیام
به دنبال انتشار خبر بازداشت امام در سحرگاه 15خرداد 1342 به مناسبت سخنرانی تاریخی امام که علیه اسرائیل و رژیم شاه بوده، از نخستین ساعات روز 15خرداد، اعتراضات گسترده ای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود.
مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند، به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و هزاران نفر از مردم کشته و مجروح شدند. فجیع ترین حادثه، قتل عام دهقانان کفن پوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام، راهی  تهران شده بودند. مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با آن ها روبه رو شده و با سلاحهای سنگین، آن ها را قتل عام کردند.
پس از فرو نشستن قیام، اسدا... علم نخست وزیر، در مصاحبه ای با روزنامه هرالدتریبون در روز 17 خرداد 42 تهدید کرد که امام و برخی دیگر از علما، محاکمه نظامی خواهند شد و ممکن است حکم اعدام آن ها صادر شود. شاه نیز دو روز بعد طی یک سخنرانی، بیانات امام و تظاهرات مردم را به تحریک و پول بیگانگان- جمال  عبدالناصر- دانست زیرا جمال  عبدالناصر در آن زمان به دلیل همکاری شاه و اسرائیل، روابط خصمانه ای با شاه داشت. در این راستا رسانه های  رژیم ادعا کردند که شخصی به نام عبدالقیس از بیروت با هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شده و در گمرک مهرآباد حدود یک میلیون تومان پول از او به دست آمده و اعتراف کرده است که ناصر این پولها را برای افراد معینی در ایران فرستاده است. این ادعا مورد انتقاد بسیاری در داخل و خارج ازجمله خیلی از نشریات خارجی واقع شد و رژیم هیچ دلیل و سندی در این خصوص ارائه نکرد.
چند روز پس از دستگیری امام، ده ها نفر از مراجع و علمای ایران به عنوان اعتراض به دستگیری امام و اعلام پشتیبانی از وی، به تهران مهاجرت کردند. بر اثر اعتراض علما و فشار افکار عمومی، سرانجام امام پس از دو ماه بازداشت در پادگان نظامی، به منزلی در شمال شهر تهران منتقل گشت و تحت نظر قرار گرفت. از نخستین ساعات روز بعد، مغازه داران تهران و شهرستانها به مناسبت آزادی نسبی امام بر سر در مغازه های خود پرچم نصب کرده و چراغانی نمودند و به مردم شیرینی و شکلات دادند.
یک روز پس از انتقال امام (12 مرداد)، روزنامه های کثیرالانتشار کشور چیزی را به دستور ساواک منتشر کردند تا در نظر مردم چنین وانمود کنند که انتقال امام از زندان به محل جدید، به دلیل تفاهمی بوده که میان ایشان و مقامات انتظامی به وجود آمده است. این خبر شایعه ای بیش نبود و امام بعداً پس از آزادی کامل و بازگشت به قم در اولین فرصت طی یک سخنرانی آن را به شدت تکذیب کرد.
شاه که تصور می کرد با سرکوب قیام 15 خرداد، دستگیری امام، کوتاه آمدن برخی از علما و از همه مهم تر شایعة تفاهم، امام را منزوی ساخته است، به تدریج در جهت عادی نشان دادن اوضاع حرکت کرد. از این رو اسدا... علم را در 17 اسفند 42 برکنار ساخت و وانمود کرد او مسبب حوادث اخیر بوده و عزل وی به دنبال تفاهم با امام تحقق یافته است.
بعد از علم، حسنعلی منصور به نخست وزیری رسید. او طی نطقی با تمجید از اسلام، از آن به عنوان «یکی از مترقی ترین و برجسته ترین ادیان جهان» یاد کرد و بر «مراحم و عطوفت خاص شاه با مقامات روحانی» تأکید نمود. دو روز پس از سخنان منصور، امام بدون اطلاع قبلی در شب 18 فروردین 43 وارد قم شد و به تدریج مورد استقبال علما و مردم قرار گرفت. در همان روز، روزنامه اطلاعات در مقاله ای تحت عنوان «انقلاب سفید شاه و آمریکا» نوشت: «چقدر جای خوشوقتی است که جامعه روحانیت نیز اکنون با همه مردم، همگام در اجرای  برنامه های انقلاب شاه و مردم شده است». امام خمینی در واکنش به این اتهام در 21 فروردین طی سخنانی ، مطالب روزنامه اطلاعات را به شدت تکذیب نمود و اظهار داشت: «خمینی را اگر دار بزنند، تفاهم نخواهد کرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح به  دست بگیرم. من پاپ نیستم که فقط روزهای یک شنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات خود، سلطانی باشم و به امور دیگر، کاری  نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامی اینجاست باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد.»
*  دستاوردها و پیامدهاى قیام
با بررسى ابعاد مختلف این قیام، مى توان آثار و دستاوردهاى فراوانى براى آن شمارش کرد، ازجمله:
1.  شکست دکترین کندى؛ خاستگاه طرح و ایده هاى دین ستیزانه و غرب گرایانه شاه، دکترین کندى و برنامه کلى  دموکرات هاى آمریکا جهت استثمار بیشتر ملت ها و فریب افکار عمومى بود. آمریکایى ها با این کار مى خواستند جلوى انقلاب هاى گسترده را بگیرند و طبقات مختلف مردم - ازجمله کشاورزان و کارگران - را آرام سازند. انقلاب سفید در همین راستا به مرحله ى اجرا درآمد؛ ولى این نقشه استعمارى در جریان قیام 15 خرداد شکست خورد
2.  آشکار شدن ماهیت ضد اسلامى شاه؛
3.  تقویت روحیه دینى و دفاع مذهبى مردم؛
4.  افزایش رشد سیاسى روحانیت و توده هاى مردم؛
5.  قرار گرفتن علما و مراجع در سطح رهبرى و پیشتازان نهضت (رهبری حرکتهای مخالف رژیم را به مذهبیها منتقل کرد و چپی ها را به حاشیه راند)؛
6.  تعمیق پیوند روحانیت با اقشار مختلف؛ به خصوص دانشجویان؛
7.  الگو قرار گرفتن مذهب براى مبارزه (اسلامى تر شدن انقلاب)؛
8.  افشاى چهره ى ریاکارانه شاه؛
9.  تشکیل سازمان ها و گروه هاى اسلامى؛
10.  شکل گیرى جدى اندیشه براندازى رژیم (کشتار مردم در قیام 15 خرداد، چهرة مزدورانه شاه را که تا آن زمان تقصیرها را به گردن نخست وزیران می انداخت افشا نمود و انقلابیون پس از آن به راه های اصلاح طلبانه پشت کرده، سرنگونی نظام سلطنتی را خواستار شدند)؛
11.  رشد آگاهى و تفکر انقلابى مردم؛
12.  برملا شدن ماهیت ملى گراها؛
13. پایان یافتن مبارزه در چارچوب نظام حاکم (به عنوان شیوه ى غالب مبارزه و به عنوان رفرم)؛
14.  مرکز قرار گرفتن نیروهاى معارض مذهبى؛
15.  شروع دور جدید مبارزات روحانیت (ورود جدى روحانیت به عرصه ى سیاست)؛
16.  افشاى خطر صهیونیسم؛
17.  تضمین پیروزى نهضت (آشکار شدن طلیعه هاى پیروزى)؛
18.  فروپاشى تز جدایى دین از سیاست و....
19.  تثبیت رهبرى اسلام و حضرت امام(ره)
20.  از آن پس طرد همه قدرتهای بیگانه از ایران مورد توجه قرار گرفت و سرانجام قیام 15 خرداد، نقطه آغاز نهضت بازگشت به خویشتن در کشور شد. از آن پس انجمن های اسلامی در نقاط مختلف پدید آمدند و جو غیراسلامی در دانشگاهها و دیگر مجامع به آرامی شکسته شد.
چنان که حضرت امام(ره) در نطق تاریخى خویش در 13 خرداد 42 فرمودند: «اسرائیل نمى خواهد در این مملکت قرآن باشد. اسرائیل نمى خواهد در این مملکت علماى اسلام باشند. اسرائیل نمى خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد...»
نوع رفتار دنیاى استکبار- که به نوعى نمایندگى صهیونیزم بین الملل را یدک مى کشد- با نظام جمهورى اسلامى از ابتداى انقلاب تاکنون بیانگر این واقعیت است که دشمنان، به دلیل ضربات مهلکى که از اسلام خورده اند، نه مى خواهند و نه مى توانند با ایران اسلامى کنار بیایند چراکه انقلاب اسلامى با اصل وجود و بقاى نظام استکبارى مشکل دارد و همین امر باعث شده که آن ها انواع  ترفندها را براى از بین بردن انقلاب به کار ببرند.
هم چنین حضرت امام در تاریخ 1/6/49 مى فرمایند: «15 خرداد از خاطره ها محو نخواهد شد و باید در سالروز آن، هرچه بیشتر آن را زنده نگه داشت. 15 خرداد - که مصادف با 12 محرم بود - سند زنده مخالفت شجاعانه ى ملت ایران در مقابل استبداد و عمّال اجانب و در قبال استعمار چپ و راست بود و از شعله هاى فروزان نهضت سید مظلومان در مقابل دستگاه استبداد بنى امیه علیهم اللعنة بود...» فلذا لازم است آحاد ملت وتمام مسؤولان، مکرر قیام سرنوشت ساز 15خرداد را مرور کنند و از درس هاى آن بهره ببرند چراکه الآن یکى از شرایطى است که دشمنان سعى مى کنند با اعمال فشارهاى مختلف، مردم و مسؤولان را مجبور به پذیرش شرایط آن ها و عقب نشینى از آرمانها و اصول انقلاب نمایند. و این جاست که باید بار دیگر گفت: «هیهات من الذلة».
انتهای پیام/س




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.