ID : 21018513

گزارشی از حال و روز یزد در واقعه 15 خرداد سال 42


واکنش خیلی شدید و علنی نبود چون جوّ به شدت خفقانی بود. به هرحال دعا برای مراجع و آمینی که مردم می‌گفتند شدید بود.

به گزارش یزدرسا، اهمیت واقعه تاریخی 15 خرداد سال 1342 و نقش آن در نهضت امام خمینی(ره) چنان واضح است که از آن به عنوان جرقه انقلاب اسلامی یاد می‌شود. اگرچه کانون این واقعه قم و تهران بوده اما شهرهای دیگری مانند مشهد، تبریز، شیراز، اصفهان و... نیز به تبع آن واقعه نقش خود را ایفا کرده‌اند.

در بین شهرهای اثرگذار در واقعه 15 خرداد، تاکنون نامی از یزد و یزدی‌ها به میان نیامده و در اسناد و مدارک و یا اخبار و گفته‌ها درباره اوضاع و احوال یزد در زمان این رخداد به ندرت سخنی نقل شده است.

بنابراین تاریخ شفاهی و کسب اطلاع از شاهدان و حاضرانی که هم حوادث آن روزها را درک کرده باشند و هم در حال حاضر حافظه آنها یاری‌شان کند، بهترین الگوی تحقیق درباره تاریخ واقعه در شهر یزدمحسوب می‌شود.

اما به راستی یزد در زمان وقوع حادثه 15 خرداد سال 42 چه حال و روزی داشته است؟!

تحقیقات انجام شده نشان داد که عمده مطلبی که از تحرکات مردم یزد در خرداد ماه 42 مطرح شده، تعطیلی نماز جماعت در چند مسجد برای چند روز و تاثر خاطر شهید آیت‌الله صدوقی نسبت به واقعه و عزیمت ایشان به قم و تهران است.

در راستای کسب اطلاعات بیشتر، به اسناد منتشر شده از ساواک یزد مراجعه شد که اخیراً در قالب کتابی با عنوان «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد» چاپ و منتشر شده است.

طبق اطلاعات کتاب «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد» سند و گزارشی از اتفاقات 15 خرداد 42 در یزد ثبت نشده است. در صفحه بیست و یک از مقدمه این کتاب چنین نوشته که: «با وجود اینکه گزارشی در مورد چگونگی اتفاقات 15 خرداد و ادامه آن در یزد، در دسترس نیست و به نظر می‌رسد که این شهر، یکی از کانون‌های خاموش مبارزه در این دوران بوده، در سال 1349 گزارشی به نام آقای بمانعلی حسنی به ثبت رسید که نشانگر حرکت مردمی در جریان 15 خرداد در میدان امیرچخماق بوده است:

نامبرده بالا و چند نفر دیگر در سال 42 در میتینگی که در میدان امیرچخماق یزد تشکیل شده بود، شرکت داشته و نسبت به رئیس مملکت اهانت نموده است.»

کل سند و گزارش به جا مانده از ساواک درباره خرداد 42 در یزد همین مقدار است که البته اشاره‌ای هم به تاریخ دقیق میتینگ ندارد و مشخص نیست که آیا ارتباطی با واقعه 15 خرداد داشته یا نداشته است؟ ضمن اینکه آقای بمانعلی حُسنی سال‌ها پیش فوت کرده و اطلاعات یا خاطراتی از ایشان به جا نمانده است.

لذا صرف نظر از اسناد و گزارشات رژیم پهلوی، برای کسب اطلاعات بیشتر، خاطرات چندتن از کسانی که هم سن و سال‌شان به آن روزها می‌رسید و هم دستی در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی آن زمان داشتند، در نظر گرفته شد. ذکر این نکته مهم است که علما و روحانیون یزدی که الان سرشناس هستند، در روز واقعه در یزد نبوده‌اند و بیشتر آنها شاهد واقعه در قم بوده‌اند.

یکی از افرادی به آنها مراجعه شد، متولد سال 1319 است و در زمان واقعه 15 خرداد، 23 سال داشته است. وی تمایلی به ذکر نام خود ندارد، اما می‌گوید خبر سخنرانی امام در 13 خرداد و حوادث 15 خرداد، روز 16 خرداد به گوش مردم یزد رسیده است. در این روز که به مناسبت سوم شهادت امام حسین(ع) مراسمی سنواتی در مسجد ملااسماعیل برگزار شده بوده، هیئات شهر، مردم و علماء همه جمع بوده‌اند: «وقتی وارد مسجد ملااسماعیل شدم دیدم جوّ جداگانه است و پدر من آنجا نشسته‌اند پهلوی شهید صدوقی و به گریه افتاده بودند. از هرکسی پرسیدم از دوستانی که بودند، گفتند آقای خمینی را گرفته‌اند و برده‌اند تهران و دیروز هم قم و تهران کشتار شده است.»

وی درباره واکنش علمای یزد به دستگیری امام خمینی(ره) می‌گوید: «واکنش خیلی شدید و علنی نبود. چون جوّ به شدت خفقانی بود. به هرحال دعا برای مراجع و آمینی که مردم می‌گفتند شدید بود.» همچنین درباره محتوای سخنرانی سخنران مراسم که مرحوم حجت‌الاسلام وزیری بوده است، می‌گوید: «در سخنرانی‌شان هیچ اشاره‌ای نکردند و ساده صحبت کردند. آخر کار در دعاهایی که کردند، دعاهای بودار کردند.»

وی در پاسخ به واکنش‌های بعدی مردم و علمای یزد به واقعه 15 خرداد می‌گوید: «هرچه که بود سِکرِت {محرمانه} بود و دو به دو و در محافل خصوصی بود.»

وی از میتینگ سیاسی در میدان امیرچخماق (طبق گزارش سند ساواک) نیز اظهار بی اطلاعی می‌کند. البته وی تعطیلی چند روزه نماز جماعت به دستور شهید صدوقی را به یاد دارد و پدر ایشان هم از جمله ائمه جماعتی بوده که نماز جماعت خود را تعطیل کرده و البته مورد اعتراض بخشی از مردم قرار می‌گیرد. چرا که به قول وی، مردم یزد هنوز آمادگی این اقدامات را نداشته‌اند.

مجموع خاطرات و برآیند تحلیل او این است که مردم یزد در آن زمان هنوز روحیه انقلابی و همراهی با امام خمینی(ره) را نداشته‌اند و نسبت به واقعه 15 خرداد 42 نیز واکنش خاصی نظیر آنچه در شهرهای قم، تبریز، شیراز و... رخ داد، از خود نشان نداده‌اند.

شخص دیگری که به او مراجعه شد، آقای محمدرضا انتظار بقیه‌الله بود که به آقای انتظاری مشهور است. انتظاری رئیس کتابخانه وزیری یزد است و به لحاظ حافظه و یادآوری خاطرات قدیم یزد شهره است. وی در سال 42 معلم بوده‌است.

مصاحبه با محمدرضا انتظاری نیز نتیجه‌ای نداشت و با اینکه حافظه وی حتی حوادث سال‌های 1332 را به یاد می‌آورد، اما به جز تعطیلی چند روزه نماز جماعت در برخی مساجد شهر یزد، مطلب خاصی از 15 خرداد 42 در یزد به خاطر نداشت و حجت‌الاسلام والمسلمین سید احمد دعایی را برای دریافت اطلاعات معرفی کرد.

آقای سید احمد دعایی نیز به صراحت اظهار کرد که اتفاق خاصی نسبت به آن واقعه در یزد نیفتاد و آنچه شما به دنبالش می‌گردید در یزد دیده نشد.

در این باره، صحبتی نیز با مرحوم آیت‌الله ابوترابی و یکی از فرزندان ایشان انجام شد که اعلام کردند در آن زمان مرحوم ابوترابی در یزد نبوده‌اند.

صحبتی نیز با حجت‌الاسلام سید جلیل صدر طباطبایی، نماینده مردم یزد در دومین دوره مجلس شورای اسلامی انجام شد که ایشان نیز ضمن اعلام عدم حضور در خرداد 42 در یزد، گفتند خاطرات یا اطلاعاتی از واکنش یزد به واقعه 15 خرداد 42 ندارند.

لذا مهم‌ترین واکنش یزدی‌ها به واقعه 15 خرداد، بیانیه شهید صدوقی و مهاجرت ایشان به تهران برای اعتراض به اقدام رژیم پهلوی است.

به هر ترتیب، تحقیقات و مراجعات به اشخاصی که ظنّ بر به یاد داشتن اطلاعاتی از حوادث 15 خرداد سال 1342 در یزد به آنها می‌رفت، نتیجه قابل ملاحظه‌ای در بر نداشت و اتفاق نظر ایشان بر این بود که یزد مانند برخی شهرهای دیگر کشور واکنش خاصی نسبت به این واقعه تاریخی از خود نشان نداده است.

بدیهی است که این گزارش کامل نبوده و خوب است چنانچه افرادی اطلاعات کامل و دقیق‌تری از واکنش یزد به واقعه 15 خرداد دارند، برای درج در تاریخ به تکمیل این گزارش کمک نمایند.

احسان عابدی

انتهای پیام/آ

 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.